نیازهای حیاتی از جمله خوراک، پوشاک، امنیت و آرامش از ضروریات زندگی هستند. کسی که اقتصاد و امنیت خود را به دست آورد، دنیا با تمام وجودش در حیطهی او قرار میگیرد. رسول خدا صلى الله علیه وسلم میفرماید: «من أصبح منکم آمِنًا فی سِربه، مُعافًى فی جسده، عنده قُوتُ یومه، فکأنَّما حِیزت له الدنیا […]
نیازهای حیاتی از جمله خوراک، پوشاک، امنیت و آرامش از ضروریات زندگی هستند. کسی که اقتصاد و امنیت خود را به دست آورد، دنیا با تمام وجودش در حیطهی او قرار میگیرد.
رسول خدا صلى الله علیه وسلم میفرماید: «من أصبح منکم آمِنًا فی سِربه، مُعافًى فی جسده، عنده قُوتُ یومه، فکأنَّما حِیزت له الدنیا بحذافیرها»؛ «کسی که از شما (شب را) با امنیت صبح کند در حالی که بدنش سالم و روزیِ همان روزش را دارد، گویا دنیا با تمام وجودش برایش جمع شده است.»
بندگی کامل برای خداوند ـ به معنی وجود کامل اثر عبادت در دل و احساس لذت عبادت ـ در سایهی اقتصادی قوی که نیازهای اقشار جامعه را برآورده نموده و امنیتی که ترس مردم را به آرامش تبدیل کند، محقق میشود و این همان چیزی است که پروردگار جهانیان آن را بیان فرموده و قرآن آن را از باب احسان نقل نموده است.
خداوند متعال میفرماید: ﴿فَلْیَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَیْتِ * الَّذِی أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ﴾ [قریش: ۳، ۴]؛ «پس (به شکرانهی این نعمت) باید پروردگار این خانه را عبادت کنند؛ همان کسی که آنها را از گرسنگی نجات داد و از ترس و ناامنی ایمن ساخت.»
آنچه در ذیل میآید قواعدی هستند که پروردگارمان آنها را در سورهی «عصر» جمع کرده است؛ سورهای که امام شافعی رحمه الله علیه دربارهی آن چنین میگوید: «اگر مردم در این سوره تأمل کنند، برایشان کافی است.» با در نظر گرفتن این سوره در مییابیم که این سوره جهت امنیت اجتماعی چهار قاعده در بردارد که عبارتاند از:
(۱) ایمان،
(۲) عمل شایسته،
(۳) همدیگر را به حق سفارش کردن،
(۴) همدیگر را به صبر و شکیبایی سفارش کردن،
(۵) و قاعدهی دیگری هم در سورهی «بلد» ذکر شده است که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَهِ﴾ [البلد: ۱۷]؛ «همدیگر را به شفقت و مهربانی سفارش میکنند.»
اوّل: ایمان
هر انسانی که از خدا، شرع و اطاعت او دور باشد، امنیتی نخواهد داشت؛ زیرا امنیت و هدایت فقط در ایمان آوردن به خدا، فرشتگان، کتابهای آسمانی، پیامبران، روز قیامت و به تقدیر خیر و شر میباشد.
خدای تعالى میفرماید: ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یَلْبِسُوا إِیمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِکَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ﴾ [الأنعام: ۸۲]؛ «کسانی که ایمان آوردند و ایمان خود را به ظلم نیامیختند، آن جماعت راست ایمنی و ایشاناند راهیافتگان.» ایمانشان را ظلم نیامیختند؛ یعنی آن را به شرک آلوده نکردند.
حضرت عبدالله بن مسعود رضی الله عنه میفرماید: زمانی که این آیه نازل شد، بر صحابهی پیامبر صلى الله علیه وسلم گران آمد و گفتند: از ما کیست که بر خود ستم نکرده باشد؟
رسول خدا صلى الله علیه وسلم فرمود: آنگونه نیست که شما فکر میکنید، بلکه چنان است که لقمان به پسرش گفت: ﴿یَا بُنَیَّ لَا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ﴾ [لقمان: ۱۳]؛ «فرزندم! به خدا شرک مکن؛ زیرا شرک ظلمی بس بزرگ است.» هدف از ظلم، شرک است.
