حضرت ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم روایت می‌کند که: «إِنَّ اللهَ یَبْعَثُ لِهٰذِهِ الأُمَّهِ عَلَى رَأْسِ کُلِّ مِائَهِ سَنَهٍ مَنْ یُجَدِّدُ لَهَا دِیْنَهَا» (حدیث صحیح به روایت ابوداوود و حاکم)؛ خداوند در رأس هر صد سال برای این امت کسی را می‌فرستد که دین او را تجدید نماید. علقمی […]

حضرت ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم روایت می‌کند که: «إِنَّ اللهَ یَبْعَثُ لِهٰذِهِ الأُمَّهِ عَلَى رَأْسِ کُلِّ مِائَهِ سَنَهٍ مَنْ یُجَدِّدُ لَهَا دِیْنَهَا» (حدیث صحیح به روایت ابوداوود و حاکم)؛ خداوند در رأس هر صد سال برای این امت کسی را می‌فرستد که دین او را تجدید نماید.

علقمی می‌گوید: معنای تجدید احیای چیزهایی از کتاب و سنت است که مندرس گشته‌اند و امر، اقتضای آنها را تقاضا می‌کند.

برخی از نویسندگان فاضل بر این عقیده‌اند که: مراد از آن در هیچ حالی از احوال این نیست که از یک اصل به اصلی دیگر تبدیل شود؛ بلکه هدف اعاده‌ی دین به شالوده‌ی نخستینش است که آن چیزهایی که دشمنان در آن آمیخته‌اند، ازاله گردد یا اینکه مردم در عمل و تطبیق از اصل آن منحرف گشته‌اند، لذا تجدید به منزله‌ی شستن لباس است تا از چرکهایش پاک گردد و درخشندگی‌اش دوباره برگردد.

حافظ ابن حجر در فتح الباری (۱۳/ ۲۵۱) می‌نویسد: برخی از ائمه در شرح این حدیث چنین گفته‌اند که لازم نیست که در رأس هر صد سال فقط یک نفر باشد، بلکه آن همانند حدیث «الطائفه الظاهره حتى یأتی أمر الله» است که گروههای متعددی از انواع مؤمنان را شامل می‌شود که در میانشان هم شجاع و کارآزموده‌ی جنگی است و هم فقه و محدث و مفسر و هم کسانی که قائم به امر به معروف و نهی از منکر هستند و هم زاهدان و عابدان.

لازم هم نیست که همه‌ی اینها در یک شهر جمع باشند؛ البته جایز است که در یک قطر جمع شوند و در دیگر اقطار زمین پراکنده باشند یا اینکه در یک شهر باشند یا در برخی از شهرها باشند و در برخی دیگر نباشند.

این سخن پذیرفتنی است؛ چرا که جمع شدن همه‌ی صفاتی که نیاز به تجدید باشد، در یک نوعی از انواع خیر منحصر نمی‌شود و لازم هم نیست که تمام خصال خوب در یک شخص وجود داشته باشد مگر اینکه درباره‌ی حضرت عمر بن عبدالعزیز چنین ادعا شود که وی هم در رأس سده‌ی دوم، هم ولی امر بود و تمام صفات خیر را داشت و بر دیگران هم مقدم بود…

اما کسانی که بعد از وی آمدند، مانند امام شافعی اگر چه متصف به صفات زیبایی بودند، اما نتوانستند جهاد و حکومت عادلانه‌ای را برپا کنند.

در نتیجه می‌گوییم: هر کسی که در رأس سده متصف به صفتی از این صفات باشد، او مراد است برابر است که چندین نفر باشند یا نه.

محدث ابن الأثیر در جامع الأصول (۱۱/ ۳۲۰) می‌گوید: لازم نیست که مجدد یک نفر باشد؛ گاهی ممکن است که یکی باشد و گاهی ممکن است که بیش از آن باشد، چرا که لفظ «مَن» – که در حدیث آمده است: مَنْ یُجَدِّدُ- هم بر یک اطلاق می‌شود و هم بر بیش از آن.

نویسنده: علامه عبدالفتاح ابوغدة/ مترجم: سنت آنلاین

منبع: (حاشيه الرفع و التكميل ص ٤٤،٤٥ )