به گزارش سنتآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه زاهدان، مولانا عبدالحمید به انتخابات ریاستجمهوری اخیر ترکیه اشاره کردند و گفتند: ترکیه از کشورهای توسعهیافته است و مهمترین توسعه آن است که فکرها توسعهیافتگی و انسانها سعهصدر و دید وسیع داشته باشند و مخالفان و دگراندیشان را تحمل کنند. انتخابات اخیر ترکیه یکی از نمادهای توسعهیافتگی این کشور بود که حزب حاکم و حزب مخالف حکومت با یکدیگر به رقابت پرداختند و ناظران این رقابت را بیسابقه توصیف کردند. بسیاری که با ترکیه و ملت آن شناخت نداشتند گمان میکردند که ممکن است این انتخابات منجر به درگیری و خونریزی بشود، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و دو نفر هم با یکدیگر درگیر نشدند.
ایشان ادامه دادند: چیزی که ما و تمام دنیا را تحت تأثیر قرار داد این بود که در انتخابات ترکیه تقلب نشد، درحالیکه رأی حکومت جلو بود و حزب حاکم فاصلۀ بسیار نزدیکی با پیروزی داشت و اگر تعدادی از صندوقهای رأی که به نفع حزب رقیب بود را باطل میکردند یا اینکه مقداری رأی درست میکردند برنده میشدند، اما معلوم شد که پایبند عدالت بودند و با اختلاف رأی ناچیز، انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم کشیده شد. همۀ ناظران بر سلامت این انتخابات اذعان داشتند.
خطیب جمعه زاهدان افزودند: نکتۀ جالب توجه دیگر آزادی این انتخابات بود. یک طرف یک فرد لائیک که اسلامگرا و پایبند دین نیست و خودش را نسبت به دین متعهد نمیداند و طرف دیگر یک فرد اسلامگرا که نسبت به دین احساس تعهد دارد با یکدیگر به رقابت پرداختند. این نکته جالب است که در یک کشور این دو تفکر میتوانند وارد میدان بشوند و با انگیزۀ ساختن کشور و خدمت به مردم در انتخابات شرکت کنند.
ایشان ادامه دادند: در ترکیه این امر به نمایش گذاشته شد که هم اسلامگراها باید دگراندیشان را بپذیرند و هم لائیکها باید اسلامگراها را بپذیرند، زیرا دین اسلام در دنیا یک واقعیت است و کسانی که دین اسلام را نمیشناسند و دیانت را قبول ندارند درواقع یک واقعیت بزرگ را در دنیا انکار میکنند.
مولانا عبدالحمید خاطرنشان کردند: ما در بین دموکراسیخواهان و در بین لائیکها افراطی داریم و در بین مسلمانان هم افراطیهایی هستند که از اسلام قرائتی دارند که افراطی است. ما نه با اسلام افراطی همراه میشویم و نه با آن دموکراسی موافقیم که میگوید دموکراسی برای همهچیز است و فقط برای اسلام نیست؛ این نوع دموکراسی اشتباه است. لائیک افراطی هم آن است که ضد دین باشد. شما دین را قبول نداشته باشید، دین اختیاری است و اجباری نیست. نه الله تعالی نیاز دارد که مردم به زور مسلمان بشوند و نه اسلام به چنین پیروانی نیاز دارد. خدا و دین به ما نیاز ندارند، بلکه ما به خدا و دین نیازمندیم. اما واقعیتها را باید پذیرفت. در تمام کشورها، اسلامی یا غیراسلامی، باید دیانت را بهعنوان یک واقعیت بپذیرند. کسانی که اعتقادی به دین ندارند هم باید پذیرفته شده و حق و حقوق همه پذیرفته شود. ما معتقد به «اسلام اعتدالی» هستیم. اگر معتقد باشیم که همهچیز فقط برای مسلمان باشد این اشتباه و افراط است و دستور قرآن مجید و سیره حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم نیست. همۀ انسانها دارای هر اعتقادی که باشند حقوقی دارند و باید رعایت بشود.
ایشان افزودند: از دیگر نکات جالب انتخابات ترکیه این بود که بسیاری از دینداران و نمازگزاران از حزب مخالف که از لائیکها نمایندگی میکرد حمایت کردند و به او رأی دادند و از آنطرف هم بسیاری از کسانی که اعتقادی به دین نداشتند به نامزد اسلامگرا رأی دادند. لذا رأیدادن در این کشور آزاد بود و همین مسیر، مسیر اعتدال است.