دوم: عمل شایسته
غم و پریشانیهای ملتها، از جمله تنگی، ترس، کمبود برکت در روزی، همهی اینها با اطاعت خداوند و کردار نیکو دور میشوند. نصوص قرآنی و احادیث نبوی بیانگر این امر هستند.
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ﴾ [الأعراف: ۹۶]؛ «اگر اهل دِهها ایمان میآورند و پرهیزگاری میکردند، هر آیینه میگشادیم بر ایشان برکتها از آسمان و زمین.»
و میفرماید: ﴿وَمَنْ یَتَّقِ اللهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا * وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ﴾ [الطلاق: ۲، ۳]؛ «و هر که بترسد از خدا، پدید آرد برای او مَخلَصی و او را از جایی که گمان نبرد، رزق دهد.»
و میفرماید: ﴿وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَهِ لَأَسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا﴾ [الجن: ۱۶]؛ «و اینکه اگر آنها (در راه ایمان) استقامت ورزند، با آب فراوان سیرابشان میکنیم.»
پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم میفرماید: «مَثلُ الذی یعمل السیئات، ثم یعمل الحسنات، کمَثل رجل کانت علیه دِرع ضیِّقه قد خنقتْه، ثم عمِل حسنه فانفکَّت حلقه، ثم عمِل حسنه أخرى، فانفکَّت أخرى حتى یخرُج إلى الأرض.» (أخرَجه أحمد والطبرانی فی الکبیر والبغوی، وهو حدیث قوی)؛ «مثال کسی که کارهای بد انجم میدهد و سپس کار نیکی انجام میدهد همانند مردی است که زره تنگی پوشیده که نزدیک است او را خفه کند، سپس عمل نیکی انجام میدهد و بر اثر آن یک حلقهی زره دور میشود، باز عمل نیک دیگری انجام میدهد و حلقهی دیگری هم دور میشود تا اینکه به طرف زمین میرود.»
و نیز داستان اصحاب غار دور نیست آنجا که سنگ بزرگی دهانهی غار را گرفت، پس چه کسی غیر از خدا آنها را از این غم و اندوه نجات داد و پریشانیشان را برطرف کرد؟! زمانی که به یکدیگر میگفتند: خدا را به بهترین کاری که انجام دادهاید، صدا بزنید. نتیجه این شد که خداوند راه را بر آنان باز کرد. (به روایت صحیح بخاری)
سوم: همدیگر را به حق سفارش کردن
هر چیزی که ضد باطل است، حق نام دارد؛ پس عمل به طاعات و رهایی گناهان را در بر میگیرد. گفته شده که حق همان قرآن است به این خاطر که در آن هر امر، نهی و هر خیری وجود دارد؛ چنانکه قول خداوند متعال در حق قرآن بر این گواه است: ﴿وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ﴾ [الإسراء: ۱۰۵]؛ «و ما قرآن را به حق نازل کردیم و به حق نازل شده است.»
و میفرماید: ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّینَ﴾ [الزمر: ۲]؛ «ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، پس خدا را پرستش کن و دین خود را برای او خالص گردان.»
آیاتی در قرآن مجید آمده که بر این دلالت دارند که وصیت به حق تمامی شریعت هم اصول و فروع و هم گذشته و حاضرش را مشتمل میشود؛ از این قبیل است آنچه خداوند انبیا را به آن سفارش میکند؛
چنانکه میفرماید: ﴿شَرَعَ لَکُمْ مِنَ الدِّینِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِی أَوْحَیْنَا إِلَیْکَ وَمَا وَصَّیْنَا بِهِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى وَعِیسَى أَنْ أَقِیمُوا الدِّینَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا﴾ [الشورى: ۱۳]؛ «آیینی را برای شما تشریع کرد که به نوح توصیه کرده بود و آنچه را بر تو وحی فرستادیم و به ابراهیم و موسى و عیسى سفارش کردیم، این بود که دین را بر پای دارید و در آن تفرقه ایجاد نکنید.»
