«شیخ الإسلام مولانا عبدالحمید – حفظه الله – در عصر انسانیت سوزی، انسان میسازد.» جملهای بسیار زیبا و پرمحتوا از استاد عزیز، مولانا عبدالحکیم سیدزاده، که در کانال تلگرامیشان منتشر شده بود، بر آن اندیشیدم؛ از هر نظر درست و معنادارش یافتم. وقتی که از استاد، بابت آن تشکر کردم، گفت: با این همه هجمه […]
«شیخ الإسلام مولانا عبدالحمید – حفظه الله – در عصر انسانیت سوزی، انسان میسازد.»
جملهای بسیار زیبا و پرمحتوا از استاد عزیز، مولانا عبدالحکیم سیدزاده، که در کانال تلگرامیشان منتشر شده بود، بر آن اندیشیدم؛ از هر نظر درست و معنادارش یافتم. وقتی که از استاد، بابت آن تشکر کردم، گفت: با این همه هجمه علیه مولانا، دفاع از ایشان وظیفهی همه ماست.
آری!
روزگاری که همه دارند بر «انسان» میتازند و انسانیت دارد خود را میبازد، مولانا عبدالحمید با انسانیتش دارد «انسان» میسازد. وقتی که انسان به سخنانش گوش فرا دهد، آرام میگیرد. ناامیدیهایش به امید بدل میشود، جان میگیرد و غمهایش را به باد فراموشی میسپارد. سخنانش همیشه «منطقی» است. خداوند به ایشان «حکمت» و «فصل الخطاب» ارزانی داشته است. تنگنظر نیست؛ فراخدل است. از افراط و تفریط به دور است؛ گامهایش بر راه مستقیمِ «اعتدال و میانهروی» استواراند و عدالت و میانهروی را «رمز موفقیت جهان اسلام» میداند. همین دیدگاههای اعتدال گرایانهی ایشان است که همه خواهان حضور او در مجالس خویشاند و از وی به نیکی یاد میکنند.
تبسمش، روحافزاست. نگاهش «مشفقانه» است. نسبت به مسلمان و غیرمسلمان دلسوزی دارد. بارها از تأکیدات دین مبین اسلام راجع به «حقوق بشر» سخن گفته است. شیعه و سنی به نزدش یکی هستند. پیام آور «وحدت» است و وحدت و همدلی را یکی از دستاوردهای بزرگ پیامبر مهر و رحمت – صلى الله علیه وسلم – میداند و آن را بهترین راه برونرفت مسلمانان از دردها و رنجها عنوان میکند و نادیده گرفتن «واقعیتها» را چالش اصلی وحدت امت اسلامی و «انحصارطلبی» و «تنگنظری» را از عوامل مهم اختلاف و تفرقه برمیشمارد و میگوید: سرمنشأ آنها دوری از قرآن و احکام الهی و سنت نبوی است.
نمیخواهد «بیداری اسلامی» به وسیله تفرقه و افراطگرایی خدشهدار شود؛ به شدت با افراطگرایی، تکفیر، تعصب و جهالت مخالف است و «رعایت حقوق اقلیتها» را بهترین تدبیر برای مقابله با آنها برمیشمارد.
میخواهد مشکلات جهان اسلام با «گفتمان» و «تدبیر صحیح و درست» حل شوند، همه با «امنیت و آرامش» به عبادت و کارهای روزمره خود بپردازند، در هیچ کشوری «تبعیض» نباشد، آحاد ملتها به «حقوق انسانی» خود برسند. همیشه مسلمانان و بالأخص علما و نخبگان را به «هوشیاری» و «بیداری کامل» فرامیخواند.
او «سنگ صبور» است؛ درد دلها را میشنود و برای همه غمخواری میکند. تمام تلاشش این است که مردم را دست خالی نگذارد. راه حلی فراروی هر یک مینهد. در تمامی اختلافات سیاسی، اجتماعی، قومی و مذهبی صاحبنظر است و نظراتش «راهگشا». بسیاری از مشکلات منطقه با دیدِ وسیع و سعه صدر ایشان حل میشوند. حتىٰ اگر به ایشان در عرصههای بین المللی میدان داده شود، میتواند «نقش مثبتی» را در حل بسیاری از مسائل و مشکلات ایفا کند.
میخواهد همه به «اصول اسلام» بازگردند؛ «نماز» در اولویت باشد، «گناه» رها شود؛ گناه و معصیت را سبب سلب آرامش از جامعه عنوان میکند. میگوید: همه «هدایات» زیبای «قرآن» را بپذیرند، «سنت»های زیبای «رسول اکرم صلى الله علیه وسلم» را با جان و دل قبول کنند، به «اصلاح» و «هدایت» رو بیاورند؛ بیتوجهی در امر اصلاح و هدایت را علامت مرگ جامعه میداند. میگوید: به زندگی «صحابه» و «خلفای راشدین» رو آورید که درخشانترین تاریخ از آنِ آنان است که با جان و دل از ربّ خود اطاعت کرده و او را بندگی کردند و دین و قرآن را «محکم» گرفتند؛ لذا اگر شما بر «قرآن» و «دستورات پیامبر صلى الله علیه وسلم» عامل باشید، الله تعالیٰ شما را «عزت و شرافت» خواهد داد و جامعه به «سعادت و کامیابی» خواهد رسید.
٭٭٭
این است مولای ما «عبدالحمید»؛ باید قدرش دانسته شود و «گوش شنوایی» برای استقبال از نصایح و پیشنهادهای دلسوزانهاش وجود داشته باشد و میطلبد هر منصفی سپاسگزارش باشد:
زبان آوری کو به هر بامداد // سپاسش نگوید زبانش مباد
همگان باید برایش دست «دعا» به سوی آسمان بردارند و ضمن سپاس از حق تعالىٰ به خاطر این نعمت بزرگ، سلامتی و طول عمر با عزت را برای او از «پروردگار جهانیان» خواستار شوند:
فروماندم از شکر چندین کرم // همان به که دست دعا، گسترم
جهانت به کام و فلک یار باد // جهان آفرینت نگهدار باد
غم از گردش روزگارت مباد // وز اندیشه بر دل غبارت مباد
درونت به تأیید حق شاد باد // دل و دین و اقلیمت آباد باد
همینت بس از کردگار مجید // که توفیق خیرت بود بر مزید
نویسنده: زبیر حسین پور