شامگاه چهارشنبه (٢١/آذر/١٣٩٧) مولانا عبدالحکیم سیدزاده، استاد حدیث عین العلوم گُشت سراوان در جمع طلاب مدرسهی علوم دینی مولانا عبدالعزیز رحمهالله زاهدان به ایراد سخن پرداخت. به گزارش سنتآنلاین به نقل از واحد فرهنگی مدرسه علوم دینی مولانا عبدالعزیز رحمهالله، گزیدهی سخنان ایشان بدین شرح است: طلاب عزیز! شکر الله را به جا آورید که […]
شامگاه چهارشنبه (٢١/آذر/١٣٩٧) مولانا عبدالحکیم سیدزاده، استاد حدیث عین العلوم گُشت سراوان در جمع طلاب مدرسهی علوم دینی مولانا عبدالعزیز رحمهالله زاهدان به ایراد سخن پرداخت.
به گزارش سنتآنلاین به نقل از واحد فرهنگی مدرسه علوم دینی مولانا عبدالعزیز رحمهالله، گزیدهی سخنان ایشان بدین شرح است:
طلاب عزیز! شکر الله را به جا آورید که ما را انسان آفرید، الله میتوانست ما را حیوان یا مخلوقی غیر از انسان بیافریند. اما از بهترین و زیباترین مخلوقات که انسان باشد، ما را آفرید. انسان بهترین غذا و از بهترین امکانات استفاده میکند و همه نعمتها برای انسان است. باز باید شکرگذار باشیم که ما را انسان سالم خلق کرد، اگر دست و پای ما لنگ میبود یا چشم ما کور بود، ما را لنگ و کور میگفتند.
اما الله تعالی همه چیز را برابر خلق کرده. بزرگترین نعمت این است که مسلمان هستیم و در مسیر علم قرار داریم. باارزشترین پسران دنیا شما هستید؛ یکی پزشکی میخواند یکی مهندسی، ولی ارزش علم شما بیشتر است، چرا که شما علم نجات را میخوانید. آنها ممکن است برای پول درآوردن و کسب روزى درس بخوانند، اما شما برای سعادت خود و نجات دیگران میخوانید.
علم دین رسالت است، کاسبی نیست. بالاترین علم، علم انبیای کرام است. انسان اگر علم پزشکی و صنعت موبایل را نداند، اشکال و مواخذه اخروى ندارد. ولی انسان اگر علم نجات را نداند آينده اخروى او مشکل است. علم نجات قرآن و حدیث است.
شیخ سعدی میگوید: چند طلبه سوار بر کشتی شدند و سربهسر ناخدای آن کشتی گذاشتند. از او پرسیدند: علم صرف و نحو یاد داری؟ ناخدا گفت: خیر. این طلبهها گفتند: نصف عمرت برباد رفته است. از قضا کشتی میخواست غرق بشود. ناخدا به طلبهها گفت: شما شنا میدانید؟ پاسخ آنها منفی بود. ناخدا گفت: تمام عمر شما بر باد رفته است؛ شنا علم نجات شما در این کشتی است. علم نجات از امواج فتن و شرکيات و خرافات و عذاب اخروى دین است. به اینکه خودتان و مردم را نجات میدهید، ناخدا هستید.
علم دین را کم ندانید، آن کسی که در دانشگاههای آمریکا درس میخواند ارزش علم او از علم شما کمتر است. چرا که شما علم نجات، علم وحى و علوم انبياء را مى خوانيد. لذا احساس حقارت نکنید.
برای کسب علم نیاز به همت بلند است. حضرت عبدالله بن عباس رضیاللهعنهما به یکی از اصحاب گفت برویم علوم صحابه را فرابگیریم. آن صحابی گفت: چه کسی میآید از من و تو سؤال کند، اصحاب بزرگ هستند. اما ابن عباس همت داشت و تمام علوم اصحاب را یاد گرفت و شد رئیسالمفسرین. از همهی اصحاب پیشی گرفت. اگر ما بخواهیم میتوانیم بزرگترین عالم در دنیا بشویم، بهشرط آنکه همت کنیم. ما میتوانیم اما اقدام نمیکنیم. همت اگر بلند باشد سختیها آسان میشود. تلخیها را بچشید که بزرگی به آسانی به دست نخواهد آمد. بزرگان ما با سختیها درس خواندهاند.
