◽️مولانا نظرمحمد دیدگاه به سال ۱۳۱۱ شمسی در روستای دامن از توابع ايرانشهر چشم به جهان گشود. او در ۱۰ سالگی به دبستان رفت و همزمان قرآن مجيد و چند كتاب ابتدايی علوم دينی را نزد امام مسجد روستايشان كه ملّايی دلسوز، اهل منطقۀ مسكوتان بود، فرا گرفت. در سال ۱۳۳۱ تشويقهای امام مسجد به […]
◽️مولانا نظرمحمد دیدگاه به سال ۱۳۱۱ شمسی در روستای دامن از توابع ايرانشهر چشم به جهان گشود. او در ۱۰ سالگی به دبستان رفت و همزمان قرآن مجيد و چند كتاب ابتدايی علوم دينی را نزد امام مسجد روستايشان كه ملّايی دلسوز، اهل منطقۀ مسكوتان بود، فرا گرفت. در سال ۱۳۳۱ تشويقهای امام مسجد به ثمر نشست و او پس از اتمام دورۀ ششم ابتدايی به اتفاق جمعی ديگر از همسنوسالانِ «هممُلكی» خود، برای ادامۀ تحصيل علوم دينی عازم كشور پاكستان شد. در پاكستان درسهای مقدماتی را در دارالعلوم تندواللهيار فراگرفت و پس از آن بهعلت مشكلاتی كه دامنگير مدرسه شد، به مدرسۀ دينی دارالرشاد واقع در منطقهای به نام «پيرجندا» رفت. كتاب الهدايه فيالنحو و چند كتاب ديگر را آنجا خواند و پس از آن در سومين سال حضورش در پاكستان عزم مدرسۀ دينی دارالهدای تيدی کرد.
◽️مولانا نظرمحمد در دومين سال حضورش در دارالهدای تيدی سخت بيمار شد و همین بيماری او را به كراچی و مركز بزرگ علمی دارالعلوم اين شهر كشاند تا در محضر بزرگانی همچون مولانا مفتی محمدشفيع عثمانی، مولانا رشيداحمد لديانوی، مولانا سليمالله خان، مولانا سحبانمحمود، مولانا قاری رعايت الله، مولانا علی اكبر و مولانا عبدالحق كسب فيض كند.
او به مدت پنج سال در اين مركز علمی تحصيل کرد و طی آن سالها با دو شخصيت برجستۀ علمی اين روزهای پاكستان و جهان اسلام، مولانا مفتی محمدرفيع و مولانا مفتی محمدتقی عثمانی در يك كلاس درس، علم دين میآموخت. در همان سالها در كراچی با استاد برجستۀ تفسير قرآن مجيد مولانا غلاماللهخان آشنا شد و شيفتۀ ديدگاههای توحيدی و سخنرانیهای حماسی ايشان گشت.
◽️مولانا نظرمحمد رحمهالله دربارۀ سرآغاز اين آشنايی و شيفتگی در گفتوگو با ندای اسلام گفت: «آن زمان مولانا غلام اللهخان هرچند وقت يك بار به كراچي میآمد و برای مردم سخن میگفت. ايشان وقتی به آنجا میآمد ملّاهای بدعتی كراچي مسجدی را كه ايشان در آن نماز میخواند، ميشستند. بدعت اين شهر را فرا گرفته بود. ملّاهای بدعتی پرنفوذ بودند و محل فعاليت علمای ديوبندی محدود بود به دارالعلوم كراچی. خارج از آن محدوده ديگر اختياری نداشتند. حتی زمانی كه اين مركز به لاندی منتقل شد، اوضاع چنين بود. تا اينكه مولانا غلام اللهخان و شاه عنايتالله بخاری رحمهماالله برای اولين بار از پنجاب به كراچی آمدند. اين بزرگواران وقتی به كراچي آمدند در خيابانها و ميادين شهر شروع به سخنراني كردند. آن سخنرانیها به مرور باعث شد بسياري از مردم مريد مولانا غلاماللهخان شوند و از آن پس هر سال مولانا را به كراچی دعوت كنند تا برای مردم سخن بگويد. سخنان ايشان در زندگی ما هم تأثير گذاشت. باعث ايجاد تحول در ما شد و ما را هم شيفتۀ شخصيت مولانا غلام اللهخان كرد.»
◽️پس از انتقال دارالعلوم كراچي از منطقۀ نانكواره به منطقۀ لاندی اين شهر، مولانا نظرمحمد يك سال ديگر در اين مركز به تحصيل ادامه داد و تعطيلات همان سال برای ديدار با خانواده به ايران بازگشت. تعطيلات كه به پايان رسید او بار ديگر عازم پاكستان و دارالعلوم كراچي شد، اما به علت تكميل نشدن كار ثبت نام ۱۴ طلبهای كه او از ايران با خود همراه برده بود، ناچار شد دارالعلوم كراچی را ترك كند و بار ديگر به دارالعلوم تندواللهيار برود. او سال «دورۀ حديث» و به عبارتی آخرين سال تحصيلش را آنجا نزد بزرگاني همچون مولانا ظفراحمد عثمانی رحمهالله میگذراند و بالأخره از همين مركز علمی فارغالتحصيل میشود.
▫️منبع: شمارۀ ۶۱-۶۲ مجلۀ ندای اسلام
https://www.sunnatonline.org/?p=38676