تعریف لغوی توحید توحید در لغت: مصدر فعل «وَحَّدَ یُوَحِّدُ» است، به معنای یك قرار دادن چیزی (لسان العرب، ماده وحد؛ القاموس المحیط: ۱/۳۴۳). تعریف اصطلاحی توحید و اقسام آن در اصطلاح عبارت است از: ایمان و اعتقاد به وجود اللّٰه، و وحدانیت او در ألوهیت و ربوبیت و اسما و صفاتش. پس توحید با […]
تعریف لغوی توحید
توحید در لغت: مصدر فعل «وَحَّدَ یُوَحِّدُ» است، به معنای یك قرار دادن چیزی (لسان العرب، ماده وحد؛ القاموس المحیط: ۱/۳۴۳).
تعریف اصطلاحی توحید و اقسام آن
در اصطلاح عبارت است از: ایمان و اعتقاد به وجود اللّٰه، و وحدانیت او در ألوهیت و ربوبیت و اسما و صفاتش.
پس توحید با سه امر متحقق میشود:
امر اول
اعتقاد به وحدانیت اللّٰه در ربوبیت؛ یعنی: اعتقاد به وجود اللّٰه و یگانه بودن او در تمام افعال خود؛ مثل آفریدن، روزی دادن، زنده كردن و میراندن، تصرف و تدبیر كردن برای همه.
﴿أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبَارَكَ اللّٰهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ﴾ [أعراف: ۵۴]؛ «آگاه شو آفریدن و فرمانروایی برای اوست، به غایت بزرگ است خدا پروردگار جهانیان.»
﴿الْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ﴾ [فاتحه: ۱]؛ «ستایش برای خدای است، پروردگار عالَمها.» و اكثر مردم و حتى مشركان عرب در طول تاریخ به توحید ربوبیت اقرار كردهاند؛
چنانكه خدای تعالى از آنها خبر میدهد: ﴿قُلْ مَنْ یَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمْ مَنْ یَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ یُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَیُخْرِجُ الْمَیِّتَ مِنَ الْحَیِّ وَمَنْ یُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَیَقُولُونَ اللّٰهُ﴾ [یونس: ۳۱]؛ «بگو چه كسی از آسمان و زمین به شما روزی میدهد یا چه كسی مالك گوش و چشمهاست و كیست كه زنده را از مرده بیرون میآورد و مرده را از زنده بیرون میآورد و كیست كه امور را تدبیر میكند؟ خواهند گفت: او خداست.»
﴿وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللّٰهُ﴾ [لقمان: ۲۵]؛ «و اگر از ایشان بپرسی چه كسی آسمان و زمین را آفرید، حتماً میگویند: خدا آفریده است.» ونگا: مؤمنون: ۸۴-۸۹٫
امر دوم
اعتقاد به وحدانیت اللّٰه در ألوهیت؛ یعنی: یگانه قرار دادن خداوند در عبادت. مثل: نماز، روزه، زكات، حج، نذر، قربانی و طلب كمك.
خداوند متعال میفرمایند: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلٰهَ إِلَّا اللّٰهُ﴾ [محمّد: ۱۹]؛ «پس یقین كن كه نیست هیچ معبودی مگر خدا.»
و ﴿قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَ نُسُكِی وَ مَحْیَایَ وَ مَمَاتِی لِلّٰهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ٭ لَا شَرِیكَ لَهُ وَ بِذٰلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِینَ﴾ [انعام: ۱۶۲ و۱۶۳]؛ «بگو همانا نماز من و حجّ و قربانی من و زندگانی من و موت من، همه برای خداست پروردگار جهانیان.»
﴿إِیَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِیَّاكَ نَسْتَعِینُ﴾ [فاتحه: ۴]؛ «تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.»
﴿وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِیَعْبُدُوا اللّٰهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ حُنَفَاءَ وَیُقِیمُوا الصَّلَاةَ وَیُؤْتُوا الزَّكَاةَ وَذَلِكَ دِینُ الْقَیِّمَةِ﴾ [البینة: ۵]؛ «و امر نشدند مگر آنكه خدا را بپرستند در حالی كه عبادت را برای خدا خالص كنند و متدین به دین ابراهیم باشند؛ نماز را برپا دارند و زكات را بپردازند و این است احكام دین راستین.»
﴿وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِیَعْبُدُونِ﴾ [الذاریات: ۵۶]؛ در آیات متعدد از زبان انبیای مختلف (نوح، هود، صالح، و شعیب E) آمده: ﴿اُعْبُدُوا اللّٰهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلٰهٍ غَیْرُهُ﴾ [أعراف: ۵۹، ۶۵، ۷۳ و۸۵؛ هود: ۵۰، ۶۰ و۸۴؛ مؤمنون: ۲۳ و۳۲]؛ «خدا را عبادت كنید؛ شما را هیچ معبود بر حقّی غیر از او نیست.»
