بر اثر برکات و انوار وجود مبارک سرور انبیا و مرسلین، سردار دو عالم، پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه وسلم ـ و نزول شبانه روزی وحی الٰهی در حرمین شریفین دور زرینی از رحمتهای مسلسل و بی پایان حق تعالى گذشته است که تاریخ کامل دنیا از آوردن نظیر آن عاجز مانده است. از […]
بر اثر برکات و انوار وجود مبارک سرور انبیا و مرسلین، سردار دو عالم، پیامبر اکرم ـ صلى الله علیه وسلم ـ و نزول شبانه روزی وحی الٰهی در حرمین شریفین دور زرینی از رحمتهای مسلسل و بی پایان حق تعالى گذشته است که تاریخ کامل دنیا از آوردن نظیر آن عاجز مانده است. از این جهت صدمهای که از وفات آنحضرت صلى الله علیه وسلم بر صحابه وارد شد، بالاتر آن صدمهای بود که نزول وحی الٰهی قطع گردید.
در صحیح مسلم [۲۴۵۴] روایتی از حضرت انس ـ رضی الله عنه ـ چنین آمده است که: بعد از وفات پیامبر اسلام ـ صلى الله علیه وسلم ـ، باری حضرت صدیق ـ رضی الله عنه ـ به حضرت عمر ـ رضی الله عنه ـ فرمود: بیا تا پیش اُم ایمن ـ رضی الله عنها ـ برویم؛ زیرا پیامبر ـ صلى الله علیه وسلم ـ پیش او رفت و آمد میکرد.
هنگامی که این دو بزرگوار پیش او رسیدند، او بی اختیار به گریه افتاد. ایشان پرسیدند که چرا میگریی؟ مگر نمیدانی که پیامبر ـ صلى الله علیه وسلم ـ پیش خداوند به عیش و راحتی بالاتری نایل آمدهاند؟
به پاسخ اُم ایمن گوش کنید که کلامِ تا چه حد والایی گفت!
گفت: من بر این نمیگریم؛ بلکه کاملاً میدانم که برای آنحضرت ـ صلى الله علیه وسلم ـ به نزد خداوند راحتی و آسایش کاملی وجود دارد؛ البته بر این امر میگریم که بعد از او، نزول وحی از آسمان قطع گردید.
اُم ایمن با ابراز این سخن، آن هر دو بزرگوار را به گریه انداخت و خود نیز همراه با آنان به گریه افتاد.
از این حدیث میتوان فهمید که چشمان مردان و زنان صحابی چه دیدهاند و قلوب نورانی آنان چه چیزهایی دریافتهاند.
ام ایمن کیست؟
کنیز آزاده شدهی پیامبر ـ صلى الله علیه وسلم ـ بود که از طرف پدر به او ارث رسیده بود و چون وی در ایام طفولیت آن حضرت ـ صلى الله علیه وسلم ـ برای ایشان خدماتی انجام داده بود، آنحضرت ـ صلى الله علیه وسلم ـ برای او مانند مادر احترام میگذاشت و جهت ملاقات با او به خانهاش تشریف میبرد.
آری! ایمان این صحابیه چه قدر قوی و معرفتش تا چه حد بالا بود که یک جملهی او دو صحابی جلیل القدر را به گریه انداخت.
برگرفته از ”انوار الباری“
تألیف: مولانا سید احمدرضا بجنوری
ترجمه: مولانا سید محمد یوسف حسینپور