پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم، از جانب خدای مهربان، با رسالتی جهانی بهسوی جهانیان فرستاده شدند و به تنهایی دعوت اسلام را در شهر مکه مکرمه آغاز کرد. دیری نگذشت که خردمردانی راستین ایشان را تصدیق نمودند و دوشادوش سرورشان، انسانها را بهسوی حق دعوت دادند. یکی از این بزرگمردان فراموشنشدنی، سیدنا عمر بن […]
پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم، از جانب خدای مهربان، با رسالتی جهانی بهسوی جهانیان فرستاده شدند و به تنهایی دعوت اسلام را در شهر مکه مکرمه آغاز کرد. دیری نگذشت که خردمردانی راستین ایشان را تصدیق نمودند و دوشادوش سرورشان، انسانها را بهسوی حق دعوت دادند. یکی از این بزرگمردان فراموشنشدنی، سیدنا عمر بن الخطاب رضی الله عنه است. مرد شمارۀ سه اسلام که فاروق اعظم لقب دارد.
شخصیتی که شجاعت و خردش هم در اسلام و هم پیش از آن زبانزد عام و خاص بود. در روزهای نخست دعوت اسلام، مشرکین مکه تازۀ مسلمانان را شکنجه و آزار میدادند، اما سیدنا عمر با وجود مخالفت با پیامبراسلام و مسلمانان دست به چنین اقداماتی نمیزد.
در کنفرانس سران مشرکین شرکت کرد؛ کنفرانسی که در آن تصمیم گرفتند که پیامبر رحمت و رأفت را به قتل برسانند و به گمان آنها کسی قادر به انجام چنین کاری نبود جز حضرت عمر بن الخطاب که این مسئولیت را به عهده گرفت، اما هیچگاه این تصمیم را عملی نکرد و خود به برکت دعای خیر پیامبر صلی الله علیه وسلم، شیفته و فریفتهٔ دین اسلام گشت و در ۲۷ سالگی به محضر رسول اکرم و یاران نازنینش حاضر شد و با جانودل دین اسلام را پذیرفت، اینجا بود که صدای تکبیر بلند شد و در وجود مسلمانان وَلولهای افتاد و هنگامهای دیگر برپا گشت. در مقابل سران مشرکین با شنیدن خبر اسلام آوردن سیدنا عمر، زانوی غم در بغل گرفتند و میانشان ماتمی به راه افتاد. به شأن و شوکت مسلمانان افزوده شد عبادت علنی را آغاز کردند و اینگونه روزهای به یاد ماندنی یکی پس از دیگری در تاریخ اسلام ماندگار شد. پس از دستور هجرت به مدینۀ منوره، حضرت فاروقاعظم بهصورت علنی خبر هجرتش را میان مشرکین اعلام نمود، اما هیچ یک از مشرکین توانِ مقابله و مخالف با ایشان را نداشت. در طول زندگی پر بارِ پیامبر اسلام، دوشادوش سرورش در تمامی غزوات شرکت کرد و از هیچ تلاش و کوششی دریغ نورزید. به هنگام وفات پیامبر صلی الله علیه وسلم، از فرط محبت و عشق با آنحضرت خبر وفات را ابتدا باور نکرد و حاضر به شنیدن چنین خبری نشد، اما پس از بیانِ تاریخی حضرت صدیقاکبر، در مقابل فیصلۀ خدای مهربان تسلیم شد.
ابوحفص، فاروق اعظم پس از وفات پیامبر اسلام، با صدیق امت و یار غار سرور هر دو جهان بیعت نمود و از مشاوران و فرماندهان خاصِ خلیفۀ اول مسلمانان قرار گرفت. بعد از وفات سیدنا ابوبکر رضیالله عنه، عهدهدار مسند خلافت شد و امیرالمؤمنین لقب گرفت در زمان خلافتش به گسترۀ فتوحات اسلامی بیش از پیش افزوده شد و مسلمانان بر دو امپراطوری ایران و روم سیطره یافتند. عدالت و توجه به قشر مستضعف به اوج خود رسید به قرآنآموزی، تأسیس مکاتب قرآنی و ساخت مسجد توجۀ ویژهای داشت. سرانجام پس از خدمات فراوان به اسلام و مسلمین، در محراب مسجدالنبی به دست ابولؤلؤ بردۀ مجوسی ایرانی، در یکم محرم سال ۲۴ه. به شهادت رسید.
شخصیتی به یادماندنی که عزت خود و مسلمانان را در دین اسلام میدانست و میگفت: «نحن قوم أعزنا الله بالاسلام فإذا ابتغینا العزة بغیره أذلنا الله.» (ما قومی هستیم که خداوند ما را به وسیله اسلام عزت بخشید، اگر عزت را در غیر اسلام جستجو کنیم، خوار و ذلیل خواهیم گشت) رادمردی که با مقولۀ معروفش تا ابد مردم را به آزادی و کرامت دعوت داد، آنجا که گفت: «متی استعبدتم الناس وقد ولدتهم أمهاتهم احرارا.» ( از چه زمانی مردم را به بردگی گرفتید، در حالیکه مادرانشان آنها را آزاد متولد کردند.) رضی الله عنه.
نویسنده: عبدالحکیم نافع
https://www.sunnatonline.org/?p=37675