افسردگی و غمگینی مصیبت است نه نعمت، و جزو مقامها و مدارج عرفانی نیست. با تکلّف خود را افسرده نشان دادن شرعاً ممنوع است؛ چون در قرآن به ترک حزن امر شده است: ﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾ [آل عمران: ١٣٩]؛ «اگر مؤمن هستید، سستی مکنید و غمگین مشوید که شما برترید.» ﴿لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا﴾ [التوبة: ٤٠]؛ «اندوه مدار که خدا با ماست.»
پیامبر صلى الله عليه وسلم از حزن به خدا پناه برده است: «اللّٰهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَالْحَزَنِ.»
پریشانی مربوط به آینده «همّ» و مربوط به گذشته «حزن» است.
شیطان میخواهد شما غمگین باشید
مهمترین نقشهٔ شیطان القای احساس غمگینی است تا انسان را از فعالیتهای دینی و دنیوی باز دارد، خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا﴾ [المجادلة: ١٠]؛ «رازگویی (برای فساد) از شیطان است، تا کسانی را که ایمان آوردهاند غمگین کند.»
ابن قیم میگوید: این حدیث در وصف پیامبر صلى الله عليه وسلم: «إِنَّهُ کَانَ مُتَوَاصِلَ الأَحْزَانِ» [١] که پیوسته اندوه داشته، ثابت نیست؛ چگونه پیامبر صلى الله عليه وسلم «مُتَوَاصِلُ الأَحْزَانِ» بوده، حالآنکه خداوند او را از غم دنیا مصون و از غم بر کفار باز داشته است؟!
بلکه پیامبر صلى الله عليه وسلم همیشه خوشحال و خندان بوده است.
آفات اندوه
تمام آثار حزن، منفی است، هیچ اثر مثبت ندارد؛ غم انسان را پست و ذلیل و جسم و روحش را پژمرده میگرداند و او را نسبت به گذشته پریشان و آشفته خاطر میکند و نسبت به آینده میترساند.
همّ و حزن، دل را از نیت باز میدارند، مانع حرکت میگردند و فعالیّتها را ضعیف میکنند.
اندوه دشمن را شاد و دوست را ناراحت و وقت موجود را تلف میکند.
غم نه دردی را دوا، نه مردهای را زنده و نه فقر را دور میکند! بلکه مصیبت بالای مصیبت است.
شادی، نعمتی بهشتی
یکی از نعمتهای بهشت، وجود شادی و سرور بیپایان است؛ چنانکه خدای تعالىٰ میفرماید: ﴿فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ﴾ [آل عمران: ١٧٠]؛ «به آنچه الله از بخشش خود به آنان داده، شادماناند.»
﴿وَيَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِهِ مَسْرُورًا﴾ [الانشقاق: ٩]؛ (مرد بهشتی) شادمان نزد خانوادهاش برمیگردد.
فواید شادی
تمام آثار شادی مثبت است؛ انسان شادمان، روحیهاش تازه و با نشاط و امیدوار به زندگی است. جسمش سالم و پرانرژی است و با چُستی و چابکی به کار و تلاش میپردازد، احساس عزّت میکند و این حس خوشایند را به دیگران منتقل میکند.
انسان شاد، گذشتهٔ غمناک را فراموش مىکند و نسبت به آینده امیدوار است، با شادى خويش دوستان را شاد مىگرداند و به دشمنان ضربه مىزند.
انواع شادی
در دنیا اسباب شادی یا غم فراوان است، به همین اعتبار به چند دسته تقسیم میشوند؛ خواجه عبدالله انصاری – رحمه الله- مینویسد:
«جمله شادیها سه دستهاند: یکی شادی حرام و دومى شادی مکروه و سومی شادی واجب است! آنچه حرام است، شادی در معصيت است؛ الله مىفرمايد: ﴿لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ﴾ [القصص: ٧٦]، «شادی مکن که خدا شادیکنندگان را دوست ندارد.» ﴿إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ﴾ [هود: ١٠]؛ «بیگمان او شادمان و فخرفروش است.»
آنچه مکروه است، به دنیا شاد بودن است؛ چنانکه الله مىفرمايد: ﴿وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا﴾ [الرعد: ٢٦]؛ «به زندگی دنیا سرمست شدهاند.» ﴿وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاكُمْ﴾ [الحدید: ٢٣]؛ «به سبب آنچه به شما داده است، سرمستى نکنید.»
آنچه واجب است، شادی به حق است؛ از مصداق آن این سخن خداوند است: ﴿فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ﴾ [التوبة: ١١١]؛ «پس به معاملهای كه به آن دست زدهاید، شاد باشید.» ﴿قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ﴾ [یونس: ٥٨]؛ [بگو: به فضل خدا و رحمتش، باید شادمان گردند. آن، از آنچه فراهم میآورند، بهتر است.]
ای محمّد! مؤمنان را بشارت ده و بگو: به فضل من شاد باشید؛ به قرآن و به محمّد، و این که شما را گرامی داشتم، بنازید. به یاد من انس گیرید؛ به وعدهٔ من چشم دارید؛ بر درگاه من خوی کنید؛ با ذکر من آرام گیرید؛ عهد من را به جان پذیرید؛ به مهر من بنازید. بندهٔ شاد من، آن است که به من شاد است و او را دو فرح است: امروز شاد است به من و فردا شاد است با من.»
پاورقى:
[١] ابنتیمیه در توجیه این حدیث مینویسد: منظور از حزن، این نیست که آنحضرت صلى الله عليه وسلم به سبب دست نیافتن به مطلوب و یا مواجه شدن با امر نامطلوب ناراحت میشده؛ زیرا از این کار نهی آمده و از عادت پیامبر نبوده است؛ بلکه منظور این است که ایشان به امور آینده اهتمام و توجه داشته است.
برگرفته از کتاب کليد شادى/ تأليف مولانا عبدالحکيم سيدزاده