امر سوم
اعتقاد به یگانگی اللّٰه در اسما و صفات؛ یعنی: تسمیه و متصف كردن خدا به آنچه خود را متصف كرده است و یا در احادیث صحیح به آن متصف و تسمیه شده است آن چنان كه شایستهی شأن اوست؛ بدون از ثابت كردن مشابه و مثال و بدون از تأویل و بیان كردن كیفیت برای صفات خدا و بدون از نفی كردن صفات از او تعالى.
خداوند میفرمایند: ﴿لَیْسَ كَمِثْلِهِ شَیْءٌ وَ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ﴾ [شورى: ۱۱]؛ «مانند او هیچ چیزی نیست و او شنوای بینا است.»
و ﴿وَ للّٰهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمَائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا كَانُوا یَعْمَلُونَ﴾ [اعراف: ۱۸۰]؛ «و برای خدا نامهای نیك است؛ پس او را به آن نامها بخوانید؛ آنان را كه كجروی میكنند در نامهای خدا رها سازید، به ایشان داده خواهد شد جزای آنچه میكردند.»
و ﴿وَلَمْ یَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾ [اخلاص: ۴]؛ «و هیچ كس همتای او نبوده و نیست.»
و ﴿وَلَا یُحِیطُونَ بِهِ عِلْمًا﴾ [طٰه: ۱۱۰]؛ «و آدمیان، خدا را از روی دانش، احاطه نكنند.»
و ﴿هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِیًّا﴾ [مریم: ۶۵]؛ «آیا میدانی برای او همنامی (مانندی).» (نگا: شرح العقیدة الطحاویة: ۷۶، تسهیل العقیدة الإسلامیة: ۳۷).
ابن ابوالعز حنفی رحمه الله توحید را در دو قسم خلاصه كرده؛ یعنی: از دو قسم توحید در ربوبیّت و توحید در اسماء و صفات به توحید در اثبات و معرفت، تعبیر كرده و از توحید در الوهیت به توحید در طلب و قصد تعبیر كرده است. (شرح العقیدة الطحاویة: ۸۸).
اقسام توحید نزد متكلمین
اهل كلام سه قسم توحید را اینگونه بیان میكنند:
١ـ توحید در ذات؛ یعنی: به اعتبار ذاتش قابل تقسیم نیست.
٢ـ توحید در صفات؛ یعنی: در صفاتش مشابهی ندارد.
٣ـ توحید در افعال؛ یعنی در افعالش كسی با او شریك نیست. (مجموع الفتاوى: ۳/۹۸).
راجح همان تقسیم اوّل است؛ به دلیل آنكه متكلمین توحید الوهیّت را جزو مراتب توحید ذكر نكردهاند و دقیقتر از تقسیم اول، تقسیم شاه ولی الله است كه حاوی مراتب توحید از دیدگاه هر دو گروه است.
مراتب توحید از دیدگاه شاه ولی الله دهلوی
شاه ولی اللّٰه رحمه الله مراتب توحید را چهار چیز نوشته و چهارمین را توحید الوهیّت ذكر كرده است:
«باید دانست كه توحید بر چهار قسم است:
١ـ حصر وجوب وجود، در ذات اللّٰه تبارك وتعالى؛ پس غیر از او واجب الوجود نیست.
٢ـ حصر خلقت عرش، آسمانها، زمین و سایر موجودات و تمامی كائنات، در ذات اللّٰه تعالى.
و این دو مورد از اقسام توحید در كتب الهی مورد بحث قرار نگرفتهاند، و هیچ كسی از مشركان، یهود و نصارا بر آن اختلافی ندارند، بلكه قرآن عظیم به صورت نص قطعی آن را از مقدمات مسلّم در نزد آنان به حساب آورده است؛
چنان كه میفرمایند: ﴿وَ لَئِن سَألْتَهُم مَنْ خَلَقَ السَّمَٰوَاتِ و الأرضَ لَیَقُولُنَّ خَلَقَهُنَّ العَزِیزُ العَلِیمُ﴾ [زخرف: ۹]؛ «و اگر از آنان بپرسی: چه كسی آسمانها و زمین را آفریده است؟ حتماً میگویند: خداوند غالب و دانا آنها را آفریده است.»
٣ـ حصر تدبیر آسمانها، زمین و آنچه بین آنهاست در ذات اللّٰه تعالى.
٤ـ كسی جز او شایسته و سزاوار عبادت نیست. و این دو قسم از اقسام توحید به مقتضای ارتباط طبیعی كه با هم دارند، لازم و ملزوم یكدیگر هستند.» (ترجمهی حجة اللّٰه البالغة: ۱/۱۷۰ـ۱۷۱، با اندكی تغییر).
نویسنده: عبدالحكیم سیدزاده