بسم الله الرحمن الرحيم يادي از سرورمان مولانا غلام سرور رحمه الله ✅ « وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا…» ﴿آل عمران/ ۱۴۵﴾ براي هيچ نفسى ممکن نيست که [به صورت طبيعي يا قتل و بيماري] بميرد؛ جز به فرمان خدا؛ [ الله براي هر شخصي ] اجل معيني نوشته است. […]
بسم الله الرحمن الرحيم
يادي از سرورمان مولانا غلام سرور رحمه الله
✅ « وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُؤَجَّلًا...» ﴿آل عمران/ ۱۴۵﴾
براي هيچ نفسى ممکن نيست که [به صورت طبيعي يا قتل و بيماري] بميرد؛ جز به فرمان خدا؛ [ الله براي هر شخصي ] اجل معيني نوشته است.
بر مبناي اين آيه کريمه و آيات ديگر باور داريم که مولانا غلام سرور سربوزي به اذن الله و حسب تاريخ معين و در مکان مشخص در تقدير الله، روح بلندش توسط فرشتگان قبض گرديد.
✅ طبعاً انسان بعد از مرگ عزيزانش جهت تسليت خويش و گراميداشت آنان از خاطرات و کمالاتشان ياد ميکند، و زندگيآنان را مرور ميکند، جواز اين امر فطري و محدوده ياد از آنان در حديثي آمده است: «اذکروا محاسن موتاکم وکفوا عن مساويهم» خوبيهاي مردگانتان را بيان کنيد و از ذکر بديهايشان خودداري کنيد.
✅مولانا سربوزي در نوجواني حسب سنت انبياء گوسفند چرانده بود،تا در آينده براي تحصيل علم قوي باشد و پس از آن به نحو احسن و با تحمل مشقات به فعاليتهاي ديني و اجتماعي بپردازد.
روزي با مولانا در مسير تربت جام به صالح آباد از چمشهاي آب نوشيديم در آنجا فرمود: من در اين محدوده گوسفند ميچراندم، از گذشته و الطاف الله ياد کرد.
مولانا سربوزي در افغانستان و عين العلوم گشت و دارالعلوم کراچي علوم ديني را فراگرفت. به زبانهاي اردو، پشتو و فارسي دري مسلط بود.
پس از وفات حضرت شيخالحديث رحمه الله فرمود: جاهاي زيادي درس خواندم و ديدم؛ اما گشت چيزي ديگر است!
✅مولانا سربوزي، اوصاف عمدهاي داشت؛ ايشان مردي بلند همت،زرنگ و با استعداد و آدمشناس بود.
دلسوز جامعه و مدارس ديني و علماء بود، از احوال همه تفقد و حسب توان کمک مالي ميکرد.
✅ مولانا هميشه از نابرابريها در ايران و از مشکلات اهل سنت رنج ميبرد و براي حل آنها اشک ميريخت و دعا ميکرد.
از مشکلات چاپ و نشر کتب اعتقادي و صحابه شناسي و بازخواست و احضار بابت آن گاهگاهي درد دل ميکرد.
✅ سربوزي بسيار مهماننواز و دست و دلباز و خوشاخلاق و خيلي شوخ طبع بود، مردي اجتماعي و در برقراري ارتباط با مردم مهارت داشت. سفرهاش از کلامش و کلامش از سفرهاش جذابتر بود.
✅ مولانا با اساتيد خويش به ويژه حضرت شيخ الحديث رحمه الله محبت فوق العادهاي داشت، هميشه برايشان زنگ ميزد و سالي يک الي دو بار جهت زيارت و دستبوسي تشريف ميآورد.
پس از وفات شيخ الحديث، نسبت به مدرسه عين العلوم مرتّب حضوري و تلفني سفارش ميکرد. سالانه چندين کارتن کتاب از انتشارات احمد جام براي عينالعلوم ارسال ميکرد، به طلاب فارغ التحصيل کتابهاي چند جلدي هديه ميداد و براي دوره تفسير، قرآن ميفرستاد؛ اين بيانگر دلبستگي عميق ايشان به استاد حسين پور و عين العلوم است.
✅ الله تعالى به لطف و کرم خويش ايشان را مغفرت و مرحمت بفرمايد و به فرزندان ايشان صبر بدون شکايت و اجر فراوان عنايت کند و آنان را نيک و دوستدار و مددکار يکديگر و جزو باقيات صالحات ايشان قرار دهد.
وصلي الله علي خير خلقه محمد وآله وصحبه.
✍🏻 عبدالحكيم سيدزاده