تولد وتحصیلات ابتدایی استاد مولانا محمد ابراهيم دامنی فرزند گلشاه در سال ۱۳۲۷ هـ.ش. در منطقه ی سند پاکستان به دنیا آمد. گلشاه قبل از به دنیا آمدن محمد ابراهیم به علت خشکسالی های زیاد بلوچستان ایران به آنجا هجرت کرده بود. محمد ابراهیم از همان سنین کودکی به قرآن و دروس دینی از خود […]

تولد وتحصیلات ابتدایی
استاد مولانا محمد ابراهيم دامنی فرزند گلشاه در سال ۱۳۲۷ هـ.ش. در منطقه ی سند پاکستان به دنیا آمد. گلشاه قبل از به دنیا آمدن محمد ابراهیم به علت خشکسالی های زیاد بلوچستان ایران به آنجا هجرت کرده بود.
محمد ابراهیم از همان سنین کودکی به قرآن و دروس دینی از خود علاقه نشان می داد و همین علاقه فراوانشان سبب شد تا در همان دوران کودکی به منظور آموزش روخوانی قرآن مجید به مکتب خانه رفته و در مدت یک ماه به صورت کامل آن را فرا گیرد.
ایشان همزمان در مدارس دولتی نیز ثبت نام کرده و کلاس های اول و دوم را در یک سال باهم و به صورت جهشی گذراند. سال بعد نیز در کلاس سوم از بین تمام دانش آموزان شهر و روستاهای تندو الله یار رتبه ی اول را کسب نمود و مورد تشویق بازرسان آموزش و پرورش منطقه قرار گرفت.

به سوی تحصیل علم
در همین ایام مدرسه ی دولتی به علت کمبود دانش آموز تعطیل شد، لذا محمد ابراهیم به فراگیری علوم شرعی که آرزوی قلبی ایشان بود روی آورده و به همراه پدر عازم شهر مرزی جیمس آباد شده و در یکی از مدارس روستاهای اطراف ثبت نام نمود.
اساتید وقتی نبوغ ایشان در فراگیری دروس را مشاهده می کنند، در پایان سال توصیه می کنند تا تحصیلات خود را در یک مدرسه ی بزرگ تر ادامه دهد تا بتواند با استفاده از سن کم خود بیشترین بهره را ببرد. به همین منظور ایشان در سال آینده در مدرسه ی مدینة العلوم بهیندا شریف و پس از آن در شوال سال ۱۳۷۹ ه‍.ق راهی مدرسه ی بزرگ دارالعلوم تندو الله یار که پس از استقلال پاکستان به عنوان جانشین دارالعلوم دیوبند شناخته می شد، شده و در آنجا ثبت نام نمودند.
ایشان تمام کتاب های درسی از میزان الصرف و نحومیر تا صحاح ستة را در همین حوزه در مدت هفت سال فراگرفته و سرانجام در سن ۱۸ سالگی در شعبان سال ۱۳۸۶ه‍ با کسب رتبه ی اول فارغ التحصیل شدند.

اساتید
از اساتید بزرگ ایشان در این مدرسه میتوان به شیخ الحدیث مولانا ظفر احمد عثمانی، مولانا محمد مالک کاندهلوی، مولانا احتشام الحق تهانوي، مولانا جمشید علی(که بعدها به مرکز جماعت تبلیغ رایوند تشریف بردند) و شیخ الأدب مولانا لطافت الرحمن اشاره نمود.

دوره ی تفسیر
شوق به تفسیر و عشق به قرآن از همان سال های ابتدایی تحصیل در وجود ایشان موج می زد اما به علت سن کوچک و فقر مالی نتوانسته بود در دوره های تفسیری که همه ساله برگزار می شد، شرکت نماید.
سرانجام در شعبان سال ۱۳۸۶ه‍ درحالی که دیگر کاسه ی صبرشان لبریز شده و آتش عشق به قرآن بیش از پیش شعله ور شده بود به منظور شرکت در دوره ی تفسیر شیخ القرآن مولانا عبدالغنی جاجروی عازم رحیم یار خان می شوند‌. دوره ی دو ماهه ی تفسیر چنان تأثیر شگرفی در وجود ایشان می گذارد که می گویند: «تمام دوران تحصیل من به یک طرف و این دوره ی دوماهه ی تفسیر طرفی دیگر».