ممنوعیت کاندیداتوری «زنان» و «اهلسنت» برای ریاستجمهوری اولین تبعیض و بدعت در قانون اساسی بود
امامجمعه زاهدان تصریح کردند: مردم ایران نیز چنین انتخاباتی را میخواهند که تفکرات مختلف بیایند؛ اسلامگرا و کسی که اسلامگرا نیست اما برای آبادانی و پیشرفت کشور بتواند وارد میدان بشود. مردم ایران که خواستار انتخابات آزاد هستند منظورشان همین است. بسیاری در واکنش به صحبتهای ما میگویند که شما با اپوزیسیون همراه هستید؛ ما با مظلوم و با حق همراهیم و در کنار مردم ایران اعم از شیعه و سنی و غیرمسلمان هستیم. ما در کنار غیرمسلمانانی هستیم که در کشور زندگی میکنند و حقشان ضایع شده است. ما میگوییم اگر حق با مسلمان باشد ما با مسلمان هستیم و اگر حق با غیرمسلمان باشد ما در کنار حق میایستیم و این تعلیم را از اسلام گرفتهایم. ما با عدل و عدالت و آزادی هستیم و در کنار آزادی بیان و قلم میایستیم.
ایشان خاطرنشان کردند: وقتی ما از آزادی صحبت میکنیم بعضی میگویند که طرفدار بیحجابی هستیم. مردم ایران باحجاب بودند اما سختگیریها و کوتاهیهایی که در حق زنان صورت گرفت سبب شد که زنان سرشان را برهنه کنند. به شما گفته شد که مشکل زنان را حل کنید. همین زنان گفتند اگر مشکلات ما را حل میکردند و به ما میگفتند چادر بزرگ به سر کنید ما این کار را میکردیم.
ایشان افزودند: اولین تبعیض و بدعتی که در قانون اساسی به تصویب رسید این بود که رئیسجمهور نمیتواند اهلسنت یا زن باشد. زنان بیش از نصف جمعیت کشور را تشکیل میدهند. شما قانونی را تصویب کردید که قدم اول آن بر تبعیض است. شما بین مذاهب مساوات قایل نشدید؛ یک مذهب را رسمی قرار دادید و بقیه مذاهب را از رسمیت خارج کردید. اگرچه در این قانون اساسی گفته شده که حقوق این مذاهب محترم است و آزادی دارند اما اِعمال سلیقه شد و همین آزادی را هم برای ما قایل نشدند. متاسفانه کار از اساس و پایه خراب است. وقتی زنان در دانشگاهها تحصیل میکنند و اقوام و مذاهب ایرانی متعلق به همین کشور هستند و برای دفاع از کشور جان دادهاند، چرا نتوانند رئیسجمهور بشوند؟! چرا ملت ایران نتواند به یک اهلسنت یا به یک زن که شایستگی داشته باشد رأی بدهد؟! تا کنون یک زن هم بهعنوان کاندیدای ریاستجمهوری از سوی شورای نگهبان تایید نشده است؟ بنده در گذشته هم گفتهام که ریشۀ تمام مشکلات کشور به «تبعیض» برمیگردد.
مولانا عبدالحمید گفتند: در قانون اساسی مسائل دیگری هستند که در هیچ جای دنیا و در هیچ دیانتی وجود ندارند. اگرچه بندهایی از قانون اساسی هستند که کشور را فلج کردهاند، اما تمام بندهای قانون اساسی بد نیستند و نقاط قوتی هم دارد، ولی صحبت ما این است که به نقاط قوت همین قانون هم آنطور که باید عمل نشده است.
