استاد دکتر یوسف قرضاوی در پاسخ به این  سوال چه زیبا سروده است: قالوا : السعادهُ فی الغرامِ الحلوِ فی خصرٍ وجید فی نرجس العینِ الضحوکِ وفی الورودِ على الخدود  گفتند: سعادت در عشق شیرین است، نسبت به کمر (باریک) و گردن (زیبا)، در چشم نرگسین و خندان است و در گل‌هایی که بر رخسار […]

استاد دکتر یوسف قرضاوی در پاسخ به این  سوال چه زیبا سروده است:

قالوا : السعادهُ فی الغرامِ الحلوِ فی خصرٍ وجید

فی نرجس العینِ الضحوکِ وفی الورودِ على الخدود

 گفتند: سعادت در عشق شیرین است، نسبت به کمر (باریک) و گردن (زیبا)،

در چشم نرگسین و خندان است و در گل‌هایی که بر رخسار (زیبا رویان) است.

فی لیلهٍ قمراء لیس بها سوى الشهب الشهود

فیها التناجی یستطاب کأنه وترٌ وعود

 در شب ماهتابی است که در آن کسی جز دختران شهاب صفت حضور ندارند،

در آن شب نجوى کردن خوشایند است، گویا که نجوى تار و عود است.

قلتُ: الغرامُ خرافهٌ کبرى وأحلامٌ شرود

هو فکرهٌ بلهاء أو نزعاتُ شیطانٍ مرید

 جواب دادم: عشق بازی بزرگ‌ترین خرافه است و خواب‌های سرگردانی است!

عشق بازی اندیشه ابلهانه است، یا وساوس شیطان سرکش است!

هو شغلُ قلبٍ فارغٍ فَقَدَ التطلعَ للصعود

وهو الضنى، وهو الدموعُ، وشقوهُ القلبِ العمید

 عشق بازی شغل قلب توخانی است که آرزوی پیشرفت را از دست داده است!

عشق بازی ناتوانی ، اشک و بدبختی دل پیشواست!.

ما أضیع الأعمار تُقضى فی الهیامِ، وفی السهود

فی حبِّ غانیهٍ لعوبٍ فی أمانی، فی وعود

 چه قدر ضایع‌اند عمرهایی که در شیدایی و بی‌خوابی کشیدن صرف می‌شوند!

در عشق به زن خواننده که در آرزوها و وعده‌ها سرگرم است!.

الحبُّ حبُّ الأمِ والأبِ والحلیلهِ والولید

حبُّ المعانی والحقائقِ لا القدود، ولا النهود

 عشق، محبت مادر و پدر است و عشق به زن و فرزند است.

عشق، محبت به معانی و حقایق است، نه عشق به قد و قامت، پستان و سینه‌ی زنان!

حبٌّ یدوم مع الزمان فلا خداع ولا کنود

فَدَعِ التی تهواک حیث تراک کالزهر النضید

 محبتی که پایدار با زمان باشد بدون از فریب و ناسپاسی

پس رها کن دختری را که به تو عشق می‌ورزد، از آن‌جا که تو را ببیند هم‌چون گل آراسته و منظم.

فإذا تغیرَ دهرُک الدوار غیَّرها الصدود

وإذا رأتْ معَ غیرِکَ الدنیا مَشَتْ تحتَ البنود

 وقتی که روزگار چرخان تو تغییر کند، بیزاری و اعراض وی را تغییر می‌دهد.

هرگاه دنیا را با شخصی غیر از تو ببیند، زیر پرچم او می‌رود.

أفبعد ذاک تظن عبدَ الغانیاتِ هو السعید؟

آیا پس از این گمان می‌کنی که برده‌ی دختران خواننده نیک‌بخت است؟!

ترجمه: عبدالحکیم سیدزاده