بازگشت به وطن
استاد پس از فارغ التحصیلی بنابر دستور پدر آهنگ بازگشت به وطن سر داده و عازم بلوچستان ایران می شوند و در منطقه ی سرباز سکونت می گزینند.
ایشان به مدت هفت سال، طبق دعوت مولانا عبدالله روانبد، در پيشين به كار تدريس و اصلاح مشغول گرديد تا اين كه بنابر توطئه‌ی بعضی از افراد محلی که تحمل حق گویی و حق طلبی ایشان را نداشتند، مجبور به ترک پیشین شده و از آنجا به دامن و سپس به ايرانشهر هجرت میکنند.

آغاز فعالیت ها در ایرانشهر
با ورود به ایرانشهر حضرت استاد كار تدريس و دعوت و اصلاح را بنابر دعوت علمای شهر ابتدا در مدرسه ی شمس العلوم شروع نموده و سپس به مدرسه‌ى حقانيه منتقل می شوند . با ورود ایشان به مدرسه ی حقانیه ، حوزه رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و پیشرفت چشم گیری در فضای علمی آن مشاهده می شد طوریکه هرساله چندین نفر در امتحانات سراسری شورای هماهنگی مدارس اهل سنت حائض رتبه می شدند.
ایشان علاوه بر تدریس در حوزه به تدريس دروس دینی و عربي در مدارس دولتي نیز پرداخته و عقاید صحیح را به دانش آموزان آموزش می داد.

مسجد مکی
استاد از همان اوایل ورود به ایرانشهر امامت مسجد مکی را بر عهده می گیرند . مسجد مکی به عنوان مرکز فعالیت های استاد شناخته می شد و از مهم ترین برنامه های ایشان می توان به تفسیر روزانه کلام الله مجید و جلسات اصلاحی-عقیدتی شب های چهارشنبه اشاره کرد که عاشقان قرآن و عقیده را از دور و دراز برای شنیدن سخنانشان جمع می کرد.

در میدان عقیده و زندان
استاد در راه دفاع از صحابه و عقیده صحیح اسلامی بی مهابا سخن میگفت و هیچ نرمی از خود نشان نمی داد. مصداق واقعی «لایخافون لومة لائم» بودند که میله های زندان را به جان خریده اما ذره ای از مواقف صریح خود عقب نشینی نمی کرد. و به همین سبب بیش از ۱۱ سال که قریب به یک سوم زندگی ایشان در ایران بود را پشت میله های زندان گذراندند .
استاد در داخل زندان نیز وقت را غنیمت شمرده و به تعلیم و تربیت و امامت نمازهای پنجگانه زندانیان می پرداخت و در همین ایام قرآن مجید را نیز حفظ نمود.

فعالیت در شورای هماهنگی مدارس اهل سنت
ايشان عضو ثابت گروه بررسی و بازنگری برنامه درسی حوزه‌ها بوده به عنوان استادِ تربيت مدرس حوزه‌ها از سال ۶۲ تا ۷۱ فعالیت می نمود و پس از آزادی از زندان در سال ۸۰ مسئوليت دبيرخانهٔ شورای هماهنگی و بازرسی مدارس دينی را بر عهده گرفت.

اخلاق
مولانا انسانی وارسته، فروتن، و عالمی به تمام معنى بود. هم‌چون شمع می سوخت و به همگان روشنايی می بخشيد. داعی برحق بود و سستی در کارش وجود نداشت. به اوقات بسيار پايبند و در بيان عقايد بسيار شجاع بود. اخلاق ایشان چنان بود که همه را شیفته ی خود می کرد. دور از تجملات دنیوی بوده و در صدقه دادن یَد والایی داشت. مهمان نوازیشان زبان زد عام و خاص بود طوریکه کمتر روزی بود که مهمان در خانه شان وجود نداشت. همواره در حال خدمت به مردم بوده و به حل و فصل اختلافات و قضایا می پرداخت و در این راه هیچ خستگی به خود راه نمی داد و سرانجام هم در راه خدمت به مردم جان به جان آفرین تسلیم نمود.

