أعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ «وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» [النحل/۴۴] دین مبین اسلام دینی است که خداوند متعال جل جلاله آن را خاتم الادیان قرار داده که بعد از آن، تا قیامت، دین دیگری در این جهان از طرف خداوند متعال نمیآید. منبع این دین چون وحی آسمانی و […]
أعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
«وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» [النحل/۴۴]
دین مبین اسلام دینی است که خداوند متعال جل جلاله آن را خاتم الادیان قرار داده که بعد از آن، تا قیامت، دین دیگری در این جهان از طرف خداوند متعال نمیآید. منبع این دین چون وحی آسمانی و الهی است که خداوند متعال جل جلاله ظرف ۲۳ سال به توسط رئیس الملائکه حضرت جبرئیل ـ علیه الصلاه و السلام ـ بر برترین پیامبر خودش، جناب محمد رسول اللّه صلى الله علیه و سلم نازل فرمود.
ما دین مبین اسلام را از این کلام الهی و وحی آسمانی برداشت میکنیم، اما چون برداشت نمودن دین از وحی آسمانی به صورت مستقیم، بدون واسطه بندگان خدا، کار هر کس نبود، خداوند متعال در هر زمانی که کتابی آسمانی را بر بنی نوع انسانی نازل میفرمود، توسط پیامبری از پیامبران خویش آن را به مردم ابلاغ میکرد، این نشانگر این مطلب است که خود انسانها نمیتوانند به طور مستقیم بدون وساطت پیامبران ـ علیهم الصلاه و السلام ـ دین، مسلک و احکام خودشان را از کتابهای آسمانی دریافت نمایند، بلکه همان مطالب و مفاهیم اعتباری پیدا میکنند که پیغمبران ـ علیهم الصلاه و السلام ـ آنها را از وحی آسمانی گرفته و به صورت تفسیر و تشریح به مردم برسانند.
پس مقام حدیث بعد از جایگاه کتاب اللّه مجید، به عنوان تبیین و تشریحی است که برای کتاب اللّه انجام گرفته. پیامبر اکرم صلى الله علیه و سلم در طی مدت ۲۳ سال با روش، اخلاق، گفتار و کردار خویش قرآن مجید را تفسیر نموده و آن را توضیح و تشریح کرده و به امت خویش ابلاغ فرمودند. خداوند متعال در آیه: «وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ» [النحل/۴۴] همین مطلب را بیان میفرماید که: ای محمد! ذکر؛ یعنی: قرآن مجید را به سوی شما نازل کردیم، تا آن را برای مردم تبیین نموده، توضیح و تشریح فرمایید. پس حدیث؛ یعنی: تفسیر، توضیح و تشریح قرآن.
روش پیامبر صلى الله علیه و سلم برای تبیین قرآن
اما جناب نبی اکرم صلى الله علیه و سلم قلم به دست مبارک نگرفتند و برای توضیح و تفسیر کلام الهی قلم روی کاغذ نیاوردند که تفسیری بنگارند و توضیحاتی در این باره بدهند، بلکه آن چه از جناب نبی اکرم صلى الله علیه و سلم به مردم رسید، عمل، گفتار و کردار مبارک آن حضرت صلى الله علیه و سلم بود که اصحاب کرام ـ رضی اللّه تعالى عنهم ـ که حدود ۱۲۴۰۰۰ نفر کم و بیش بودند، آن را از پیغمبر خدا صلى الله علیه و سلم یاد گرفتند و سپس به بعدیها تبلیغ کردند. پیامبر اکرم صلى الله علیه و سلم فرمود: «نَضَّرَ اللّهُ امْرَأً سَمِعَ مَقَالَتِى فَوَعَاهَا وَحَفِظَهَا وَبَلَّغَهَا فَرُبَّ حَامِلِ فِقْهٍ إِلَى مَنْ هُوَ أَفْقَهُ مِنْهُ»؛ [۱] که خداوند متعال تر و تازه بگرداند، صورت آن شخصی که گفتههای مرا بشنود و [حفظ کند و به خاطر بسپارد و] سپس آن را به دیگران برساند.
به این کیفیت، این تفسیر عملی جناب محمد مصطفى صلى الله علیه و سلم به مردم توضیح و تشریح داده شد و ابلاغ گردید.
