خداوند متعال انسان را موجودی مرکب از جسم و روح آفرید. این ترکیب انسانی، برای فلاح و رستگاری نیازمند برنامه و راهنمایی کاملی است که بتواند تمام نیازهای مادی و معنوی او را تأمین کند. گسترش تکنولوژی و صعنت در جهان جسم و ماده، اسباب ظاهری آسایش و راحتی انسان را فراهم کرده است؛ اما […]

پیامدهای ضعف ایمان و درمان آنخداوند متعال انسان را موجودی مرکب از جسم و روح آفرید. این ترکیب انسانی، برای فلاح و رستگاری نیازمند برنامه و راهنمایی کاملی است که بتواند تمام نیازهای مادی و معنوی او را تأمین کند. گسترش تکنولوژی و صعنت در جهان جسم و ماده، اسباب ظاهری آسایش و راحتی انسان را فراهم کرده است؛ اما با وجود این همه پیشرفت در عرصه‌های مختلف، انسان امروزی آن‌گونه که باید و شاید، طعم آسایش و خوشبختی را نچشیده و همواره به سبب ضعف ایمان، به بسیاری از مشکلات روانی مبتلاست. وضعیت کنونی انسان‌ها، نماد روشنی از پوچی روانی آنان می‌باشد.

بدون تردید اسلام، تنها برنامه‌ی کامل برای تأمین سعادت انسان است و بر پایه‌ی توجه ویژه‌ای که به موجود مرکب انسانی دارد، در تأمین و رفع نیازهای بشری یگانه و بی‌نظیر است. ایمان، پایه‌ی اصلی هر کمال و بلکه زمینه‌ی سعادت و رستگاری است و از این رو باید همواره از لحاظ کیفی تقویت شود.

به همین مناسبت ما به ذکر علائم، عوامل و علاج آن می‌پردازیم.

پیامدهای ضعف ایمان

ضعف ایمان به سان یک بیماری جسمی، دارای نشانه‌ها و آثار گوناگی است؛ از جمله می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:

۱- ارتکاب گناه؛ برخی از کسانی که مرتکب گناه می‌شوند، بر انجام آن تا جایی اصرار می‌ورزند که سرانجام، گناه کردن برای آنها تبدیل به یک عادت می‌شود و کار به جایی می‌رسد که آشکارا مرتکب گناه می‌شوند. این خود جرمی بسیار بزرگ و نابخشودنی است؛ چنان‌که پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم می‌فرمایند: «تمام امت من بخشوده می‌شوند، مگر کسانی که آشکارا گناه می‌کنند.»

۲- سنگدلی؛ یکی از نشانه‌های ضعف ایمان این است که شخص حس می‌کند دلش به‌سان سنگ سختی شده که از آن نه چیزی می‌تراود و نه چیزی بر آن اثر می‌گذارد. چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُکُمْ مِنْ بَعْدِ ذٰلِکَ﴾ [بقره: ۷۴]. شخص سنگدل به موعظه‌ی مرگ یا دیدن اجساد دیگران پند نمی‌گیرد و حتىٰ ممکن است خودش جنازه‌ای را حمل کرده و به خاک سپارد، اما متأثر نمی‌گردد.

۳- بی‌دقتی و تنبلی در انجام عبادات؛ دلی که در آن ایمان مندرس و کهنه گشته، آن دل قدرت کنترل اعضا و حواس را ندارد، بنابراین معنویت از آن شخص رخت بر بسته و جای آن وساوس و فکرهای گوناگون پرده افکنده که در پی آنان ایمان انسان ضعیف گشته و در انجام اعمال سست و ضعیف می‌گردد.

۴- گرفتگی روحی و بداخلاقی؛ بر اثر ضعف ایمان بر انسان حالاتی طاری می‌گردد که گویا چیزی بر دوش او سنگینی می‌کند که در نتیجه‌ی آن بداخلاق شده و از اطرافیانش دلگیر می‌شود.

۵- عدم تأثر از آیات قرآن؛ انسان بر اثر ضعف ایمان، نه از وعده‌ی الٰهی در قرآن متأثر می‌شود و نه از وعید او و نه این‌که به تلاوت قرآن اهمیت می‌دهد؛ هر بار که قرآن را باز می‌کند، خیلی زود می‌بندد.

۶- غفلت از ذکر و دعا؛ ضعف ایمان سبب می‌شود انسان از ذکر و دعا و تضرع به بارگاه خداوندی غفلت ورزد و هر زمانی که دستش را به دعا می‌گشاید، خیلی زود در فکر فرو بستن دست‌هاست؛ این شخص به ذکر و یاد الٰهی بها نمی‌دهد. از این حالت باید ترسید؛ چونکه این یکی از ویژگی‌های منافقین است که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَا یَذْکُرُونَ اللهَ إِلَّا قَلِیلًا﴾ [نساء: ۱۴۲]؛ ویاد نمی‌کنند الله متعال را مگر اندک.

