به گزارش سنتآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، شیخالاسلام مولانا عبدالحمید گفتند: الله تعالی از تمام کسانی که حقایق را نادیده بگیرند ناراضی میشود، اما بزرگترین نارضایتی پروردگار در طول تاریخ از علمایی بوده است که دین خدا را فراموش کرده و بهخاطر منافع زودگذر دنیا به حیله و نیرنگ و تزویر پرداختهاند. الله تعالی در قرآن مجید تشبیه بسیار سخت و تندی را در حق علمای یهود بکار برده است که به احکام و دستورات تورات عمل نکردهاند. مسلّماً همین تشبیه و مثال برای علمای مسلمان و صاحبان قرآن نیز است اگر به قرآن عمل نکنند و حق را نادیده بگیرند و آن را زیر پا بگذارند و به حقوقالله و حقوق مردم توجه نکنند.
ایشان تصریح کردند: مهم است علمای جهان اسلام و علمای کشور خودمان در تمام جریانها مستقل باشند و حکومتی و دولتی نشوند. علمای حوزهها و دانشگاهها باید مستقل و بیطرف و صاحبنظر باشند و حقایق جامعه را بگویند و دولتها را امربهمعروف و نهیازمنکر کنند و دولتها و جامعه را اصلاح کنند.
مدیر دارالعلوم زاهدان گفتند: ما در گذشته هم این را گفتهایم که علما را وابسته نکنید و به آنها حقوق ندهید. صحبت ما از اوایل انقلاب همین بود که حوزههای علمیه و مساجد و علما نباید از دولت حقوق و بودجه بگیرند. نباید در بودجۀ مملکت بودجهای برای مدارس دینی و حوزههای علمیه تعریف بشود. بنده یک مرتبه به یکی گفتم اگر شما برای حوزههای علمیه اهلسنت وابستگی ایجاد میکنید، اما این ظلم و خیانت را در حق حوزههای علمیه شیعه مرتکب نشوید. ما گفتهایم اگر نتوانیم هزار طلبه داشته باشیم، صد طلبه قبول میکنیم اما پول دولتی را قبول نمیکنیم. الحمدلله ما برای این مسجد و حوزه نه از دولتهای دنیا و نه از خزانه دولتهای کشور خودمان یک ریال هم نگرفتیم. به ما پیشنهاد دادند ما نگرفتیم. گفتند به اساتید و طلاب حقوق میدهیم، اما علمای اهلسنت استان و بسیاری از علمای اهلسنت دیگر مناطق کشور این را قبول نکردند.
ایشان تاکید کردند: مساجد و حوزههای علمیه و بخش دینی و مذهبی را باید مردم اداره کنند. علما باید سختیها را تحمل کنند اما بودجهای برای حوزههای علمیه تعیین شود. بنده تا حالا کمتر این موضوع را بر منبر مطرح کردهام تا سبب رنجش علما نشود، اما واقعیت این است که این اشتباه بزرگی است که برای حوزههای علمیه و علما بودجه تعریف شود، زیرا وقتی علما حقوق بگیرند وابسته میشوند و نمیتوانند به وظیفۀ خودشان عمل کنند. چرا امروز سکوت موجود است؛ درحالیکه دولتها باید از زبان علما اصلاح بشوند. دولتها میآیند و میروند. حتی نظامها هم میآیند و میروند و هیچ نظام و سیستم و حاکمیتی اعم از اسلامی و غیراسلامی برای همیشه نمیماند، اما علما گرفتار میشوند.