ایشان افزودند: همۀ ما شهروند ایران هستیم که اگر نفعی در کشور باشد به همۀ ما میرسد و اگر ضرری هم باشد دودش به چشم همۀ ما میرود. ما میگوییم به حرف این مردم که اعتراض دارند و خودشان را در بنبست میبینند گوش کنید. حرف ما این است که واقعیتها را ببینید و بررسی کنید که این مشکلات از کجا آمدند. جلوی اصلاحات را گرفتید و نگذاشتید که کشور اصلاح بشود. مردم چندین دوره اصلاحات را تجربه کردند و از اصلاحات ناامید شدند. در آخرین انتخابات تلاش بر این بود که کشور یکدست بشود و یک تفکر کشور را مدیریت کنید، درحالیکه در این کشور تکثر قومی و مذهبی و ادیان و اندیشههای مختلف وجود دارد. شما خواستید که یک تفکر حاکم بشود که کاملا وابسته باشد و اطاعت کند. شما دنبال رئیسجمهور، نماینده و مدیر و دولت وابسته بودید و این اقدام جواب نداد و نتیجۀ آن را هم اکنون مشاهده میکنید.
ملت ایران را از انتخابات ناامید کردید
امامجمعه زاهدان گفتند: در آخرین انتخابات پایینترین سطح مشارکت مردم در تاریخ انقلاب را شاهد بودیم. اگرچه بخش بزرگی از اهلسنت شرکت کردند. اصولگراها گفتند شما اصلاحطلبان را تجربه کردید و نتیجه نگرفتید، حالا اصولگراها را هم تجربه کنید تا دیگر حرفی باقی نماند. ما اصولگراها را هم تجربه کردیم و گفتیم شاید ملت ایران و اهلسنت بتوانند نفس راحتی بکشند، اما جواب نگرفتیم و ناامید شدیم.
ایشان ادامه دادند: ما از رئیسجمهور و تیم انتخاباتی ایشان که در دوران انتخابات در دیدار با نخبگان اهلسنت وعدههایی دادند و به این وعدهها عمل نکردند به شدت گلایه داریم. بنده قبل از حادثۀ زاهدان دو مرتبه به تهران رفتم که یک مرتبه هفت روز و یک مرتبه ده روز در تهران ماندم و در دیداری که با مسئولان نهاد ریاستجمهوری داشتم از فشارهایی که بر اهلسنت بعضی مناطق بود گزارش دادم و از تعطیلی نمازخانههای اهلسنت انتقاد کردم. سند یک نمازخانه را که ظلماً و به زور به نام خودشان زدند. در دیداری که با رئیس دفتر و یکی از معاونان رئیس جمهور هم داشتم گفتم که جلوی فشارها بر اهلسنت را بگیرید. مردم باید در جمهوری اسلامی بتوانند به راحتی نماز بخوانند. اهلسنت در استانهایی که در اقلیت هستند تحت فشار هستند.
مولانا عبدالحمید خاطرنشان کردند: ما در این انتخابات ملتی را از خودمان ناراضی کردیم و بسیاری بهخاطر شرکت در انتخابات از ما دلخور شدند. متاسفانه انتظارات برآورده نشد و به وعدههایی که دادند عمل نکردند و ملت ایران را از انتخابات ناامید کردند. ما دیگر از طریق انتخابات هیچ امیدی نداریم، مگر اینکه یک تحول اساسی بهوجود بیاید. با روندی که بعضی از احزاب و گروهها برای انتخابات کار میکنند بعید میدانم مردم ایران پاسخ بدهند.
در حادثۀ زاهدان هیچکس از مردم مقصر نبود
رئیسجمهور پیرامون حادثۀ زاهدان بیشتر تحقیق کند
مولانا عبدالحمید در بخش دیگری از سخنانشان به اظهارات اخیر رئیس دولت سیزدهم پیرامون حادثه جمعه خونین زاهدان اشاره کردند و گفتند: رئیسجمهور که به چابهار سفر کرده بود و برای اولین بار پیرامون حادثه جمعه خونین به صراحت صحبت کرد، گفتهاند که در این حادثه کسانی که «اغتشاش» نکرده و عابر پیاده بودند و مورد هدف قرار گرفتهاند نباید حقشان ضایع بشود. برداشت ما از سخنان ایشان آن است که هنوز واقعیت حادثه به ایشان گزارش داده نشده است.
امامجمعه زاهدان خاطرنشان ساختند: در جمعه خونین زاهدان هیچکسی از مردم مقصر نبود. در آن روز اعتراضی هم نبود و فقط صحبتها و انتقادات دلسوزانه و خیرخواهانهای مطرح شدند که نه از الان بلکه سی سال است که بیان میشوند. در آن روز پیرامون اتفاقی که در چابهار پیش آمده بود توصیه شد که این قضیه با عدالت و انصاف پیگیری شود. گفته شد که «اعتراض مسالمتآمیز» حق مردم است و به مردم هم توصیه شد که نقصان نرسانند.
