باری در سفری که پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم به مکه رفته بود و از آنجا میخواست دوباره به سوی مدینه حرکت کند، اُمامه دخترک حضرت حمزه هم آمد و عموجان عموجان میگفت. حضرت علی دستش را گرفت به حضرت فاطمه گفت: دخترعمویت را بردار. اینجا بود که حضرات علی، زید و جعفر – […]
باری در سفری که پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم به مکه رفته بود و از آنجا میخواست دوباره به سوی مدینه حرکت کند، اُمامه دخترک حضرت حمزه هم آمد و عموجان عموجان میگفت.
حضرت علی دستش را گرفت به حضرت فاطمه گفت: دخترعمویت را بردار. اینجا بود که حضرات علی، زید و جعفر – رضی الله عنهم – برای حضانت و پرورش ایشان با هم رقابت کردند. حضرت علی گفت: من حقدارترم که دخترعمویم است، حضرت جعفر گفت: علاوه از اینکه دخترعمویم است، خالهاش همسر من است و حضرت زید گفت: برادرزادهام است. پیامبر صلى الله علیه وسلم او را به خالهاش داد و گفت: «خاله بسان مادر است.» (صحیح بخاری: ٢٦٩٩)
خداوند به وسیلهٔ اسلام عربهایی را که جگرگوشههای خود را زنده به گور میکردند به جایی رسانید که برای پرورش دختران دیگران هم به رقابت پرداختند.
اگر اسلام هیچ کاری نکرده باشد، همین که زنان را از زنده به گور شدن نجات داد، برای حقانیتش کافی است.
کسانی که ادعای حقوق زنان را دارند، حالت زنان را قبل و بعد اسلام با هم مقایسه کنند.
نویسنده: محمد دهواری