مولانا عبدالحکیم سیدزاده استاد حدیث مدرسه دینی عین العلوم گشت سراوان که برای عرض تسلیت به طبس مسینا از توابع خراسان جنوبی سفر کرده بود، در مراسم نماز جمعۀ روستای نوغاب (١٨/آبان/١٣٩٧) پیرامون «تفکر در آیات باری تعالیٰ» سخنرانی کرد. به گزارش سنت‌آنلاین، مولانا سید عبدالحکیم سیدزاده با تلاوت آیاتی از سورۀ فرقان تفکر در […]

معرفت خداوند با تفکر در مخلوقات حاصل می‌شودمولانا عبدالحکیم سیدزاده استاد حدیث مدرسه دینی عین العلوم گشت سراوان که برای عرض تسلیت به طبس مسینا از توابع خراسان جنوبی سفر کرده بود، در مراسم نماز جمعۀ روستای نوغاب (١٨/آبان/١٣٩٧) پیرامون «تفکر در آیات باری تعالیٰ» سخنرانی کرد.

به گزارش سنت‌آنلاین، مولانا سید عبدالحکیم سیدزاده با تلاوت آیاتی از سورۀ فرقان تفکر در آیات خداوندی را امر بسیار مهم دانست و افزود: در این آیات الله تعالیٰ بشر را به یک امر بسیار مهم وا می‌دارد و آن تفکر در آیات الله سبحانه و تعالی است.

در حدیث صحیح می‌آید: «حجابه النور لو كشفه لأحرقت سبحات وجهه ما انتهى إليه بصره»؛ حجاب نور مانع دیده شدن الله در این دنیا است، اگر این حجاب دور شود انوار باری تعالی تمام این دنیا را می‌سوزاند، اما هنر و کار سبحانه و تعالی در این جهان دیده شده و ملموس است و جهان خلقت گویای دانایی و توانایی الله سبحانه و تعالی است.

«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ»؛ وجود عظمت دانایی و توانایی الله تعالی همین بشر است، هر کدام از ما و شما آیتی از آیات خداوند هستیم.

الله تعالی خطاب به بشر می‌گوید: این تخمی که شما در زمین می‌ریزید «أَفَرَأَيْتُم مَّا تُمْنُونَ» آیا شما هستید که زیر زمین بر این تخم کار می‌کنید تا رشد کند؟خیر!

«أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ» این نطفه‌ای که در رحم مادر می‌افتد شما هستید این را می‌آفرینید یا اینکه کاری می‌کنید؟ خیر این کار خداست.

دلیل بر وجود و دانایی الله، من و تو هستیم، بشری که با این کمالات دانایی و زیبایی آفریده شده است این خودش بیانگر عظمت الله است، در عالم صنعت و تکلونژی  وقتی می‌بینیم یک شرکتی یا کارخانه‌ای یک محصول خوب، با کیفیت و امکانات بالا ارائه می‌دهد این دلیل بر دانایی و توانایی آن کارخانه است، این عالم که از کارخانۀ پروردگار است. ما دست‌هنر پروردگار را مشاهده کرده و می‌بینیم که چقدر این نظام هدفمند و هماهنگ است.

با تفکر انسان در مخلوقات معرفتش به الله بیشتر شده و سبب می‌شود انسان زودتر به الله برسد پس لازم است در وجود خودمان تفکر کنیم.

در حدیث صحیح مسلم پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «إن الله خلق آدم من قبضة قبضها من جميع الأرض، فجاء بنو آدم على قدر الأرض، منهم الأحمر والأبيض، والأسود وبين ذلك، والسهل، والحزن، والخبيث، والطيب»؛

خداوند انسان را از مشتی خاک آفرید و این مشت خاک را از کل این کرۀ خاکی انتخاب کرد، در نتیجه آدمی‌زادگان رنگ‌هایشان، استعدادهایشان، اخلاقشان متفاوت است، زیرا اصلشان که زمین باشد مختلف است: زمین‌های نرم، شوره‌زار، مفید و مضر، لیکن انسان‌ها هم همین شکل‌اند.

