مکه یکی از مشهورترین شهرهاى جهان اسلام است که قلب هر مسلمان برایش میتپد. شهری است که سرچشمهی نور ایمان و زدايندهى کفر و شرک قرار گرفت. در عین حال نمايشگاهى از قدرت و نشانههاى الهى در آنجا به نمایش گذاشته شده که سراسر درسآموز و عبرتانگيز است. کعبه نخستین عبادتگاهی است که توسط حضرت […]
مکه یکی از مشهورترین شهرهاى جهان اسلام است که قلب هر مسلمان برایش میتپد. شهری است که سرچشمهی نور ایمان و زدايندهى کفر و شرک قرار گرفت. در عین حال نمايشگاهى از قدرت و نشانههاى الهى در آنجا به نمایش گذاشته شده که سراسر درسآموز و عبرتانگيز است.
کعبه نخستین عبادتگاهی است که توسط حضرت آدم بنا شد و با تمام تحوّلاتی كه در كعبه و اطراف آن در اثر حملهها، سيلها و خرابىها به وجود آمده، باقی مانده است. (إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ)؛ «نخستین خانهای که برای مردم مقرر شد.»
بیتالله از نظر مادی و معنوی مکانی مبارک است، به گونهای که از لحاظ جغرافیایى، زمینهایش ریگزار و خشکاند، اما امکانات غذایی و رفاهی برای ساکنین آنجا و میلیونها حاجی که در موسم حج تشریف میبرند، فراهم است. (لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا)؛ « آن است که در مکه، پر برکت.» (بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِنْدَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ)؛ «در سرزمین بدون کشت و زرعی، در کنار خانهی تو، که آن را حرم ساختهای سکونت دادهام.»
از نظر معنوی، شخصی که فریضهى حج را به صورت کامل، طبق اصول شرعی ادا کند، گویا تازه از مادر متولد شده است، خواندن یک نماز در کعبه برابر با يکصد هزار نماز در جاهاى ديگر است. (وَهُدًى لِّلْعَالَمِينَ)؛ «و راهنما برای جهانیان است.»
کعبه مکان امن الهی است؛ هر کس در آن در آید، در امنیت قرار میگیرد؛ چنانچه جنایتکاری وارد مسجد الحرام شود، نمیتوان به او تعرض کرد.
حیوانات وحشی در عالم حیوانیت خویش احساس امنیت میکنند و از انسانها گریزان نیستند. (وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا)؛ « و هر کس که وارد آن شود، ایمن است.»
یکی دیگر از مظاهر قدرت الهی، مقام ابراهیم است؛ سنگى که حضرت ابراهيم عليه السلام به هنگام تعمیر و بالا بردن ديوارهای کعبه، بر روی آن قرار داشت که به طور اتوماتیک بالا و پایین میشد و نقش قدم مبارک آنحضرت علیه السلام تا امروز روی آن باقی مانده است. (فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ)؛ «در آن نشانههای روشن مقام ابراهیم است.»
دیگری، سالی در هر جمره، میلیونها حاجی هفت عدد سنگریزه میزنند، اگر همهی اینها باقی بمانند، در گذر زمان کوهی از سنگریزه جمع میشود، اما پس از گذشت اندک زمانی، تمام سنگریزهها بدون دخالت بشری ناپدید میشوند، مگر مقدار کمی که حکمتش در حدیثی چنین بیان شده است: «سنگریزههای قبول شده را فرشتگان بر میدارند و تنها سنگریزههای کسانی که حجشان قبول نشده است، باقی میماند.»
بر تمام مسلمین جهان که استطاعت مالی و توان رسیدن به بیتالله را داشته باشند، زیارتش واجب است. (وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا)؛ «و برای خداوند حج خانه بر مردم است، کسی که بتواند سوی آن راه برود.»
حج در اسلام به معنى قصد خانهى خدا و انجام اعمال مربوط به آن از قبیل: «احرام»، «طواف کعبه»، «وقوف عرفه و مزدلفه» و… است.
تنها مکانی که ثروتمند و فقیر، قدرتمند و ضعیف و حاکم و محکوم در یک صف واحد، در زمان، مکان و لباس مخصوص، به دور از تکبر و بخل مناسک خود را انجام میدهند و برادری و مساواتی که خداوند برای آنها مقرر نموده است را به نمایش میگذارند. (إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)؛ «فقط مؤمنان برادر یکدیگرند.»
حجاج در این مکان مبارک خاشعانه و خالی از لباس اهل دنیا وارد میشوند، لیکن از سال نهم هجری ورود غیر مسلمان در این مکان ممنوع شده است. (إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَٰذَا)؛ «بیگمان مشرکان پلیدند، لذا نباید پس از امسال به مسجدالحرام وارد شوند.»
آب زمزم، آب مقدسی که چاه آن توسط حضرت جبرئیل علیه السلام برای نجات حضرت هاجر و اسماعیل عليهما السلام از تشنگی حفر شد. حجاج به نوشیدن بهترین آب روی زمین تشویق میشوند و بعد از برگشت، مقداری از آن را به وطنشان میبرند. عن النبی صلی الله علیه وسلم قال: «خیر ماء علی وجه الأرض ماء زمزم»؛ «بهترین آب روی زمین، آب زمزم است.»
حجر اسود؛ سنگی بیضی شکل که نقطه ابتدایی شروع طواف بیتالله است و در هر دور، حجاج به آن بوسه میزنند.
صفا و مروه، جزئی از کوه ابوقبیس و کوه قعیقعان در جنوب و شمال مسجدالحرام واقعاند و از شعائر الله هستند. (إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ)؛ «بیگمان صفا و مروه از نشانههای خدا و عبادات الله هستند.»
غار حراء، غاری که در شمال شرقی مکه قرار دارد و پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم در آن به اعتکاف مینشست و نخستین آیات قرآن در آنجا بر ایشان صلی الله علیه وسلم نازل گرديد که سرآغاز رسالتش شد. (اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ…)؛ «بخوان به نام پروردگارت، آنکه آفریده است.»
غار ثور، در جنوب مکه واقع است. رسول الله صلی الله علیه وسلم و یار غارش ابوبکر صدیق رضی الله عنه شب هجرت – به خاطر پنهان شدن از جاسوسهای قریش – در آن سکنی گزيدند و با نصرت الهی هجرت کامل شد. (فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ)؛ «خداوند او را یاری کرد، بدانگاه که کافران او را بیرون کردند، در حالیکه او دومین نفر بود هنگامی که آن دو در غار شدند.»
نویسنده: عبدالعلی شفیعی
https://www.sunnatonline.org/?p=37477