تألیف و ترجمه
استاد علاوه بر خطابت و تدریس، در میدان کتابت نیز قدم برداشته و آثار گرانبهایی از خود برجای گذاشت که از مهمترین آن ها می توان به موارد ذیل اشاره کرد:

الف) تراجم:
۱- حضرت معاويه و حقايق تاريخی
۲- برداشتی از سوره ی كهف
۳- تاريخ دعوت و اصلاح جلد ۵،۲،۱
۴- ازدواج اسلامی
۵- ذكری ها را بشناسيد
۶- حيات المسلمين
۷-  تيسير الأدب
۸-  آرام‍ش‌ زن‍دگ‍ی‌ در س‍ای‍ه‌ ی ت‍ق‍وا
۹-  مناجات مقبول (که بنابر مصلحت هایی با نام مفتی محمد قاسم قاسمی پخش و نشر شد)
۱۰-  آنگاه که نسيم ايمان وزید

ب) تأليفات:
۱- استعمال و معامله‌ي مواد مخدر
۲- آداب زندگی
۳- رباعيات دامنی
۴- عيد چيست و براي چيست
۵- حدود شرعی حجاب
۶- تعليم دختران
۷- تحول فرهنگ
۸- عبادت چيست و معبود كيست
۹- عربي آسان
۱۰- سبك تلاوت و قرائت
۱۱- آيات منتخبات
۱۲- دستور آسان
۱۳-  عقيديانی كتاب (نظم بلوچي)
۱۴- نمازی كتاب (بلوچي)
۱۵- داستان‌هاي پيامبران برای كودكان

اشعار
استاد مولانا دامنی شاعری شيرين بيان بود و همواره به زبان‌های فارسی و بلوچی شعر مي سرود. اشعار ایشان در مورد توحید و رد خرافات و بدعات که به زبان بلوچی سروده شده اند بارها توسط سرود خوانان معروف استان در محافل و جلسات خوانده شده و مورد قبول خاص و عام قرار گرفته اند.

خانواده
خداوند تبارک و تعالی در خانواده ی استاد برکت نهاده و از دو خانم به ایشان ۱۶ فرزند عطا نمود که ۸ پسر و ۸ دختر می باشند.
همسران مکرمه ی ایشان زنانی مؤمنه و عبادت گذار هستند که اوقات خود را همواره با ذکر و تلاوت گذرانده و پایبند تهجد می باشند.

شاگردان
استاد در طول سالیان زندگی خود شاگردان زیادی را تربیت نموده و به جامعه ی اهل سنت ارزانی داشتند که به عنوان نمونه می توان به موارد ذیل اشاره کرد.
۱- مفتی محمد قاسم قاسمی، مفتی دارالعلوم زاهدان
۲- مولوی محمد علی زردکوهی، استاد حوزه علمیه حقانیه ایرانشهر
۳- حافظ عبدالرشید تریز، نویسنده و استاد حدیث حوزه علمیه حقانیه ایرانشهر
۴- مولوی اسحاق سپاهی، مدیر حوزه علمیه درالقرآن سراوان
۵- مولوی فضل الله رئیسی، امام جمعه قصرقند
۶- حافظ ابراهیم ریگی (رح)، استاد فقید شعبه ی حفظ مخزن العلوم خاش
۷- مولوی ایوب گهرامزهی، استاد حدیث حوزه علمیه شمس العلوم ایرانشهر
۸- مولوی دوست محمد رئیسی، امام جمعه نصیرآباد
۹- مولوی عبیدالله آسکانی، امام جمعه جکیگور

وفات
استاد مولانا محمد ابراهیم دامنی در تیر ماه سال ۱۳۸۰ در حالی که برای رفع مشکل برخی از اقوام عازم سرباز شده در مسیر راه دچار سانحه ی تصادف شده و بلافاصله به بیمارستان ایرانشهر منتقل می شوند.
سر انجام این عالم بزرگ و ربانی و استوره ی شهامت و شجاعت در ۲۴ ربيع الثانی سال ۱۴۲۴ه‍ در حالی که نام مبارك الله را ذکر می کرد چشم از جهان فرو بست و باری دیگر جامعه ی اهل سنت در فراغ مجاهدی دیگر داغ دار گشت.

انا لله و انا الیه راجعون

راهش همیشه مستدام و پرفروغ انشالله..

نویسنده: زبیر واحدی