نویسنده: عبدالوحید عمرزهی ادب، درخشانترین و جذابترین ستارهی آسمان انسانیت است که در ظلمتکدهی جهان مادی، نوید فردای روشنی را میدهد. کسی که خود را با زیور ادب مزین و آراسته بگرداند، خوشبختی دنیا و آخرت را برای خویشتن احراز نموده است. ارزش ادب فراتر از ثروت و پربارتر از نسب، حشم و خدم است. […]
نویسنده: عبدالوحید عمرزهی
ادب، درخشانترین و جذابترین ستارهی آسمان انسانیت است که در ظلمتکدهی جهان مادی، نوید فردای روشنی را میدهد. کسی که خود را با زیور ادب مزین و آراسته بگرداند، خوشبختی دنیا و آخرت را برای خویشتن احراز نموده است.
ارزش ادب فراتر از ثروت و پربارتر از نسب، حشم و خدم است. ساختار ابعاد درونی و بیداری روحی و معنوی انسان با همین ادب شکل میگیرد و ادب، خودش یک سرمایه است و هر سرمایهای بدون آن بیبهاست. «در واقع ادب مرد به ز دولت اوست.»
ادب دروازهای است برای رشد و تعالی که با عبور از این رهگذر صفات زیبای انسان شکل میگیرد؛ احترام و ادب خالق و مخلوق، احترام بزرگترها و کوچکترها، حقوق شهروندی، منظم بودن در مسئولیتها، دلسوزی برای هم نوعان و… .
برترین ادب، آن است که انسان بر سر حدّ و مرز و اندازه خویش بایستد و از قدر خود فراتر نرود. ادب، به خودی خود یک ارزش اخلاقی و اجتماعی است.
آراستگی و تزیین هر چیز با ادب است. ادب در هر کس و هر کجا باشد، هالهای از محبت و مجذوبیت را بر گرد خود پدید میآورد و انسان با ادب را عزیز و دوست داشتنی میکند.
ادب جایگاه رفیعی در قاموس انسانیت دارد. لقمان حکیم در مورد ادب چه زیبا و حکیمانه گفته است: «ای فرزند! ادب فراگیر و دل را به نور ادب روشنی بخش؛ زیرا دل بزرگتر است از اینکه پلیدی بر او وارد گردد.»
بالاترین ادب مربوط به الله متعال است که آن با رعایت کردن اوامر و نواهی او تعالی متحقق میگردد. با گذشت از این رهگذر ادب سیر صعودی انسان به سوی الله متعال آغاز میگردد. در نتیجه همه چیز انسان خدایی میشود.
رعایت ادب الهی روزنهای است برای رعایت ادب مخلوقات او تعالی؛ در درجه نخست ادب از مخلوقات، انسان باید ادب پیامبر را بهجا آورد. رعایت ادب پیامبر الهی با پیروی از سنتها و زندگی ایده آل او تحقق پیدا میکند.
در درجه بعد از پیامبران ادب پدر و مادر، استاد، همسایه، جامعه، دوستان و… با رعایت همه نوع ادب، انسان مجسمه و تفسیر عملی ادب قرار میگیرد که در نتیجه محبوب الله متعال و مخلوقات او قرار میگیرد.