۷- خردگرایی محض؛ نشانه‌ی دیگر سست ایمانی، عقل‌گرایی محض است که در این حالت شیوه‌ی سخن گفتن، صرفاً عقلانی می‌گردد و در آن هیچ نشانه‌ای از ایمان و ارزش‌های دینی دیده نمی‌شود.

۸- عدم ناراحتی نسبت به دستورات الٰهی؛ یکی دیگر از عوارض ضعف ایمان این است که به سبب ضعف ایمان، غیرت انسان فروکش می‌کند و آن اعضا و جوارح، از انکار بدیها باز می‌آیند؛ نه شخص، معروف را می‌شناسد و نه منکر را، و محبت نیکی و زشتی منکر از قلبش بیرون می‌رود.

۹- محبت و برتری‌جویی بر یک‌دیگر، بخل، شادمانی بر خسارت مسلمانان، کوچک شمردن گناهان، کوچک شمردن اعمال نیک، عدم توجه به مسائل مسلمانان، عدم مسؤولیت در قبال دین، بی‌صبری، بحث و جدل، دلبستگی به دنیا و تجمل‌گرایی و توجه بیش از حد به خوراک و پوشاک… از علایم ضعف ایمان هستند.

عوامل و اسباب ضعف ایمان

۱- قرار گرفتن انسان در محیط آکنده از گناه؛ محیط اطراف ما به‌گونه‌ای شده که برخی اقدام به انواع گناه و معصیت می‌کنند و بر آن می‌بالند. برخی به انواع موسیقی رو می‌آورند، عده‌ای پای برنامه‌های مبتذل ماهواره و فضای مجازی نشسته‌اند. دروغ، غیبت، قتل ناحق، بی‌حجابی و… فضاهای حقیقی را آلوده کرده است. مجالس غیبت پررونق و تمسخر و استهزا عام شده است.

۲- زیاده‌روی در مشغولیت‌های دنیوی به حدی رسیده که دل‌ها را دربند و اسیر کرده است؛ رسول اکرم صلى الله علیه وسلم فرمودند: «بنده‌ی دینار نابود باد.»

۳- دوری درازمدت از فضاهای ایمانی سبب ضعف ایمان می‌شود؛ چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَا یَکُونُوا کَالَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلُ فَطَالَ عَلَیْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ﴾ [حدید: ۱۶]؛ مانند کسانی نباشند که قبلاً بر ایشان کتاب فرستاده شد، سپس زمان طولانی بر آنان سپری شد، پس (با دوری از دوران پیامبران) دل‌هایشان سخت شد.

این آیه به خوبی نشان می‌دهد که دوری از فضاهای ایمانی سبب ضعف ایمان می‌شود.

۴- دوری از الگوهای نمونه؛ فردی که به دست انسان نیک آموزش می‌بیند و زیر نظر او تربیت و اصلاح می‌شود، قوت ایمان و عمل صالح را به خوبی به دست می‌آورد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ﴾ [توبه: ۱۱۹]؛ همراهی راستگویان را اختیار کنید. انسان به تنهایی نمی‌تواند خود را اصلاح کند؛ چنان‌که صحابه علىٰ‌رغم علم و درایت تا دم آخر حیات نبوی، تحت تربیت آن‌حضرت صلى الله علیه وسلم بودند.

۵- مشغولیت به مال و ثروت، همسر و فرزندان عامل ضعف ایمان است؛ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَأَوْلَادُکُمْ فِتْنَهٌ﴾ [تغابن: ۱۵]؛ بدانید که اموال و اولاد شما مایه‌ی آزمایش (و سبب هلاکت شما) هستند (در صورتی که آنان را بر محبت خدا و رسولش ترجیح دهید).

۶- آرزوهای طولانی، یکی دیگر از عوامل سست شدن ایمان در دل‌هاست؛ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ﴾ [حجر: ۳]؛ بگذار آنان را که بخورند و از دنیا بهره برند و به آرزو، آنان را غافل سازد، بالأخره خواهند دانست (که چگونه در دنیا به آرزوها و دنیاپردازی مشغول شده‌اند).

۷- زیاده‌روی در خورد و نوش باعث تنبلی می‌شود، در نتیجه انسان به عبادت نمی‌پردازد و ایمانش ضعیف می‌گردد. نیز شب‌نشینی بیهوده زمینه‌ی قساوت قلب و سستی ایمان است.

درمان ضعف ایمان

ضعف ایمان به سان یک بیماری است که باید درمان شود؛ رسول اکرم صلى الله علیه وسلم فرمودند: «ایمان در درون هر یک از شما چنان کهنه می‌شود که لباس، کهنه و مندرس می‌گردد، پس از خدا بخواهید که ایمان را در دل‌هایتان تازه کند.»