اختصاص بودجههای نجومی به بخشهای مذهبی به «مذهب» ضربه زد
خطیب جمعه زاهدان گفتند: در کشور شعار میدادند که این انقلاب ایران به انقلاب مهدی وصل میشود. ما گفتیم از کجا معلوم و اگر این اتفاق نیفتاد و یک نظام دیگری روی کار بیاید و بگوید مدارس و حوزههای علمیه باید زیرنظر نظام جدید باشد چی؟ مدارس دینی و دانشگاهها و مراکز علمی که وابسته به یک نظام و حکومتی هستند اگر نظام دیگری روی کار بیاید این مدارس و مراکز را تصرف میکند، اما مدارس و مراکز مستقلی که وابسته به خدا و ملت باشند استقلال خودشان را حفظ میکنند، زیرا از این هراسی ندارند که نان و حقوقشان قطع میشود. لذا دادن حقوق به علما و مدارس دینی سبب وابستگی میشود و مانع میشود که علما و کسانی که به کتاب خدا و شریعت اسلام آگاهی بیشتری دارند و وظیفۀ سنگینی دارند واقعیت را بگویند و حقایق را بیان کنند. الان در کشور خودمان همین وضعیت است که وابستگی ایجاد شده است.
ایشان ادامه دادند: شما با تعیین بودجه و اعلام اینکه بودجۀ فلان حوزه و فلان مرکز دینی اینقدر است بین مردم و حوزهها و بین مردم و علما فاصله انداختید. بودجههایی با رقم بالا و نجومی به بخش مذهبی اختصاص دادید و این به مذهب ضربه زد. کاش این کار را نمیکردید. کاش علما سختیها و گرسنگی را تحمل میکردند و پول و حقوق نمیگرفتند و میتوانستند امربهمعروف کنند. بعضی از علما ظاهر خودشان را حفظ کردهاند، اما بنده اطلاع دارم که بعضی از این علما بعد از وفاتشان مشخص شده است که رقمهای بالا و میلیاردی در حسابشان بوده است؛ چیزی که در شأن علما نیست. علما باید مردمی باشند و با مردم ضعیف بنشینند. الله تعالی به پیامبر اکرم دستور میدهد که با ضعفا و مساکین بنشیند.
افشاگری رئیس اسبق زندان اوین درباره اعدامهای ۶۷ «بسیار تکاندهنده» بود
مولانا عبدالحمید در ادامه به اظهارات اخیر حسین مرتضوی زنجانی، رئیس وقت زندان اوین پیرامون اعدامهای سال ۶۷ اشاره کردند و گفتند: حسین مرتضوی، رئیس اسبق زندان اوین که معلوم نیست از کجا صحبت کرده، افشاگری کرده است و از اعدامهای ۶۷ گفته است. ما درخصوص این اعدامها شنیده بودیم، اما با این تفصیل نشنیده بودیم که چندهزار نفر اعدام دستهجمعی شدهاند. ما از این مسائل تعجب میکنیم. مرتضوی از تجاوز به دختران حکایت میکند که اعدام شدهاند. در سال ۶۷ گروهی که با حاکمیت درگیر شده بودند دستگیر شدند و این اعدامها مربوط به آنهاست. رئیس اسبق زندان اوین پرده از جریانی برداشت که بسیار تکاندهنده بود. این جریانات هم به کشور و ملت ما و هم به حاکمیت و نظام ضربه زده است.
ایشان ادامه دادند: امروز هم مسائلی در بازداشتگاهها میگذرند و برخی از زندانیها با رسانهها مصاحبه میکنند و مسائل تکاندهندهای را از بعضی از بازداشتگاههای کشور نقل میکنند که در این بازداشتگاهها برخوردهای نامناسب و مغایر با اصل اسلام صورت میگیرند. علما نباید در قبال اینگونه مسائل سکوت کنند. در کشور و نظامی که به نام «جمهوری اسلامی» است باید «اسلام» و «جمهوریت» رعایت میشد، زیرا هر اقدامی در کشور، خوب یا بد، به نام اسلام تمام میشود و اسلام از این اقدامات ضربه میخورد.