ایشان تصریح کردند: اگر رئیسجمهور اطلاع ندارند بدانند که جریان هشتم مهرماه زاهدان از قبل برنامهریزی شده بود. مستندها موجودند که ابتدا هیچ مسئلهای نبوده و مردم بهصورت عادی نماز میخوانند، اما وقتی از سمت کلانتری تیراندازی شروع میشود تعدادی از مردم به سمت کلانتری میروند. قبلا مردم با این کلانتری و کلانتری هم با مردم مشکلی نداشته است.
مولانا عبدالحمید گفتند: در اینجا کسی «اغتشاش» نکرده است و بعد از این جریان اگر اغتشاشی بوده و اینکه چه کسانی اغتشاش کردهاند آن را الله تعالی میداند و مسئولان باید بدانند، اما در این حادثه مردم داخل مصلی و جانماز بر دوش بودند. رئیسجمهور محترم مجددا بررسی کنند. ایشان گفتهاند که بعد از این حادثه وزیر کشور را به زاهدان فرستادم. وزیر کشور آمد و ما هم ایشان را دیدیم، اما وزیر کشور سخنانی بیان کرد که مردم ما راضی نشدند، زیرا این سخنان بر اساس واقعیتها نبود و بسیاری از مسئولان میخواستند توجیه کنند، درحالیکه خواستۀ مردم این بود که این حادثه محکوم شده و از مردم عذرخواهی شود. بعضی گفتند که حاضرند دیه بدهند، اما مردم راضی نبودند و میگفتند که به ما گفته شود چرا کشته شدیم. ما از رئیسجمهور میخواهیم که هنوز درخصوص ابعاد این حادثه تحقیق و بررسی کرده و به خواستۀ مردم توجه کند.
با اعدام نمیشود جلوی این ملت را گرفت
مولانا عبدالحمید در ادامۀ سخنانشان در مراسم نماز جمعه زاهدان از گسترش اعدامها در کشور انتقاد کردند و گفتند: مطمئن باشید که با اعدام و زندان نمیشود جلوی این ملت را گرفت و آن را قانع کرد. اخیرا اعدامها بسیار گسترش پیدا کرده و تمام دنیا را تکان داده است. این اعدامها به نام مواد مخدر یا نامهای دیگر به ضرر کشور و حاکمیت و به ضرر مردم و ملت هستند. این اعدامها به ضرر دین هستند. یکی گفته بود که امروز دین و اسلام ما را میکُشد؛ این حرف، بنده را بسیار تکان داد. این حرفش اشتباه بود. اگر میگفت به نام دین و به نام اسلام ما را میکُشند جای توجیه داشت. این اعدامها در دین اسلام و در قرائت «اسلام اعتدالی» که قرائت جمهور امت و قرائت ما نیز همین است، وجود ندارند. این اعدامها بیشتر برداشت شاخههای تند از دین است و مسئولیت آن هم با خودشان است.
ایشان تاکید کردند: جهانیان نباید این اعدامها را به نام دین اسلام ثبت کنند. اسلام از این مسائل به دور است. در اسلام کسی که مرتکب قتل عمد بشود و بدون شکنجه و بدون اجبار اعتراف کند یا برای قتل شاهد و گواه وجود داشته باشد «قصاص» میشود و اعدام در دیگر موارد بسیار انگشتشمار است. بنده از دین اسلام دفاع میکنم و این را وظیفۀ خود میدانم. نباید در هیچ جایی از کرۀ خاکی هیچ حکومتی مردم را از دین اسلام متنفر کند و فراری بدهد.
خطیب جمعه زاهدان افزودند: با فشار و زندان و برخورد نمیتوان نتیجه گرفت. ملت گرسنه است و احساس تحقیر و بنبست میکند. وقتی ۵۳ میلیون شما یکهزار دلار است مردم ایران چگونه میتوانند زندگی کنند؟ اولا چه کسی میتواند ۵۳ میلیون درآمد داشته باشد که یکهزار دلار بشود؟ با این تورم و گرانی وزیر و نماینده مجلس و استاندار هم که حقوق بالایی دارند نمیتوانند زندگی کنند. عصر و زمانی که مردم به شکمشان سنگ میبستند گذشت و مردم گرفتار هستند. برای این کشور و ملت چارهای بیندیشید. مشکل ملت باید حل شود.