الله تعالی می‌فرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ» انسان مخلوقی‌ست پر اسرار، زیباترین مخلوق پروردگار است، پر از عجایب و غرائب، در اختلاف السنه تأمل فرمایید: چقدر زبان در این دنیا است و باز هر زبانی زیرمجموعه‌های از لهجه‌های متفاوت دارد همه‌ی این بیانگر عظمت الله و توانایی الله است و گر نه بشر باید با یک زبان آن‌هم زبان حضرت آدم و حوا صحبت می‌کرد.

تفاوت رنگ و نغمه بشر دلیل بر عظمت خداوندی‌ست، می‌بینیم که چند فرزند از یک کارخانه و یک پدر و مادر، در صدا، تیپ، شکل، اخلاق و استعدادشان تفاوت است، بشر غافل تفکر نمی‌کند، جذب شگفتی‌ها می‌شود و این شگفتی‌ها او را به الله نمی‌رساند، حال آن‌که این جاذبه‌ها، عجایب و جهان خلقت باید مسیر و وسیله‌ای باشند تا انسان را به الله تعالی برساند.

«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ» از دلایل عظمت الله تعالی این است که می‌فرماید: جفتتان را از خود شما آفریده‌ایم در حالی که می‌توانست جفت مرد را چهارپایی بیافریند، اما انسانی مثل خود مرد آفرید «النساء شقائق الرجال»؛ زنان در اخلاق، طبیعت، در خوشی و ناخوشی  مثل مردان‌اند.

 الله می‌فرماید: «وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً»؛ ما در بین زن و مرد عشق و دلسوزی آفریدیم، پسر و دختر اجنبی با ازدواج از خویشاوندان درجۀ یک نزدیک‌تر می‌شوند، در مصائب، مشکلات و بیماری دلسوز یک‌دیگر هستند.

الله تعالیٰ در جای جای قرآن مجید از مخلوقات سخن می‌گوید: «إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ» آسمان را نگاه کنید که چطور آن را چراغانی کردیم، سقفی مرتفع و محفوظ است، هیچ گونه سوراخ و شکافی در آن دیده نمی‌شود، این گویای عظمت الله تعالی است.

همچنین خداوند می‌فرماید: «وَكَأَيِّن مِّنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» چقدر از آیات ما را بشر می‌بیند ولی اعراض می‌کند و یا با بی‌توجهی از آن‌ها می‌گذرد، همین خورشید را نگاه کنید چقدر به ما نور می‌دهد، اگر خورشید نباشد زندگی ممکن نیست، اگر روز طولانی باشد شب نیاید یا اینکه اگر شب طولانی شود و روز نیاید زندگی صفایی ندارد. هیچ ارتش و حکومت ابر قدرتی نمی‌تواند روز و شب بیاورد و حتی  کوچکترین نقش و دخالتی در آوردن آن‌ها را ندارند.

پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم وقتی برای نماز تهجد بلند می‌شد این آیۀ کریمه را می‌خواند:«وَكَأَيِّن مِّنْ آيَةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَمُرُّونَ عَلَيْهَا وَهُمْ عَنْهَا مُعْرِضُونَ» آفرینش آسمان و زمین، گذر شب و روز در این دلایلی است برای قومی که فکر می‌کنند، آیات را آن حضرت می‌خواند و عملاً به آسمان نگاه می‌کرد و تأمل می‌کرد.

علماء می‌نویسند: عبادت ایشان تفکر در مخلوقات الله بود.

حضرت ابودرداء رضی الله عنه می‌فرماید: بیشترین عبادت رسول خدا تفکر در مخلوقات پروردگار بود.

حضرت علی رضی الله عنه می‌فرماید: اصل دین معرفت الله است، معرفت الله تعالی از طریق تفکر در مخلوقات حاصل می‌شود.

