حضرت عایشه رضی الله عنها می‌گوید: «مَا خُيِّرَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ فِي أَمْرَيْنِ قَطُّ، إِلَّا أَخَذَ أَيْسَرَهُمَا، مَا لَمْ يَكُنْ إِثْماً، فَإِنْ كَانَ إِثْماً، كَانَ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنْهُ.» (موطأ) یعنی: هرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان دو کار اختیار داده می‌شد، آسان‌ترین را برمی‌گزید، تا زمانی که گناهی در […]

حضرت عایشه رضی الله عنها می‌گوید: «مَا خُيِّرَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ فِي أَمْرَيْنِ قَطُّ، إِلَّا أَخَذَ أَيْسَرَهُمَا، مَا لَمْ يَكُنْ إِثْماً، فَإِنْ كَانَ إِثْماً، كَانَ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنْهُ.» (موطأ)
یعنی: هرگاه رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان دو کار اختیار داده می‌شد، آسان‌ترین را برمی‌گزید، تا زمانی که گناهی در آن نبود و اگر آن کار، گناه می‌بود، دورترین شخص از آن رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بود.
علامه باجی رحمه‌الله می‌گوید: مراد از دو کار شاید این است که خداوند پیامبرش را در میان دو کاری که امت به آن مکلف باشد، اختیار می‌داد و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آسان‌ترین و راحت‌ترین آن را برای امت انتخاب می‌کرد.
احتمال دیگر اینکه خداوند به رسولش در میان دو عذابی که می‌خواست بر شخص گناهکار فرود بیاورد، اختیار می‌داد و رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آسان‌ترین را اختیار می‌نمود.
یا اینکه مراد حدیث قبل از دستور جهاد است، بدین صورت که کسی تحت فرمان و اطاعت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم درنمی‌آمد و به آن‌حضرت صلی الله علیه وآله وسلم ایمان نمی‌آورد، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بین جنگ و صلح اختیار داده می‌شد، آن‌حضرت صلی الله علیه وآله وسلم صلح را ترجیح می‌داد.
یا اینکه مراد از آن تمام اوقات (قبل از جهاد و بعد از آن) است که بین جهاد و گرفتن جزیه اختیار داده می‌شد و رسول الله صلى الله علیه وسلم جزیه را انتخاب می‌کرد.
یا اینکه صحابه از آن‌حضرت صلی الله علیه وآله وسلم می‌خواستند اجازه بدهد زیاد عبادت کنیم و مشقت‌ها را برداشت کنیم، اما رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آسان‌ترین راه را برای امت انتخاب می‌کرد، مبادا که این امر بر آنان واجب نشود و از آن درمانده شوند.
علامه ابن‌حجر رحمه الله این را هم گفته است که رسول‌الله صلی الله علیه وآله وسلم در حق امتش به مجاهده کردن در عبادت و میانه‌روی اختیار داده می‌شد، آن‌حضرت صلی الله علیه وآله وسلم میانه‌روی را اختیار می‌نمود.
علامه قاری رحمه‌الله می‌افزاید: اختیار دیگری که از جانب الهی باقی مانده، در مورد امت است در میان واجب گردانیدن چیزی یا مُستحب بودن آن یا حرمت و اباحهٔ آن.
علامه مناوی رحمه‌الله می‌گوید: اختیار، مانند قول حضرت جبرئیل یا فرشتهٔ کوه‌ها که اگر بخواهی بر آنها (اهل طائف) این دو کوه را با هم می‌بندم (تا در میان دو کوه هلاک شوند)، اما رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم بقای آنها را بدین امید برگزید که از نسل‌شان کسی پیدا شود که به توحید الهی اقرار نماید و انتخاب آسان بدین‌خاطر بود که بنای دین آن‌حضرت صلی الله علیه وآله وسلم بر آسانی است؛ ﴿یُرِیدُ اللهُ بِکُمُ الیُسرَ﴾.
«مَالَم یَکُنِ اِثماً»؛ یعنی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم آسان‌ترین را زمانی اختیار می‌کرد که آن گناه نمی‌بود یا که منجر به گناه نمی‌شد.
«فَاِن کَانَ اِثماً کَانَ اَبعَد النَّاسِ منهُ»؛ یعنی اگر در آسان‌ترین امر، گناهی می‌بود و یا منجر به گناه می‌شد، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم از تمام مردم بیشتر از آن کناره‌گیری می‌کرد.

✍🏻 شیخ الحدیث مولانا محمد زکریا کاندهلوی رحمه‌الله
📝 اقتباس و ترجمه: محمد حملی/هَمُنتِی

A