محمد باسط درازهی نماینده سه شهرستان مهرستان، سیب‌و‌سوران و سراوان یکی از نمایندگان فعال استان در این دوره بوده است و می‌شود گفت حداقل از نمایندگان قبلی کارنامه بهتری دارد. در کلیپی که در فضای مجازی از ایشان منتشر شد علاوه بر واکنش‌های زیادی که از طرف مردم بلوچ صورت گرفت حاوی نکات اجتماعی و […]

به چه کسی توهین شد؟!محمد باسط درازهی نماینده سه شهرستان مهرستان، سیب‌و‌سوران و سراوان یکی از نمایندگان فعال استان در این دوره بوده است و می‌شود گفت حداقل از نمایندگان قبلی کارنامه بهتری دارد.

در کلیپی که در فضای مجازی از ایشان منتشر شد علاوه بر واکنش‌های زیادی که از طرف مردم بلوچ صورت گرفت حاوی نکات اجتماعی و فرهنگی است که در اینجا به آن اشاره می‌شود.

در این کلیپ ظاهرا جناب نماینده از کارمند درخواستی دارد که با جواب منفی و بی‌احترامی روبه‌رو می‌شود و ایشان نیز جملاتی رکیک نثار کارمند می‌کند که با واکنش کسانی که در آنجا حضور دارند روبه‌رو می‌شود و ایشان را به‌صورت نامحترمانه‌ای از آنجا بیرون می‌کنند و…

البته در اولین واکنش، نماینده مذکور در پی کلیپ منتشر شده اظهار داشته‌اند که دو کارمندی که در آنجا حضور داشتند در واکنش به پیگیری بنده با رئیس گمرک ضمن توهین، گفتند که هر چه می‌کشیم از دست امثال شماست!

مقصود کاربرد “امثال شما” از جانب کارمند در اینجا دلیل توجیهی نمی‌تواند داشته باشد اما هر چه هست انگار او را در مقام قدرتی ساختاری قرار داده است که می‌تواند به این راحتی با یک نماینده برخورد بکند.

ظهور چنین رفتاری شاید برخاسته از نوع نگاهی که مرکز به پیرامون (در اینجا نوع پوشش مد نظر است) دارد و ساختاری که این پیرامون را به حاشیه می‌راند، نشئت بگیرد. از این رو به‌اعتقاد بنده ما برای تحلیل و واکاوی این برخورد با دو ساختار روبه‌رو هستیم.

ساختار اول نظام «بوروکراتیک» غیر پاسخگویی است که قدرت در تمام سطوح آن قابل رویت است و به‌حدی از ابتذال رسیده است که دیگر جایی برای سوژه باقی نمی‌گذارد حتی اگر آن، سوژه‌ی خود این نظام باشد. همچنان‌که «ماکس وبر بوروکراتیزه» شدن و ظهور قفس آهنین و گرفتار شدن آدم‌ها (سوژه‌ها) را به عنوان یک نوع پیش بینی برای دنیای مدرن مطرح می‌کند.

اما ساختار دوم، نظام «سلطه‌‌ی سیاسی‌ای» است که هر گونه صدای اقلیت را در خود خفه می‌کند، ساختاری که شاید باعث شده است سوژه کرد، بلوچ و… در آن به حدی از طرد ایدئولوژیکی، سیاسی، حقوقی رسیده باشند که برای ابراز وجود و هویت در این ساختار حذف کننده با لباس محلی خود در اجتماعات سیاسی-فرهنگی حاضر شوند (که این خود نوعی منفعل‌سازی سوژه نیز هست) عرصه‌ی سیاسی‌ای که وقیحانه عرصه‌ی فرهنگ و نمادهای فرهنگی یک جامعه را به ابتذال خود می‌کشاند و با تجاوز به حریم آن حساسیت ایجاد می‌کند.

لباسی که این نماینده ملبس بدان هست، نه تنها لباس مردم بلوچ، بلکه در گذشته‌های دور لباس فلات ایران محسوب می‌شده است که متاسفانه با ایماژی که از زمان شکل‌گیری نگاه مرکز، پیرامون در ایران و برساختی که فیلم‌های دهه پنجاه و شصت، که تصویری کاملا قاچاقچی و تروریست از این قوم به‌دست می‌داد به شکل تحقیرآمیزی با آن برخورد می‌شود.

در واقع نماینده قومیتی بودن در بوروکراسی تهرانیزه‌‌شده‌ی ساختار سیاسی که فاقد هر نوع نیروی قومی و اقلیتی در مرکز هست طبیعتا کار دشواری است و این ساختار برای حفظ همبستگی اجتماعی و جلوگیری از واگرایی قومی باید نسبت به سنگ‌اندازی و چوب لای چرخ انداختن مسائل پیرامونی-حاشیه‌ای جوابگو و مسئول باشد.

در هر حال اگر سخنان این نماینده در توضیحاتی که بعد از کلیپ منتشر شده درست باشد باید ببینیم که واکنش فضای سیاسی-اجتماعی به این رفتار چگونه خواهد بود و چه تصمیمی در قبال این توهین نسبت به یک قوم، گرفته می‌شود و از نخبگان روشنفکری ایران انتظار می‌رود در پی این توهین‌ها سکوت پیشه نکنند و به‌صورت جدی آن را پیگیری نمایند.