سخنان آقای ذوالفقاری معاون سیاسی امنیتی وزیر کشور درباره کولبران موجب شد تا نقدی بر سخنان او نوشته شود. آقای ذوالفقاری کولبران بیپناه اگر کارهای تروریستی میکردند هیچ وقت به این کارهای طاقت فرسا و غیر قابل تحمل روی نمیآوردند. سؤال دیگر تاکنون چند کولبر به جرم تروریست بودن دستگیر شدهاند.؟ مرزنشین بودن ویژگیهایی دارد […]
سخنان آقای ذوالفقاری معاون سیاسی امنیتی وزیر کشور درباره کولبران موجب شد تا نقدی بر سخنان او نوشته شود.
آقای ذوالفقاری کولبران بیپناه اگر کارهای تروریستی میکردند هیچ وقت به این کارهای طاقت فرسا و غیر قابل تحمل روی نمیآوردند.
سؤال دیگر تاکنون چند کولبر به جرم تروریست بودن دستگیر شدهاند.؟
مرزنشین بودن ویژگیهایی دارد که با مرکزنشینی متفاوت است و مرزنشینان به سبب شرایطی که دارند زندگی ناهمگونی با دیگر هموطنان دارند و این شرایط ویژه موجب شده تا همه نوسانات را تحمل نمایند. دلبستگی آنان به زندگی مرزنشینی چه به سبب علاقه به محل زندگی باشد و یا به خاطر عوامل و علل کسب و کار باشد آنان را از بسیاری از تجملات و مسائل رفاهی شهرنشینان محروم نموده است.
اهالی مرزنشین چه در این سوی مرز یا در آن سو یا یکدیگر یک نوع احساس رقابت دارند. هرگونه تغییر و تحولی در سطوح مختلف زندگی چه ایجابی یا سلبی مربوط به یکی از آنها در دیگری تأثیر گزار خواهد بود؛ بنابراین مرزنشینان نماد شخصیت یک ملت و نحوه زندگی و رفتار آن خواهند بود. و همینطور رفتار مسؤولین یک کشور با این شهروندان به سرعت در آن سوی مرز بازتاب خواهد داشت.
چرا نباید در آن سوی مرز هیچ حادثه تیراندازی و کشتن اتفاق بیفتد، اما در این سوی مرز هر هفتهای شاهد چنین حوادثی باشیم؟
کولبری نشانه تفاوت آشکار و فاحش فاصله طبقاتی است. نشانه تبعیض و بیعدالتی است. و هیچ افتخاری هم نیست زیرا هیچ گونه تولیدی در آن نیست بلکه یک اجباری است که افراد به ناچار به خاطر مبارزه با مرگ حقیرانه متوسل به آن میشوند.
چه میشد که کولبران مانند آقازادهها و فرزندان وزیران و روحانیان شرکتهای بزرگ را تأسیس میکردند. و یا عضو هیئت مدیره میشدند و یا در خارج به تحصیل میپرداختند.
نباید مسؤولین به جای مرهم نهادن بر زخم مرزنشینان بر زخمهای آنان نمک بپاشند و اتهامات ناروایی به آنان بدهند. بلکه به صورت اصولی و اساسی به حل مشکلات آنان بپردازند.
چرا حکومت مرزی کمیتهای برای حل مشکلات مناطق مرزی تعیین نمیکند؟ کاش یکی از مدیران رده بالای نظام خود و خانوادهاش شبی را در میان کولبران در مناطق مرزی «اورامان» و یا «پیرانشهر» بهسر میبردند تا بدانند شکر نعمتهای خداوند آن است که رنج و درد این هموطنان را احساس کنند و بدانند که اصل همه آنان به آدم بر میگردد و آدم نیز از خاک است. اما امروز سرنوشت و دست قضا عدهای را به علل مختلف بر مبل و میز نشانده وعدهای را بر سنگ و خاک. این کفه ترازو چه زمان به نفع خاک نشینان تغییر کند خدا میداند؟