بیشتر مستشرقان معاند که در قرنهای پیشین دست به تألیف و تحریف و تخریب اسلام میزدند، روش آنها حملهٔ آشکار و بیپرده و تهاجم روشن علیه اسلام و پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم بود. بدیهی است که این روش یک اسلوب ابتدایی و بسیط است که معمولاً مورد استقبال مخاطبان مسلمان قرار نمیگیرد و […]
بیشتر مستشرقان معاند که در قرنهای پیشین دست به تألیف و تحریف و تخریب اسلام میزدند، روش آنها حملهٔ آشکار و بیپرده و تهاجم روشن علیه اسلام و پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم بود. بدیهی است که این روش یک اسلوب ابتدایی و بسیط است که معمولاً مورد استقبال مخاطبان مسلمان قرار نمیگیرد و دارای بُرد و تأثیر کمتری است.
اما وقتی مستشرقانِ قرون اخیر با عدم استقبال مسلمانان از اینگونه آثار و تبلیغات مسموم مواجه شدند، ترفند ظریف و بُرندهتری را برگزیدند و آن اسلوب منافقانهٔ ”آمیختن زهر در عسل“ بود؛ بدینسان که قالب اصلی کتابها و مقالات خویش را با ماسکِ بررسی علمیِ محض و بیطرفانه عرضه کرده و در جای جای آن به مدح و تجلیل از معارف اسلام و قرآن و تمدن مسلمانان و کمالات پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم و پیشوایان اسلامی پرداختند تا خوانندگان مسلمان را شیفتهٔ خود ساخته و مشعوف صداقت خویش نمایند، اما در لابهلای آنها زهر خویش را ریخته و شبههٔ مهمشان را جهت ایجاد تردید در خوانندگان و باورهای بنیادین دینیشان القا کردند تا ایمان آنان را تضعیف کرده و با ارائهٔ تحلیلهای مادی و بشریِ ناقص برای معارف و تاریخ اسلام، ثباتناپذیری آنها را اثبات کنند.
البته این اسلوب ابتکار متأخرانشان نیست، بلکه بازآفرینی اسلوب کهنهٔ اسلاف مستشرقان؛ یعنی مسیحیان و یهودیانِ منافق و معاند معاصر پیامبر گرامی اسلام صلى الله علیه وسلم است که قرآن کریم آن را این چنین فاش نموده است:
﴿وَقَالَت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُواْ بِالَّذِيَ أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُواْ آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ٭ وَلَا تُؤْمِنُواْ إِلَّا لِمَن تَبِعَ دِينَكُمْ﴾ [آلعمران: ٧٢،٧٣]؛ «و گروهی از اهل کتاب (به همدیگر) گفتند: به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان (روز) کافر شوید، شاید آنان (از اسلام) برگردند. و جز به کسی که از دین شما پیروی میکند، ایمان نیاورید…»
نویسندهٔ شهیر مصری، محمد قطب چند نفر از پرچمداران این اسلوب را مستشرق انگلیسی ”آرگیپ“ و پس از وی ”گروبنام“ و ”ولفرد کانتول اسمیت“ معرفی میکند. (المستشرقون والاسلام: ٥٩)
مواظب قلم زهراگین مستشرقان باشیم که آنان هیچ وقت به خاطر خدمت به اسلام و قرآن دست به قلم نخواهند شد؛ مؤيد این موضوع در قرآن کریم چنین بیان شده است: ﴿وَلَن تَرْضَىٰ عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ﴾ [بقره: ١٢٠]؛ «و هرگز یهودیان و مسیحیان از تو راضى نمىشوند، مگر آنکه از دینشان پیروى کنى!»
به قول معروف: هیچ گربهای به خاطر رضای الله موش نمیگیرد.
نویسنده: محمّد ریگی کوته