الله تعالی می‌ْفرماید: «فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ مِمَّ خُلِقَ» انسان تأمل کند از چه چیزی آفریده شده است ؛

«فَلْيَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ» انسان به غذای خود نگاه کند؛

«أَنَّا صَبَبْنَا الْمَاءَ صَبًّا» ما از آسمان آب می‌ریزیم؛

  «ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا» ما زمین را می‌شکافیم و از آن درخت، حبوبات و همه چیز می‌رویانیم ؛

«أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ» چرا در خلقت شتر تأمل نمی‌کنید که چطور آفریده شده است؟

«وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ» آسمان را نگاه کنید چطور بلند شده است؛

«وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ» به پایین نگاه کنید که چطور پهن شده است؟

«جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولًا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا وَكُلُوا مِن رِّزْقِهِ ۖ وَإِلَيْهِ النُّشُورُ»؛ زمین را برای شما هموار کردم تا اینکه بر زمین شما فعالیت کنید و نان به دست آورید.

«وَإِلَى الْجِبالِ كَيْفَ نُصِبَتْ» شما به راست و چپ خود نگاه کنید کوها‌ها را می‌بینید که چطور نصب شده‌اند؛

به هر سمت خلقت بنگرید عظمت، دانایی و توانایی الهی را می‌بینید، به اندازۀ مخلوقات خداوند دلیل بر وجودش است، وقتی به دانایی و توانایی الله یقین کردیم آنگاه از الله شرم می‌کنیم و مطیع قرار می‌گیریم.

نتیجه تفکر در مخلوقات یقین به دانایی و توانایی الله تعالی است، اگر انسانی به دانایی و توانایی حکومتی و قوۀ قضائیه‌اش یقین کند که از این جرم من آگاه‌ست و مرا مأخذه می‌کند جرأت تخلف را ندارد همچنین اگر ما توانایی پلیس را ببنیم که با ماشین سریع‌السیر حرکت می‌کند هیچ‌وقت تخلف نمی‌کنیم؛ زیرا با چشم خود قدرتش را می‌بینیم.

اگر ما این یقین را در حق الله داشته باشیم که الله ما را می‌بیند و همیشه در محضر پروردگار هستیم و به توانایی الله یقین کنیم دیگر جرأت گناه کردن را نداریم.

شخصی که به بینندگی،  قدرتمندی خداوند باور ندارد و ایمانش ضعیف است مرتکب گناه می‌شود.

آن‌گاه که الله را شناختیم در پی جست‌وجوی ایمان و عمل صالح می‌رویم؛ زیرا زندگی دنیا همه‌اش با جهت کسب ایمان و عمل صالح است، اگر چوپانی بی‌نام و نشان، تن برهنه و پا برهنه باشد ولی ایمان و عمل داشته باشد این شخص کامیاب است، در واقع این پادشاه است، اما اگر انسان پادشاه دنیا باشد ولی ایمان و عمل صالح نداشته باشد این گداست، گدای واقعی همین انسان است.

شخصی که ایمان و عمل دارد آن از بالاترین سلطنت و سرمایه برخوردار است، اصل اینست که الله از ما راضی باشد، اگر الله ناراض شد و تمام حکومت‌ها و أبر قدرت‌ها از او راضی و با تمام توان همراهش باشند انسان سود نمی‌کند. وقتی که الله تعالی با انسان باشد هر کسی که بر علیه‌اش باشد خود شکست می‌خورد.

سروان گرامی از طریق ایمان و عمل صالح و ادای فرائض خودمان را به الله تعالی وصل کنیم، یگانه راهی که انسان را به الله تعالی وصل می‌کند انجام فرائض‌ از قبیل:  حج، عشر محصولات زراعی و… هستند.

الله تعالی در حدیث قدسی می‌فرماید: «ما تقرب إلي عبدي بمثل أداء ما افترضت عليه» کمترین درجۀ ولی اللهی بودن این است که انسان فرائض را انجام دهد و باز می‌تواند این مقام را به وسیلۀ نوافل : نماز نفلی، حج نفلی، تلاوت و ذکر رشد دهد آن‌گاه انسان مستجاب الدعوة می‌شود «ولئن سألني لأعطينه» آن‌گاه این انسان با نور حق می‌بیند، می‌شنود و فعالیت می‌کند.

چشم بند و گوش بند و لب ببند /٭/ گر ندیدی نور حق بر من بخند.