مولانا غلام‌سرور سربوزی، یکی از پیشکسوتان و فعالان برجسته فرهنگی اهل سنت ایران صبح امروز (یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ / ٤ شعبان ١٤٤١ق.) در بیمارستان سجادیه تربت جام، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد. ایشان در یکی از روستاهای تربت‌جام دیده به جهان گشود و روزگار کودکی را با چوپانی سپری کرد. بعدها که شوق تعلیم […]

مولانا غلام‌سرور سربوزی، یکی از پیشکسوتان و فعالان برجسته فرهنگی اهل سنت ایران صبح امروز (یکشنبه ۱۰ فروردین ۱۳۹۹ / ٤ شعبان ١٤٤١ق.) در بیمارستان سجادیه تربت جام، جان به جان‌آفرین تسلیم کرد.

ایشان در یکی از روستاهای تربت‌جام دیده به جهان گشود و روزگار کودکی را با چوپانی سپری کرد. بعدها که شوق تعلیم و آموزش در دلش پدید آمد، با مخالفت خانواده روبرو شد؛ اما به سختی توانست در راه علم و دانش گام زند و خواند و نوشت را یاد بگیرد و جهت فراگیری علوم ابتدایی به افغانستان برود.

بعد از برگشت به ایران در دهه پنجاه شمسی، راهیِ بلوچستان شد و تحصیلات خود را در حوزه علمیه عین العلوم گُشت در محضر حضرت شیخ الحدیث مولانا سید محمّد یوسف حسین‌پور ادامه داد و در آخر به دارالعلوم کراچی رفت و از علمای بزرگ آن دیار همچون شیخ‌الحدیث مولانا سحبان‌محمود، شیخ‌الاسلام مفتی محمد تقی عثمانی و… کسب علم کرد و دانش‌آموخته شد.

مولانا بعد از برگشت به وطن، به فکر کار فرهنگی افتاد و در زمینه چاپ و نشر کتابهای اهل سنت تلاش‌های بی‌وقفه‌ای نمود تا اینکه انتشارات شیخ‌الاسلام احمد جام را تأسیس کرد و به امر چاپ و نشر کتاب رونق بیشتری داد و بعدها به عنوان یکی از برترین ناشران اهل سنت کشور مطرح شد.

ایشان در دهه گذشته به عنوان ناشر نمونه (برتر) انتخاب شد. خدمات فرهنگی ایشان مرزها را درنوردید، به طوری که یکی از بهترین خدمات ایشان در زمینه چاپ و نشر؛ یعنی تفسیر معارف القرآن با ترجمه شیخ‌الحدیث مولانا سید محمّد یوسف حسین‌پور، توانست مورد استقبال بسیاری از فارسی‌دانان داخل و خارج کشور قرار گیرد.

وی به عنوان یکی از سرشناسان خراسان رضوی علاوه از فعالیت‌های فرهنگی، در امور اجتماعی نیز فعال بود و مردم و علمای جوان را در پیشبرد اهداف دینی، فرهنگی و اجتماعی نصیحت و راهنمایی می‌کرد، دعوتگری دلسوز بود و در زمینه حل اختلافات منطقه نیز فعالیت داشت.

مولانا سربوزی انسانی بسیار متواضع، خوش اخلاق، خوش‌رو، خندان و بانشاط بود. همنشینی با ایشان انسان را سرحال و شاداب می‌کرد. در عین حال بسیار نرم‌دل بود و زود به گریه می‌افتاد. با وجود اینکه از بیماری‌های متعدد (قند، ناراحتی قلبی، ناراحتی چشم و…) رنج می‌برد و بارها به اتاق عمل رفت، اما هیچگاه به روی خود نمی‌آورد و شکایتی نداشت و اینها را رحمت الهی می‌پنداشت.

محبت و علاقه بسیار عجیبی با اساتیدش در گُشت داشت و همیشه بدین‌جا سر می‌زد. وی یکی از وفادارترین شاگردان حضرت شیخ‌الحدیث مولانا حسین‌پور بود که همیشه در حیات ایشان با وی در ارتباط بود و بارها به ملاقات ایشان به گُشت می‌آمد و هرگاه حضرت جهت معالجه به مشهد می‌رفت، حتما از مسیر تربت‌جام گذر می‌کرد و در خانه مولانا سربوزی تشریف‌فرما می‌شد، حتی حضرت در یکی از سفرها، خاص از مشهد بنا به دعوت مولانا سربوزی به تربت‌جام رفت و بعد از ملاقات با مولانا و علمای آن سامان و بازدید از مدرسه صدیقیه، دوباره به مشهد برگشت. مولانا همیشه با چشمانی اشکبار با حضرت شیخ‌الحدیث وداع می‌کرد و خیلی به ما توصیه می‌کرد که مواظب حضرت باشیم. ایشان بعد از وفات حضرت شیخ الحدیث، طبق همان روال گذشته سالی دو – سه بار به گُشت می‌آمد و در منزل حضرتِ شیخ می‌ماند؛ هرگاه که داخل اتاق حضرت پا می‌گذاشت، بی‌اختیار به گریه می‌افتاد و اشک‌هایمان را درمی‌آورد و خاطرات آن روزها را زنده می‌کرد.

خدمات ایشان برای همیشه در اذهان دوستدارانش ماندگار خواهد بود؛ مخصوصاً وفاداری و کمک‌ها و هدایای شایان ایشان برای حوزه علمیه عین العلوم گُشت و مدارس دیگر در یادها خواهد ماند. خداوند این خدماتش را صدقه جاریه‌ای فرا راهش قرار دهد.

هفته پیش که با فرزند برومند ایشان تماس گرفتم، خبر از وخامت اوضاع ایشان داد، بسیار اندوهگین شدم. امروز صبح که در دفتر مدرسه با تنی چند از اساتید در محضر مدیریت، مولانا دهقان و مولانا سیدزاده نشسته بودیم، خبر درگذشت ایشان همگی را دردمند کرد و دقایقی چند سکوت عمیقی حکمفرما شد تا اینکه با قرائت فاتحه و اخلاص و دعای مولانا دهقان آرام گرفتیم.

خداوند شهادتش را بپذیرد و ایشان را بهترین پاداش دهد و از لغزش‌هایش درگذرد و در ردیف شهدای دعوت اسلامی حشر نماید.

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لَهُ، وَارْحَمْهُ، وَعَافِهِ، وَاعْفُ عَنْهُ، وَأَكْرِمْ نُزُلَهُ، وَوَسِّعْ مُدْخَلَهُ، وَاغْسِلْهُ بِالْمَاءِ وَالثَّلْجِ وَالْبَرَدِ، وَنَقِّهِ مِنَ الْخَطَايَا كَمَا نَقَّيْتَ الثَّوْبَ الأَبْيَضَ مِنَ الدَّنَسِ، وَأَبْدِلْهُ دَارًا خَيْرًا مِنْ دَارِهِ، وَأَهْلًا خَيْرًا مِنْ أَهْلِهِ، وَزَوْجًا خَيْرًا مِنْ زَوْجِهِ، وَأَدْخِلْهُ الْجَنَّةَ، وَأَعِذْهُ مِنْ عَذَابِ الْقَبْرِ وَعَذَابِ النَّارِ./ سُنَّت‌آنلَاین

به قلم زبیر حسین‌پور