از غم امروز و فردا رسته‌ایم /٭/ با «خدا» عهد محبت بسته‌ایم به راستی آیا با خود فکر کرده‌ایم که چرا بچه‌ها در منزل پدر و مادر دل‌شاد و خوش‌حال هستند با آنكه هیچ چیز از خود ندارند و در غم هیچ چیز از امور آینده زندگی نیستند؟ کودکان از آنجا خوش‌اند و غم ندارند […]

از بچه‌ها شادی بیاموزیماز غم امروز و فردا رسته‌ایم /٭/ با «خدا» عهد محبت بسته‌ایم

به راستی آیا با خود فکر کرده‌ایم که چرا بچه‌ها در منزل پدر و مادر دل‌شاد و خوش‌حال هستند با آنكه هیچ چیز از خود ندارند و در غم هیچ چیز از امور آینده زندگی نیستند؟

کودکان از آنجا خوش‌اند و غم ندارند که بر توانایی پدران و مادرانشان در برآوردن نیازهای‌شان یقین کامل دارند و با کمی گریه و اظهار نیاز، توجه آنان را به خود معطوف می‌دارند و می‌دانند که آنان را دوست دارند و می‌پرورانند و در فکر آینده‌ی آنان هستند.

حسن دیگر در بچه‌ها این است که رنج و اندوه گذشته را به زودی فراموش می‌کنند و فقط دنبال نیازهای زمان حاضرشان هستند. کودک، جدا شدن از مادر را برنمی‌تابد چون از دور بودنِ او، احساس تنهایی و بی‌یاوری می‌کند و می‌داند که ضعیف است و نمی‌تواند به تنهایی نیازهایش را برطرف کند.

انسان‌ هم اگر بداند آفریدگاری دارد که او را بدون درخواستش و سفارش كسی آفریده است؛ چنان كه شاعر می‌گوید:

ما نبودیم و تقاضامان نبود /٭/ لطف او ناگفته‌ی ما می‌شنود

و بداند كه مهرش هفتاد برابر مهر مادر است و پیش از وجود او روزی و عمرش را برنامه‌ریزی نموده است و هر نوع غم و شادی از اوست و او مطمئن‌ترین پشتوانه‌ای است که سعادتش را تضمین می‌کند، در آن صورت هرگز غم نمی‌خورد و هم‌چون بچه، خندان و شادمان می‌‌گردد.

آری! ایمان به الله زیربنای زندگی شادمانه است، تصوّر خارج بودن از قلمرو حمایتی خداوند، ترس و اضطراب را به دنبال می‌آورد.

بی تو ای آرام جانم! زندگانی چون کنم؟

چون نباشی در کنارم، شادمانی چون کنم؟

روانشناسان غربی بر این باورند که افراد معتقد به الله و جهان آخرت و آموزه‌های آسمانی از دیگران شادتر و پرانگیزه‌ترند.

جای بسی تعجب است از انسانی كه می‌داند هیچ چاره‌ای از خدا نیست و از همه به او نیازمندتر است؛ اما با وجود آن روگردانی می‌كند و به آن‌چه كه او را از الله دور می‌كند رغبت دارد.

برگرفته از: كلید شادی
تالیف: عبدالحكیم سیدزاده