اکنون به برخی از اسباب شرعی اشاره می‌کنیم که هر مسلمانی می‌تواند بر پایه‌ی آن به درمان ضعف ایمانش بپردازد:

۱- اندیشیدن در کلام الٰهی؛ که بیانگر همه چیز و نوری است که خداوند متعال بندگانش را به آن هدایت می‌فرماید. بدون تردید در قرآن مجید درمان بزرگی برای بیماری ضعف ایمان و ضعف جسم وجود دارد. خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآَنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ﴾ [اسراء: ۸۲]؛ و ما آیاتی از قرآن را فرو می‌فرستیم که مایه‌ی بهبودی دل‌ها (از قساوت قلب و بیماریهای جهل و گمراهی) و رحمتی است بر مؤمنان.

راه درمان به وسیله‌ی‌ قرآن با تدبر و اندیشیدن در آیات و رهنمودهای الٰهی میسر می‌شود. قرآن مضامین مختلفی را در بر دارد و شامل توحید، وعده و وعید، احکام، اخبار و داستان، اخلاق، اعجاز علمی و… می‌شود و در کل کتابی بی‌نظیر است که بشر تا قیامت از آوردن مثل آن عاجز است.

۲- راهکار دیگر درمان قساوت قلب و ضعف ایمان، این است که انسان همواره عظمت الٰهی را با تمام وجود احساس کند و بکوشد تا اسماء و صفات خداوند را بشناسد و در معانی کامل و بی‌نقص هر یک از آنها بیندیشد.

خداوندِ بزرگ و مهربانِ ما، اسماء و صفات پاکی دارد؛ او بزرگ است و محافظ و مراقب اعمال ماست. او قدرتمند با جبروتی است و همیشه زنده است و در همه حال می‌بیند و همه چیز را می‌داند و در هر جا – کما یلیق بشأنه – موجود است.

۳- تحصیل علوم شرعی روش مؤثری برای درمان ضعف ایمان است؛ زیرا تحصیل و فراگیری علوم دینی به خوف و خشیت الٰهی و افزایش ایمان می‌انجامد؛ خداوند متعال می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا یَخْشَى اللهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ﴾ [فاطر: ۲۸]؛ جز این نیست که عالمان و دانایان از خدا می‌ترسند.

۴- ذکر و پایبندی به آن ایمان را تقویت می‌کند.

۵- پر کردن اوقات به اعمال نیک، یکی از زمینه‌های درمان ضعف ایمان است که تأثیری بزرگ بر افزایش ایمان دارد.

۶- ترس از سوء خاتمه و فرجام بد، یکی از نسخه‌های درمان ضعف ایمان است که مسلمانان را به اطاعت سوق می‌دهد و ایمان را تازه می‌کند. یکی از بزرگان می‌گوید: انسان اگر بزرگترین ولیّ خدا باشد، نباید به خود اعتماد کند و خود را نجات یافته از عذاب الٰهی بداند، بلکه انسان زمانی سعادتمند می‌شود که از جهنم نجات یابد. ﴿فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّهَ فَقَدْ فَازَ﴾ [آل‌عمران: ۱۸۵].

۷- یاد مرگ؛ رسول اکرم صلى الله علیه وسلم فرمودند: «آنچه لذت‌ها را از بین می‌برد، به کثرت یاد کنید؛ یعنی مرگ را.»

۸- به یاد آوردن منازل آخرت؛ مثل سکرات موت، قبر، حشر، پل صراط و جهنم، زمینه‌ی دیگر تجدید ایمان در قلوب است.

٩- یاد الهی مرحم دل‌های مجروح است؛ ذکر خداوند متعال اهمیت ویژه و زیادی در درمان ضعف ایمان دارد؛ چرا که قلب‌ها را جلا و بهبود می‌بخشد و دوای دل‌های بیمار است، بلکه ذکر و یاد خدا روح اعمال می‌باشد.

۱۰- دعا و نیایش تأثیر به سزایی در تجدید ایمان دارد؛ زیرا هر اندازه بنده به بارگاه الٰهی خضوع و عاجزی نشان دهد، به همان مقدار به خداوند متعال نزدیک‌تر می‌شود و ایمان آن شخص قوی‌تر می‌گردد. کوتاه سخن اینکه سعادت بشر گرو ایمان به خداوند متعال و عمل به دستورات اوست؛ پس بایستی مسلمان با ایمان به خداوند متعال و عمل صالح منازل سیر الی الله را به‌پیماید.

کوتاه سخن اینکه سعادت بشر در گرو ایمان به خداوند متعال و عمل به دستورات اوست؛ پس بایستی مسلمان با ایمان به خداوند متعال و عمل صالح منازل سیر الی الله را به‌پیماید.

نویسنده: عبدالوحید عمرزهی