و همانطور که إبراهیم و یعقوب هم فرزندانشان را به این حق سفارش میکردند: ﴿وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیَعْقُوبُ یَا بَنِیَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَکُمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ﴾ [البقره: ۱۳۲]؛ «و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر) فرزندان خود را به این آیین وصیت کردند (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است و شما جز به آیین اسلام [= تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید.» پس این سفارش کردن امتها به اصل ایمان و عموم شریعت به همدیگر است، همینطور سفارش به عبادات از جمله نماز و زکات،
چنانکه الله تعالى از قول حضرت عیسى علیه السلام میفرماید: ﴿وَأَوْصَانِی بِالصَّلاهِ وَالزَّکَاهِ مَا دُمْتُ حَیًّا * وَبَرًّا بِوَالِدَتِی﴾ [مریم: ۳۱، ۳۲]؛ «و مرا به نماز و زکات توصیه کرده است تا زمانی که زندهام و مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است.» و همینطور وصیت به حق در حالت اجتماعی در وصیت به پدر و مادر و فرزندان جهت مرتبط گردانیدن خانواده نمایان میشود؛
خداوند متعال میفرماید: ﴿وَوَصَّیْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَیْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِی عَامَیْنِ أَنِ اشْکُرْ لِی وَلِوَالِدَیْکَ إِلَیَّ الْمَصِیرُ * وَإِنْ جَاهَدَاکَ عَلَى أَنْ تُشْرِکَ بِی مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیَا مَعْرُوفًا﴾ [لقمان: ۱۴، ۱۵]؛
«و ما به انسان دربارهی پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانی روی ناتوانی حمل کرد (به هنگام بارداری هر روز رنج و ناراحتی تازهای را متحمل میشد) و دوران شیرخوارگی او در دو سال پایان مییابد (آری! به او توصیه کردم) که برای من و برای پدر و مادرت شکر به جای آور که بازگشت (همهی شما) به سوی من است. و هر گاه آن دو تلاش کنند که تو چیزی را همتای من قرار دهی که از آن آگاهی نداری (بلکه میدانی که باطل است)، از ایشان اطاعت مکن ولی با آن دو در دنیا به طرز شایستهای رفتار کن.»
و در رابطه با فرزندان میگوید: ﴿یُوصِیکُمُ اللهُ فِی أَوْلَادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَیَیْنِ﴾ [النساء: ۱۱]؛ «خداوند دربارهی فرزندانتان به شما سفارش میکند که سهم (میراث) پسر به اندازهی سهم دو دختر باشد.»
در حقوق عمومی، دستورات، نواهی، عبادات و معاملاتی وجود دارد که آیات وصیتهای دهگانه در این باره آمده است که حضرت عبدالله بن مسعود رضی الله عنه گفته است: هر کس میخواهد به وصیت رسول خدا صلى الله علیه وسلم که خاتم بودنش بر آن است، بنگرد، پس این آیات را بخواند:
﴿قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیْکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئًا وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُکُمْ وَإِیَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِی حَرَّمَ اللهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ * وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللهِ أَوْفُوا ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ * وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ ذَلِکُمْ وَصَّاکُمْ بِهِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ﴾ [الأنعام: ۱۵۱، ۱۵۳]؛
«بگو: بیایید آنچه را پروردگارتان بر شما حرام کرده است، برایتان بخوانم: اینکه چیزی را شریک خدا قرار ندهید و به پدر و مادر نیکی کنید و فرزندانتان را از (ترس) فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی میدهیم و نزدیک کارهای زشت نروید، چه آشکار باشد و چه پنهان، و انسانی را که خداوند محترم شمرده به قتل نرسانید مگر به حق، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش کرده است؛ شاید درک کنید. و به مال یتیم جز به بهترین صورت نزدیک نشوید تا به حد رشد خود برسد و حق پیمانه و وزن را به عدالت ادا کنید. هیچ کس را جز به مقدارش تواناییاش تکلیف نمیکنیم.
و هنگامی که سخن میگویید عدالت را رعایت کنید حتى اگر در مورد نزدیکان (شما) بوده باشد و به پیمان خدا وفا کنید؛ این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند تا متذکر شوید. این راه مستقیم من است؛ از آن پیروی کنید و از راههای پراکنده (و انحرافی) پیروی نکنید که شما را از طریق حق دور میسازد؛ این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش میکند، شاید پرهیزگاری پیشه کنید.» این وصایای دهگانهی سورهی انعام جامع دروازههای خیر و نیکی و مسدود کنندهی دروازههای بدی هستند.