از این جاست که مجتهدان کرام، آن علمایی که زحمت کشیدند و خواستند که دین را به صورت چیزی که عمل به آن در توان هر کس باشد، که همان فقه است، درآوردند. اساس و منبع فقه همین دو چیز بود، قرآن مجید، اولین اصلی است از اصول دین که احکام و فروع شرع از آن استنباط میگردند و در درجهی دوم، زندگی ۲۳ ساله پیامبر اکرم صلى الله علیه و سلم قرار دارد؛ که امروز به نام حدیث در میان من و شما موجود است.
خوشبختانه آن خدمتی را که امت محمدی ـ على صاحبها الصلاه والسلام ـ نسبت به کتاب آسمانی خویش انجام دادند، در طول تاریخ، از بدو آفرینش انسان، تا امروز هیچ ملت، قوم و گروهی انجام نداده، ملتهای باعدهی گذشته که پیش از زمان حضرت موسى علیه السلام بودهاند، چون وجودی از آنها در دنیا باقی نمانده و صحیفههای آسمانی آنها از این جهان برچیده شده، قرآن مجید نسبت به آن تاریخهای گذشته، به جز از این که از آنها به صورت امتهای هالکه یادی داشته باشد، به صورت دیگری یاد نفرمود. ولی از زمان حضرت موسى علیه السلام به بعد، چون عدهای از مردم خود را پیرو دین موسوی و عدهای دیگر خود را پیرو دین حضرت عیسى علیه السلام قرار داده، مدعی این هستند که کتابهای آسمانی خداوند متعال که بر این دو پیامبر بزرگ نازل شده، پیش آنها موجود است.
خداوند متعال در قرآن مجید اعلام فرموده است که اینها کتابهای خودشان را مورد تغییر و تحریف قرار دادند و دینشان را با خرافات آمیخته، ویران ساخته و از بین بردند. اما قرآن مجید را خداوند متعال جل جلاله از همهی این گونه خرافات محفوظ نگه داشت و اعلام فرمود که: «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» [الحجر/۹]؛ همان طوری که امروز کلمات و حروف قرآن مجید، و حتى لهجهی جناب نبی اکرم صلى الله علیه و سلم به وسیله قاریان به طور کامل پیش ما محفوظ است، کیفیت ادای حروف قرآن که از زبان پیامبر اکرم صلى الله علیه و سلم برآمده،و اعراب قرآن نیز محفوظ است.
خداوند متعال جلَّ جلاله مطالب و مفاهیم قرآن مجید را هم به وسیلهی حدیث پیامبر اکرم صلى الله علیه و سلم و عمل نمودن بر قرآن مجید را به وسیلهی زندگی جناب نبی اکرم صلى الله علیه و سلم پیش ما محفوظ نگاه داشته و یاران آن حضرت صلى الله علیه و سلم؛ نخستین شاگردان مکتب اسلام، چنان این دین را حفظ فرمودند و چنان این مطالب را محفوظ نگاه داشتند که حتى به قدر سر سوزنی نیز در آنها تفاوتی پیش نیامده است. اختلاف نظری که امروز بسیاری از مذاهب اسلامی در برخی مسایل و احکام شرع با هم دارند، ناشی از سلیقهها و برداشتها است، نه از این که در تعالیم آن حضرت صلى الله علیه و سلم ـ نعوذ باللّه ـ افزونی و کاستی رخ داده باشد.
پس دومین منبع برای دین مبین اسلام بعد از قرآن مجید، منبع حدیث است. پس مقام و پایهی حدیث در درجهی دوم قرار گرفته. از آن جا که قرآن مجید از همان آغاز، برای تعلیم شاگردان اسلامی مورد تدریس قرار دارد، که اگر یک بار به پایان برسد، بلافاصله، بار دوم شروع میشود، گاهی آن را به وسیلهی روخوانی، گاهی به صورت حفظ و به خاطر سپردن، گاهی به صورت تجوید و گاهی به صورت تفسیر به پایان میرسانند. و طلاب عزیز هم آن را به وسیلهی بالاترین تفسیر، که احادیث پیامبر اکرم صلى الله علیه و سلم باشد، به اتمام میرسانند. آنها در طی ۹ ـ۱۰ ماه کم و بیش، دوازده کتاب حدیث را به صورت مسلسل در همین باره میخوانند که توضیح قرآن در ذهنشان باشد. پس این تنها ختم صحیح بخاری نیست، بلکه ختم قرآن مجید به وسیلهی صحیح بخاری است.
پاورقی:
[۱] رواه الترمذی و ابن ماجه و احمد و غیرهم بالفاظ متقاربه.