دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم، فانی و زودگذر است. هیچ‌کسی در آن تا ابد و جاودانه زندگی نمی‌کند. همۀ ما باید بپذیریم که از مردن گریزی نیست و خواسته‌ و ناخواسته مرگ به‌سراغ‌مان خواهد آمد و بین ما و تمام دل‌بستگی‌ها و وابستگی‌های دنیا فاصله و شکاف می‌اندازد. واژۀ موت واژۀ تلخی است. […]

دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم، فانی و زودگذر است. هیچ‌کسی در آن تا ابد و جاودانه زندگی نمی‌کند. همۀ ما باید بپذیریم که از مردن گریزی نیست و خواسته‌ و ناخواسته مرگ به‌سراغ‌مان خواهد آمد و بین ما و تمام دل‌بستگی‌ها و وابستگی‌های دنیا فاصله و شکاف می‌اندازد.

واژۀ موت واژۀ تلخی است. در حدیثی رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم‌ از موت به‌عنوان از بین برنده لذت‌ها یاد کرده‌اند. همۀ انسان‌ها‌ از درگذشت و هم‌نوعِ خود متألم و دردمند می‌شوند، اما از وفات عزیزان، بستگان و هم‌اندیشانِ خود، بی‌نهایت منقلب و دگرگون می‌شوند.

بسیار تجربه کرده‌ایم و به چشم دیده‌ایم که چگونه بعضی انسان‌ها از درگذشت عزیزان و بستگان خود از پا درآمده‌اند و چگونه دریای اشک‌شان برگونه‌ها و چهره‌شان سرازیر شده است. واقعاً مرگ انسان‌هایی که به آدمی از ناحیۀ نسب یا ازلحاظ فکر و اندیشه نزدیک هستند، سخت و طاقت‌فرسا است. درگذشت این دسته از آدم‌ها یکی از مشکل‌ترین و توان‌فرساترین امتحان‌های دنیاست.

مؤمن وارسته در مقابل فیصلۀ خدای مهربان تن به تسلیم می‌دهد و به امید اجر و پاداش اخروی بر مصیبت صبر می‌کند، گرچه قلبش را نمی‌تواند کنترل کند و ناخواسته از روی رقت قلب، اشک بر گونه‌هایش جاری می‌شود، اما کنترل زبان را به دست می‌گیرد و هرگز کلمات و جملات ناشکرانه به زبان نمی‌آورد.

بندگان خاص خدا همواره تسلیم قضا و قدر الهی هستند و به‌جای ناامیدی و بی‌تابی به رحمت‌های بی‌کران او تعالی امیدوار می‌شوند و از موتِ عزیزان و بستگان به ناپایداری و بی‌ثباتی دنیا بیشتر پی‌می‌برند و بیش‌ازپیش با تمام وجود به بندگی و طاعت خالق یکتا مشغول می‌شوند و برای قبر و سفر آخرت‌شان بهترین توشه‌ها را برمی‌دارند.

نویسنده: عبدالحکیم‌ نافع