ایشان ادامه دادند: امروز موضوع حجاب و دیگر مسائل در کشور رنگ دیگری به خود گرفتهاند. وقتی این مسائل مطرح میشوند همه از واقعیتها فاصله میگیرند. وقتی مشکلات حل شوند این مسائل هم حل میشوند. همۀ ما ملت ایران هستیم و ما خیرخواه و دلسوز همه هستیم و شما به حرف خیرخواهان توجه کنید. شما بر قدرت هستید و بسیاری از چیزها را نمیبینید و کسانی که در قدرت نیستند مشکلات را میبینند؛ از آنها بپرسید.
ایشان ادامه دادند: متاسفانه در کشور ما که امروز با این وضعیت مواجه شدهایم، نخبهگریزی بوده است. از انسانهایی که فکر روشن دارند و شایستۀ مدیریت هستند و میتوانند بنبستها را بشکنند و کشور را متحول کنند دوری شده است. این نخبهها که شایستگی و توانمندی دارند باید به میدان بیایند و کشور را بسازند. آزادیهایی که لازمۀ زندگی و اولین حق بشر است باید در کشور فراهم شوند.
اعدامهای اخیر در اصفهان واقعا دردآور بود
امروز «اعتماد مردم» ضربه خورده است
امامجمعه زاهدان به اعدام سه متهم پرونده «خانه اصفهان» نیز اشاره کردند و گفتند: اعدامهای اخیر در اصفهان واقعا دردآور بود. یکی از مشکلات اساسی که باید روی آن فکر بشود موضوع اعترافات است. از یک طرف مسئولان قضایی و امنیتی گفتهاند که این افراد به قتل اعتراف کردهاند، اما از طرف دیگر این افراد از داخل زندان پیام فرستادهاند که مجبور به اعتراف شدهاند. این یک موضوع بسیار مهم است که باید روی آن فکر شود. مردم اصفهان و ایران و بسیاری از مردم دنیا خواستار توقف اعدام این افراد بودند.
ایشان ادامه دادند: امروز «اعتماد مردم» ضربه خورده است. این اعتمادسازی را باید حاکم در جامعه بهوجود بیاورد. مبارزه با بیاعتمادی از وظایف حاکم است. بر حاکم واجب است که اعتماد ملت خود را به دست بیاورد. اگر مردم اعتماد کنند مشکلی پیش نمیآید. متاسفانه گرفتن اعتراف اجباری در کشور وجود دارد و متداول است و قابل انکار نیست، مردم به این اعترافات اعتماد ندارند که چگونه گرفته شدهاند. اگر این اعترافات اختیاری باشند بحثی در آن نیست، اما اگر از روی اجبار باشند هیچ جایگاه شرعی و قانونی ندارند و قانون اساسی هم چنین اعترافی را قبول ندارد. درخواست دلسوزانۀ بنده از مسئولان آن است که اعدام را متوقف کنید.
موضوع حقابه هیرمند با تشکیل شورایی از کارشناسان و حقوقدانان دو کشور حلوفصل شود
مولانا عبدالحمید در بخش پایانی سخنانشان به موضوع حقابه هیرمند اشاره کردند و گفتند: رئیسجمهور در رابطه با حقابه صحبتهای تندی کرده است و از آنطرف مسئولان افغانستان نیز مقداری روی این موضوع ناراحت شدهاند. بهتر است این موضوع از طریق گفتگو حلوفصل شود. مردم سیستان واقعا در تنگنا قرار دارند و اگر آب نباشد سیستان که جمعیت بزرگی در آن زندگی میکند قابل زندگی نخواهد بود. ایران و افغانستان دو کشور همسایه با مشترکات بسیار زیادی هستند و با همدیگر زندگی مسالمتآمیز داشته و دارند.
ایشان افزودند: پیشنهاد بنده این است که از دو طرف شورایی متشکل از کارشناسان و حقوقدانان تشکیل شود و این شورا با یکدیگر گفتوگو کنند و عملا اوضاع را از نزدیک بررسی کنند تا موضوع بهجای تنش و بکاربردن حرفهای تند، از طریق صحیح و درست پیگیری شود تا مردم قانع بشوند.
- منبع خبر : پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان