نویسنده: زبیر حسین‌پور نام و نسب و تولد علامه ذهبی ایشان را چنین معرفی می‌کند: امام حافظ علامه شیخ‌الإسلام تقی‌الدین أبوعمرو عثمان بن مفتی صلاح‌الدین عبدالرحمٰن بن عثمان بن موسىٰ کردی شهرزوری موصلی شافعی و مؤلف علوم الحدیث. (سیر أعلام النبلاء: ٢٣/ ١٤٠، ط. الرسالة) ابن صلاح در سال ٥٧٧ هـ./ ١١٨١ م. در روستای […]

نویسنده: زبیر حسین‌پور

نام و نسب و تولد

علامه ذهبی ایشان را چنین معرفی می‌کند: امام حافظ علامه شیخ‌الإسلام تقی‌الدین أبوعمرو عثمان بن مفتی صلاح‌الدین عبدالرحمٰن بن عثمان بن موسىٰ کردی شهرزوری موصلی شافعی و مؤلف علوم الحدیث. (سیر أعلام النبلاء: ٢٣/ ١٤٠، ط. الرسالة)

ابن صلاح در سال ٥٧٧ هـ./ ١١٨١ م. در روستای شرخان، نزدیکی شهرزور منطقهٔ اربیل شمال عراق دیده به جهان گشود. این خاندان اصالتاً کُرد هستند و خانهٔ‌شان خانهٔ علم و دین و تقوا بود. پدرش امامی بارع و یکی از علمای بزرگ انگشت‌نشان کردستان بود که اختصاراً به ”صلاح“ معروف گشت و بعداً پسرش هم به ”ابن صلاح“ مشهور شد. (مقدمهٔ التقیید والإیضاح، د. اسامه خیاط: ١/ ٢٤،٢٥، ط. دارالبشائر بیروت)

تحصیلات و اوضاع سیاسی و علمی آن زمان

ابن صلاح در عصری می‌زیست که اوضاع سیاسی و علمی آن در حال رشد و ترقی بود. ١٢ ساله بود که سلطان صلاح‌الدین یوسف بن ایوب ایوبی، مجاهد و فاتح پیروز، دارفانی را وداع گفت و جانشینان وی بالجمله از محبان علم و قدرشناسان علما بودند و از فضل و حقوق آنان آگهی داشتند که همین چیز آنان را وامی‌داشت که جانب اهل وفا را به خوبی نگه دارند و عنایت ویژه‌ای به علم و دانش نمایند و آن را به نشاط و شکوفایی برسانند. توجهات آنان سبب شد که مدارس زیادی رونق گیرد؛ از جمله مدارس صلاحیه و اسدیه و… که ابن صلاح در آنها به تدریس پرداخت.
از جمله علمای بزرگی که در این عصر شکوفایی جلوه‌گر شدند، می‌توان امام تقی‌الدین مقدسی حنبلی (مؤلف الکمال فی أسماء الرجال)، حافظ اشبیلی (محدث شام)، حافظ ضیاء مقدسی، حافظ و تاریخ‌نگار مشهور ابن اثیر (صاحب الکامل و أسد الغابة فی معرفة الصحابة)، حافظ ابن‌عساکر (مؤلف تاریخ دمشق) و امام موفق ابن قدامه را نام برد که این دو نفر اخیر از جمله اساتید علامه ابن صلاح هستند. (همان: ٣١ – ٢٦)

از جمله شاگردان علامه ابن صلاح، می‌توان به امام نووی و علامه ابن‌خلکان اشاره کرد. (همان: ١/ ٣٨،٣٩)

ابن صلاح ابتدا در شهرزور نزد پدر درس خواند؛ سپس جهت تحصیلِ بیشتر به موصل، بغداد، همدان، نیشابور، حلب، دمشق، حرّان، جزیره و… رفت و از علمای این مناطق استفاده کرد. سپس در بیت المقدس و دمشق عهده‌دار تدریس گردید و علاوه بر آن، از افتاء و جمع و تألیف کتاب غافل نماند. (سیر أعلام: ٢٣/ ١٤٢، ١٤٣)