اینطور نیست که هر کسی در مقابل حکومت اسلامی قیام کرد کشته شود
امامجمعه زاهدان گفتند: «خوارج» یک انحراف و تفکری انحرافی و دشمنی درونی بود که در میان مسلمانان ایجاد شد که با سیدنا علی رضیاللهعنه درگیر شدند. حضرت علی در جنگ با خوارج تعداد زیادی از آنها را دستگیر و اسیر کرد. اما نکتۀ مهم این است که حضرت علی رضیاللهعنه حتی یک نفر از اسیران خوارج را هم نکُشت. اسیران جنگهای «جمل» و «صفین» را هم نکشت. البته جنگهای جمل و صفین بین دو گروه مسلمان رخ داد و اعتقاد ما این است که در این جنگها طرفین مسلمان بودند و عقیدۀ دو طرف یکی بود و منحرف نشده بودند و در این موضوع حق با حضرت علی بود و طرف مقابل بهخاطر یک سوءتفاهم مرتکب «خطای اجتهادی» شده بود. ولی در جنگ نهروان، خوارج بر عقیدۀ دیگری مخالف عقیدۀ حضرت علی بودند، اما حضرت علی اسیران هیچکدام از اینها را نکُشت، بلکه همۀ آنها را آزاد کرد.
ایشان گفتند: وقتی یک گروهی در مقابل یک حکومت اسلامی قیام بکند، اینطور نیست که هر کسی را که دستگیر کردند گردن بزنند بلکه فقط قاتلان را میکُشند. اگر ما این اعتقاد را داریم که هر کسی در مقابل حکومت اسلامی قیام کرد باید کشته شود پس چرا حضرت علی این کار را نکرد؟ آیا ما دین اسلام را از حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم و از حضرت علی رضیاللهعنه بهتر میفهمیم؟! باید ببینیم که بزرگان ما چگونه رفتار کردند. این یک بحث استدلالی است.
کشور با شدیدترین فقر دنیا گرفتار است؛ علما چرا سکوت کردهاند؟!
امامجمعه زاهدان خاطرنشان کردند: الان کشور با مشکلات و بنبست مواجه است. از دست مسئولان و مدیران کشور کاری ساخته نیست و امیدی هم نیست که در آینده این مدیران بتوانند کاری بکنند و تحولی بیاورند. علما چرا سکوت کردهاند؟ اساتید دانشگاه کموبیش صحبت میکنند، اما اگر علمای حوزهها سکوت کنند و به اندازۀ توانایی خودشان امربهمعروف و نهیازمنکر نکنند جواب خدا را چه خواهند داد؟
ایشان خاطرنشان کردند: کشوری با این همه سرمایه و دارایی و استعدادها و پتانسیلها به شدیدترین فقر دنیا گرفتار است. اختلاس و فساد چنان کشور را گرفتار کرده که کمتر جایی سالم مانده است. نتیجه این شده که بسیاری از افراد سرمایهدار و پولدار شدهاند، اما ملت و تودۀ مردم فقیر شدهاند و به همین خاطر الان طیفها و اصناف و اقشار مختلف فریاد دارند و از این وضعیت مینالند. علما چرا حرفی نمیزنند؟ هر کدام از ما وظیفهای داریم و باید حقایق و واقعیتها را بگوییم. همۀ ما باید از خدا بترسیم. همۀ ما یک روزی میمیریم، اما وقتی به بارگاه الله حاضر میشویم جواب خدا را چه میدهیم؟
اعتراض مردم از روی سیری و غرور نیست؛ مردم گرفتار فقر و تنگنا هستند
امامجمعه زاهدان اظهار داشتند: دو مسأله خیلی مهم و غیرقابل اغماض است؛ یکی «حقوقالله» و دیگری «حقوقالناس». الله تعالی پروردگار و خالق و مالک ما است و عقل و نص میگوید که وظیفۀ ما در قبال الله تعالی خیلی سنگین است. ما باید از حق الله دفاع کنیم تا مردم به خدا ایمان بیاورند و اعتقاد قابل قبولی به الله داشته باشند و از دستورات پروردگار اطاعت کنند. شکر الله تعالی بر همۀ انسانها واجب است.