نوع دیگر از اقسام تواصی به حقّ امر به معروف و نهی از منکر است؛ زیرا این دو دژ استوار امنیت برای جوامع هستند و رها کردنشان منجر به نابودی و هلاکت میشود اگر چه در آن جماعت هم افراد نیک باشد که به حدود خداوندی استوار باشند. روایت صحیح بخاری از حدیث نعمان بن بشیر رضی الله عنهما دلیل بر این است:
پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم فرمودند: «مثال کسی که حدود الهی را بر پا میدارد و کسی که در حدود الله واقع میشود مثال آن قومی است که بر یک کشتی سوار شدند، بعضی در طبقهی بالا و بعضی طبقهی پایین، آنهایی که در طبقهی زیرین بودند هر موقع که به آشامیدن آب نیاز پیدا میکردند، به طبقهی بالا میرفتند، [با خود] گفتند به خاطر اینکه بالاییها اذیت نشوند ما حصهی خود را از کشتی سوراخ میکنیم، پس اگرس آنان را به حال خودشان رها میکردند که هر چه میخواهند انجام دهند،همه نابود میشدند و اگر جلوی آنها را بگیرند خودشان و همه نجات مییابند.»
حدیث شریف این امر را واضح میکند که حالت مردم در جامعه به همین گونه است؛ زیرا در هر جامعهای به یک نحوی منکرات و فساد وجود دارد؛ اگر راهیافتگان جهت زدودن این منکرات و کوتاه نمودن دست ظالمان به وظیفهی خود عمل کنند، جامعه اصلاح شده و همه از خشم خداوند نجات پیدا میکنند، اما اگر از این (واجب) سر باز بزنند و مغلوب حرفهای حیلهگران خاین بشوند، آن وقت عذاب الهی دامنگیر عموم مردم میشود و این سنت تغییر ناپذیر الهی است.
حافظ ابن حجر میفرماید: اقامهی حدود هم همینطور است، کسی که حدود خداوند را اجرا میکند یا کسی که بر او اجرا میشود، هر دو نجات حاصل میکنند و اگر نه گناهکار به خاطر گناهش و سکوت کننده به خاطر سکوت و رضایتش هر دو نابود میشوند. (فتح الباری: ۵/۲۹۶)
چهارم: سفارش کردن همدیگر به شکیبایی
سفارش به شکیبایی به منزلهی ثابت قدم ماندن بر حق است؛ چرا که صبر برای انجام طاعات لازم است همانطور که برای ترک منکرات لازم است. مؤمنان با تواصی به صبر میتوانند مسیرشان را بر این راه (حق) وصل کنند و در برابر هر گردنه و مشکلی که مواجه میگردند، گام بردارند.
پنجم: سفارش کردن همدیگر به شفقت و مهربانی
امت اسلامی با سفارش کردن همدیگر به شفقت همانند پیکر واحدی قرار میگیرد که همه همدیگر را محکم میکنند و آنها را دوستی و مهربانی گرد هم میآورد. پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم میفرماید: «مثال مؤمنان در دوستی، ترحم و مهربانی به مانند جسدی میماند که به ناراحتی یک عضو، تمام بدن با تب و شب بیداری با او همصدا میشود.» (متفق علیه) و در یک روایت آمده است: «المسلمون کرجل واحد؛ إذا اشتکى عینُه، اشتکى کلُّه، وإن اشتکى رأسُه، اشتکى کلُّه» (مسلم)؛ مسلمانان همچون مردی هستند که هر گاه چشمش دچار درد شود، همهی بدنش درد میکند و اگر سردرد داشته باشد، تمام بدنش شکوه میکند.
پایههای امینت جامعه با این سفارشها تکمیل میشوند و اینها هدایایی هستند که غیر از قرآن کریم و رسول امین صلى الله علیه وسلم کسی دیگر آنها را بازگو نمیکند. والحمد لله الذی بنعمته تتم الصالحات.
نویسنده: دکتر خالد راتب
ترجمه: عبدالهادی سیدزاده