تا هفتاد سال قبل خبری از کتاب و علم در بلوچستان نبوده است. کتابها را رو نویسی میکردند. اما امروزه این همه نعمت است و باید قدر این نعمتها را بدانیم. قدر نعمت با شکر و خداشناسی است. برای تمام نعمتها باید شاکر باشیم.
کودکی یک میلیون دلار دارد، اما شما ۵ جزء از قرآن را حفظ کردهاید. ارزش علم شما از دلارها بیشتر است، پس شما باید بیشتر خدا را شاکر باشید.
برای کسب علم یک سری قوانین و آدابی است؛ ادب با الله، رسول و اساتید. ادب با الله این است که الله را بشناسیم و هميشه از او شرم داريم. ادب با پیامبر این است که بر سنتهایش عامل باشیم. و ادب با اساتید این است که آنها را از خود ناراض نکنیم. چرا که باعث محرومیت از علم میشود.
معشوق شما باید علم باشد. هر کسی عاشق یک چیزی میشود، شما عاشق علم باشید. چرا که دیگر عشقها نابودشدنی هستند و تنها عشق به علم و قرآن است که باعث نجات و خوشبختی میشود. کسی که عاشق علم باشد، علم عاشق خود را دستگیری میکند و او را به بهشت میبرد بر خلاف عشق مجازى که سرانجام آن رسوايى است؛ به قول مولانا رومی:
«عشقهایی کز پی رنگی بود/ عشق نبود عاقبت ننگی بود»
دختر و پسری عاشق هم بودند و از کوچهای میگذشتند که در آن کوچه آب بود. درویشی از کنار آنها گذر کرد. با عبور درویش لباسهای دختر آلوده شد. پسر همراهش سیلی به درویش زد. درویش که عاشق الله بود، چیزی نگفت. آن پسر چند قدمی نرفته بود که محکم به زمین خورد. اینجا غیرت الله عمل کرد. دختر گفت نمیدانم چه شد! هر چه بود کار این درویش است. درویش گفت: دوست من الله است. این بهخاطر دوست خود به من سیلی زد و الله بهخاطر من، به او سیلی زد. اگرالله با ما باشد هیچ قدرتی نمیتواند ما را مغلوب کند.
امام شافعی رحمهالله میفرمایند: «اگر دنیا میخواهی برو علم کسب کن. اگر دین میخواهی برو علم کسب کن. و اگر دین و دنیا میخواهی باز هم برو علم کسب کن.»
علم بالاترين هنر و شرف است و جهل بدترين عيب حتی جاهلان مدعى علم اند و میگویند ما میدانیم و جهل خود را انکار میکنند. برای کسب علم لازم است که وقتشناس باشیم. برای هر کاری وقت داریم، اما برای علم و تلاوت قرآن وقت نداریم. بدون ضروت به بازار نروید وقت زياد براى صرف چايى به هدر ندهيد.
بدانید بهترین دوران زندگی شما، دوران نوجوانی است. عقلتان در حالتان رشد و صحت تان کامل است، تعلقات و گرفتارى دنیایی نداريد. بعدها مزاحمتها خواهند آمد. لذا الان کتاب بخوانید و تنها به کتابهای درسی اکتفا نکنید. زبان روز را یاد بگیرد و با زبان روز بنویسید. مسائل جدید روز را بدانید. در هر میدانی سهمی داشته باشید نويسندگى، سخنرانى، موعظه و … همانند طلا باشید که صلاحيت هر نوع زيور را دارد شما طلاى جهان خلقت هستيد و مى توانيد تمام کمالات و زيورهاى انسانيت را در خود پياده کنيد البته با مجاهده مستمر . وماذالک على الله بعزيز.