مولانا عبدالحمید افزودند: حقوقالناس هم خیلی مهم و سنگین است. قرآن مجید باربار نسبت به رعایت حقوق مردم تذکر میدهد. قرآن از عدالت و انصاف و حقوق مردم صحبت میکند. حق مردم از حق الله هم مهمتر و سنگینتر است، زیرا الله بینیاز است، اما مردم نیازمند هستند. اگر مردم حق الله تعالی را به جا نیاورند الله تعالی ناراض میشود اما به الله ضرری نمیرسد، ولی اگر حقوق مردم زیر پا گذاشته شود مردم نیازمند هستند و متضرر میشوند.
ایشان تاکید کردند: امروزه در جامعه حقوقالله و حقوقالناس ضایع میشود و وظیفۀ انسانی و دینی و قرآنی ما ایجاب میکند که در این زمینه صحبت کنیم. بنده اعتقادی به توهین و تخریب ندارم. ما واقعیتها را کم و ملایم میکنیم و میگوییم تا برای طرف مقابل قابل تحمل باشد. حقایق و واقعیتها باید دلسوزانه و خیرخواهانه گفته شوند و از حقوق الله و حقوق مردم دفاع بشود. الله تعالی از علما انتظار دارد که حقایق را بگویند و از حقوق مردم دفاع کنند.
مولانا عبدالحمید گفتند: مردم ایران با مشکلات گرفتارند. گمان نکنید که اعتراضاتی که مردم انجام دادند و صدایشان را بلند کردند از روی سیری و غرور بوده است، نه، مردم مشکل دارند و گرفتار فقر و تنگنا هستند. وقتی میگوییم حرف مردم باید شنیده شود به این خاطر است که مردم مشکل دارند. باید به خواست مردم توجه شود و خواست عموم مردم باید متحقق شود.
اعتقادی به تحمیل دین بر مردم ندارم؛ باید به خواست عموم مردم تن داده شود
امامجمعه زاهدان در ادامه گفتند: بنده به این اعتقاد ندارم که دین را به زور بر مردم تحمیل کنیم. اگر مردم چیز دیگری میخواهند لازم نیست آنها را تحت فشار و منگنه قرار دهیم، زیرا این تقصیر و کوتاهی از جانب ماست؛ ما باید قرائتی از اسلام را به مردم عرضه میکردیم و به نحوی رفتار میکردیم و عدالت را گسترش میدادیم که سبب رضایت مردم بشود، اما الان که مردم ناراضی هستند نمیشود به زور آنان را به پذیرش یک چیز خاصی که عرضه میشود مجبور کرد. در کشور باید همه چیز آزاد باشد تا همۀ طیفها و طبقات و تکثری که در ایران هست بتوانند کنار یکدیگر زندگی کنند و کشور خودشان را بسازند. دیندار به عبادت خودش مشغول باشد و کسی که دینی ندارد خودش بداند. مردم ایران به دین اعتقاد دارند و نباید کاری کنیم که اعتقاد آنها ضربه بخورد و از دین فرار کنند.
ایشان ادامه دادند: باید مشخص شود که اکثریت قاطع ملت چه میخواهد و به خواست مردم تن بدهیم. بزرگان و مسئولان کشور هم روی این موضوع فکر کنند که زور و فشار نهتنها فایدهای ندارد بلکه مردم بیشتر از دین فاصله میگیرند و عواقب آن برای دیانت مردم خطرناک میشود.
ایشان تصریح کردند: بهترین و سالمترین راه برای برونرفت کشور از مشکلات و گرفتاریهایی که بین مردم و حاکمیت بهوجود آمده این است که ببینیم خواست مردم چیست. ما با مردم خودمان کنار بیاییم. کسانی که رفراندوم را مطرح میکنند برای این است که خواستۀ مردم مشخص بشود.
- منبع خبر : پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان