تاريخ هرگز شاهد مرداني نبوده است كه عزم و نيتشان را بر هدف و مقصودي در نهايت عدالت و عظمت جزم نموده، سپس زندگي خود را با منتهاي جرأت، فداكاري و بخشش در راهش نذر كنند – آنگونه كه در آن مرداني كه گرداگرد رسول صلى الله عليه وسلم بودند- شاهد بود. آنان در زمان […]
تاريخ هرگز شاهد مرداني نبوده است كه عزم و نيتشان را بر هدف و مقصودي در نهايت عدالت و عظمت جزم نموده، سپس زندگي خود را با منتهاي جرأت، فداكاري و بخشش در راهش نذر كنند – آنگونه كه در آن مرداني كه گرداگرد رسول صلى الله عليه وسلم بودند- شاهد بود.
آنان در زمان تعيين شده و در روز موعود به ميدان آمدند.
هنگامي كه زندگي ندا سر ميداد تا كساني پيدا شوند و جواني و درستي را به ارزشهاي روحي آن برگردانند، آنان همراه با پيامبر بزرگوارشان بشارت دهنده و عبادتگزار آمدند.
هنگامي كه جهان خواستار كسي بود كه بشريت خسته را از غل و زنجيرهايش برهاند و وجود و سرنوشتش را آزاد سازد، آنان پشت سر پيامبرشان براي انقلاب و آزادسازي آمدند.
هنگامي كه زندگي در انتظار كسي بود كه براي تمدن انساني سرآغازي جديد و راه يافته رقم بزند، آنان به عنوان پيشآهنگ و به دنبال نور آمدند.
چگونه اين نيكوكاران چنين كارهايي را در طي چند سال به انجام رساندند؟!
چگونه با قرآن و عباراتش دنياي جديدي ساختند كه از شادابي به تكاپو افتاده، از عظمت ميدرخشد و از قدرت و توانگري برتري مييابد؟
پيش از تمام اينها و بالاتر از اينها، چگونه توانستند با سرعتي چون نور، وجدان انسانيت را با حقيقت توحيد نوراني ساخته و بتپرستي قرنها را براي هميشه از آن پاك سازند؟!
اين همان معجزهي واقعيشان است.
همچنين معجزهي واقعيشان در آن قدرت روحي بزرگي است كه به وسيلهي آن فضايل و برتريهايشان را آفريدند و به گونهاي بينظير به ايمانشان چنگ زدند!
تمام معجزاتي كه محقق ساختند، چيزي نبود جز بازتاب متواضعي از معجزهي بزرگي كه بر دنيا رخ نمود، آن هنگام كه خداوند به قرآن كريمش اجازه داد تا نازل شود، به پيامبرش امينش كه رسالت را برساند و به كاروان اسلام كه حركتش را در مسير نور و هدايت آغاز كند…
برگرفته از مقدمهٴ رجال حول الرسول
ترجمه: محمد ابراهيم ساعدي رودي