از نگاه دانشمندان بزرگ

شاگردش، قاضی ابن‌خلکان درباره‌اش می‌گوید: تقی الدین یکی از فضلای زمانه در تفسیر و حدیث و فقه بود و در فنون دیگر نیز مهارت داشت؛ فتاوایش محکم بودند. یکی از اساتیدی است که من از آنها بهره بردم و مدت یک سال ملازمت او را برگزیدم. (وفیات: ٣/ ٢٤٣،٢٤٤؛ نگا. سیر أعلام: ٢٣/ ١٤٢)

محدث عمر بن حاجب به هنگام ذکر او در ”معجمش“ می‌گوید: امام پارسا، بسیار عقلمند و خوش‌رفتار بود، در اصول و فروع متبحر بود، در طلب علم زیاد پیش رفت تا اینکه ضرب المثل شد، در طاعت و عبادت بسیار می‌کوشید. (همان: ١٤٢)

علامه ذهبی می‌گوید: جلالت عجیبی داشت، باوقار و باابهت بود، فصیح بود و علم نافعی داشت. دیانتش متین و پیرو سلف و عقیده‌اش درست بود. حرمتش بیش و نزد سلطان، باعظمت بود. در لغت و عربیت قوی بود. خود را وقف علم کرده بود. در زمانه‌اش نظیری نداشت. (همان: ١٤٢،١٤٣)

علامه ابن‌کثیر می‌فرماید: وی فردی دیندار، زاهد، پارسا، عبادتگزار و بر منهج سلف صالح بود و در بسیاری از فنون فضل تامه‌ای داشت. کتابهای زیاد و مفیدی در علوم حدیث و فقه نگاشت و تعلیقات خوبی بر ”الوسیط“ دارد. (البدایة والنهایة: ١٥/ ٢٥٢،٢٥٣، ط. دارابن‌کثیر)

علامه سخاوی می‌گوید: او امامی ماهر، حجت و متبحر در علوم دینی بود، نسبت به مذهب و وجوه آن بصیرت کامل داشت و از اصولش آگاه بود و از مذاهب دیگر نیز آگهی داشت. حافظ حدیث و حفظش بااتقان بود. ضبطش خوب، قدرش بزرگ و احترامش زیاد بود. مردم از او بهره بردند و کتابهایش – مخصوصاً مقدمه‌اش – مورد اعتمادشان واقع شد. (فتح المغیث: ١/ ٢٢، ط. دارالکتب العلمیة)

مقدمهٔ مشهور ابن صلاح

علامه ابن صلاح طلایه‌دار تحول بزرگ فن مصطلح الحدیث است که کتابش ”علوم الحدیث“ مشهور به ”مقدمهٔ ابن صلاح“ مرجع بزرگی برای بعدی‌ها قرار گرفت و همانگونه که علامه سخاوی گفته بود، به صورت ویژه بر آن اعتماد کردند. حافظ ابن‌حجر نسبت به چگونگی تألیف این کتاب می‌گوید: هنگامی که ابن صلاح عهده‌دار تدریس در مدرسهٔ اشرفیه بود، به تألیف این کتاب مشهورش پرداخت و فنون آن را آراست و اندک اندک بر شاگردانش املاء نمود و فواید مهمی را گلچین کرد و اشیای متفرق را گرد هم آورد. به همین خاطر مردم بِدان توجه کردند و بر خط مشی او رفتند و کسانی که آن را به نظم درآورده یا مختصر کردند یا چیزهایی افزودند یا از آن کاستند یا انتقاد کرده یا به یاریش شتافتند، در حساب نمی‌گنجند. (شرح نخبه: ٣٥، ط. بشرىٰ)

دکتر نورالدین عتر دو امر مهم دیگر از ابن صلاح را افزون بر آنچه حافظ ابن‌حجر گفته بود، چنین ذکر کرده است: ١. ضبط تعریفها و وضع آنها – که پیش از او کسی چنین نکرده بود-، ٢. دقت کامل در استنباط و تحقیق مسائل علمی. (تعلیق شرح نخبه: ٣٥)

وفات

علامه ابن صلاح پیوسته بر همین راهِ نیک بود تا اینکه در شب چهارشنبه ٢٥ ربیع الآخر سال ٦٤٣ هـ. رخت سفر بر بست و در مسجد جامع دمشق بر وی نماز جنازه خوانده شد. (البدایة والنهایة: ١٥/ ٢٥٣)

رحمه الله تعالىٰ رحمة واسعة وجزاه عما قدم خیر ما یجزی به عباده العاملین.