در این سالها خیلیها درباره وضعیت فضای آموزشی سیستان و بلوچستان نوشتند از مدارس خشتی و گلیاش، از دانشآموزانی که به خاطر نبود مدرسه مجبورند آغل گوسفندان را آب و جارو کنند و میز و نیمکت بگذارند تا آنجا برایشان کلاس درس شود. سیستان و بلوچستان استانی است که اصولاً هر گاه سخن از محرومیت، […]
در این سالها خیلیها درباره وضعیت فضای آموزشی سیستان و بلوچستان نوشتند از مدارس خشتی و گلیاش، از دانشآموزانی که به خاطر نبود مدرسه مجبورند آغل گوسفندان را آب و جارو کنند و میز و نیمکت بگذارند تا آنجا برایشان کلاس درس شود.
سیستان و بلوچستان استانی است که اصولاً هر گاه سخن از محرومیت، سوء تغذیه و فقر به میان میآید، امکان ندارد که نامش برده نشود؛ محرومیت از امکانات آموزشی و تحصیل فقط یک نمونه از محرومیت این استان است. البته هر وزیری هم که میآید قول میدهد وضعیت را بهتر کند اما شرایط بهتر از این هم نمیشود. اینها را علیم یارمحمدی نماینده زاهدان در مجلس شورای اسلامی میگوید:
« در سیستان و بلوچستان بسیاری از دانشآموزان بهخصوص در مقطع ابتدایی در کلاسهای چندپایه درس میخوانند، یعنی کلاسهایی که پایههای اول، دوم، سوم و چهارم را در خود جای داده است؛ بسیاری از روستاها برای مقطع متوسطه مدرسهای ندارند. در بسیار از روستاها آغل گوسفندان را تمیز کردهاند و حالا کلاس درس شده است.»
آنطور که آمارهای وزارت آموزش و پرورش نشان میدهد سیستان و بلوچستان بدترین شرایط را به لحاظ شاخصهای آموزشی در بین ۳۱ استان کشور دارد. این آمار هر سال ارائه میشود و گویا هیچ تغییری نمیکند.
کمی درباره شاخصهای آموزشی این استان توضیح دهید؟
این استان در بسیاری از شاخصها بدترین شرایط را دارد از لحاظ نیرو، خدمات، کشاورزی و حمل نقل هم مشکلات بسیار زیادی دارد. در بحث شاخص آموزشی باید بگویم یک دانشآموز برای اینکه بتواند درسش را بخواند قطعاً فضای آموزشی مناسب باید وجود داشته باشد. در کنار این موضوع معلم کارآمد میخواهیم.
البته بحث معیشت دانشآموزان و بسته غذایی که در اختیار دانشآموز قرار میدهیم هم بسیار مهم است. متأسفانه وضعیت فضاهای آموزشی در استان سیستان و بلوچستان بسیار نامتوازن است زیرا بسیاری از مدارس در مناطق حاشیه نشین فضای آموزشی مناسبی ندارد و برخی از معلمان که در حال تدریس در مناطق حاشیه نشین هستند کیفیت لازم را ندارند. این شاخص مهم و شاخصهای دیگر از جمله کمبود مدارس استاندارد و عدم حضور کادر آموزشی باانگیزه که شاخص دیگر است و دلیل آن مدارس غیرمقاوم، کپری، خشتی و گلی با پوشش چوب است که خود انگیزه را از معلمان دارای رتبه علمی مطلوب برای حضور در حوزه جنوبی استان کمرنگ و بیرنگ میکند.
مدارس استان متأسفانه از نظر امکانات وضعیت مطلوبی ندارد، بهطوری که نه تنها امکانات آموزشی ناچیز است، بلکه در برخی مدارس حتی مشکل سرویس بهداشتی و عدم دسترسی به آب نیز وجود دارد. البته این را هم بگویم که خانوادهها به مسائل آموزشی به عنوان امر ضروری نگاه نمیکنند آنها میخواهند که کودکانشان به یک سنی برسند تا بتوانند وارد بازار کار شوند که ما هماکنون آنها را کودک کار میشناسیم. با این حال دولت در قانون اساسی مکلف به آموزش کودکان و نوجوانان است اما متأسفانه چتر حمایتی دولت در این استان محدود است.
به نظر شما چرا چتر حمایت دولت فقط محدود به استانهای خاص است؟
به خاطر اینکه دولتها فقط استانهای مرکزی را میبینند. همین موضوع موجب شده تا دیگر استانها در سایه حمایت نباشند. ما میگوییم که عدالت اسلامی باید رعایت شود. این عدالت میگوید دورترین نقاط کشور را هم ببینید. متأسفانه محرومیت زدایی و توسعه متوازن صورت نگرفته است. البته تلاش استانهای مرکزی برای گرفتن بودجه و دیده شدن بسیار زیاد است.
خب این موضوع باعث سرخوردگی اجتماعی شهروندان در این مناطق میشود و موجب نارضایتیهای اجتماعی؟
بله. متأسفانه بازمانده از تحصیل ما در سیستان و بلوچستان در مرکز استان یعنی شهرستان زاهدان حدود ١٩ هزار نفر است که سن آنها بین ٦ تا ١٩ سال است و در کل سیستان و بلوچستان حدود ١٢١ هزار نفر بازمانده از تحصیل داریم. هماکنون از این موضوع همه سوء استفاده میکنند و میگویند یک قومیتی در استان سیستان مورد بیتوجهی قرار میگیرند؟
چرا محل کلاس هایشان آغل گوسفند است؟ این موارد زیاد است و باید بگویم تصاویری که در فضای مجازی بیرون میآید درست است. دانشآموزان در مدارسی درس میخوانند که محل نگهداری گوسفندان بوده اما حالا آنجا را آب و جارو کردند و تمیز شده و به اسم کلاس درس معرفی میشود. ما کلاسهایی داریم که فقط دیوار است و بچهها زیر دیوار نشستهاند و درس میخوانند. ما برنامهریزی درستی در این زمینه نکردهایم. در استان سیستان و بلوچستان جمعیت روستاییاش بالای ٥٠ درصد است.
عمده جمعیت استان در مرکز و جنوب زندگی میکنند که فواصل روستاها بیشتر از ۵۰ کیلومتر است. بنابراین چون روستاها زیاد است و فاصله با مرکز هم بسیار زیاد است بسیاری از دانشآموزان در روستاها مدرسه ندارند و درنتیجه بازمانده از تحصیل هستند. شمال استان زاهدان و حاشیه شهر ٣٠٠ هزار نفر جمعیت دارد اما فقط ٣٠ کلاس درس برای پایه ابتدایی وجود دارد.این تکان دهنده است. ما این موضوع را بارها گفتیم. اما کسی واکنشی نشان نداده است.
علام میکنم اگر به این طریق روند کار پیش برود برخیها جذب گروهکهای خاص میشوند و میبینیم برخی جذب شبکههای معاندین و کشورهایی که سربازگیری میکنند میشوند. این اتفاق در مرزهای شرقی میافتد ما باید برنامه ویژهای داشته باشیم. ما این هشدارها را از روزهای اول به وزیر آموزش و پرورش داده ام.
الان نیاز به چند کلاس درس و معلم دارید؟
نیاز به ۶ هزار کلاس درس و ١٢ هزار معلم داریم. طبق آمارهایی که به ما دادند برای هر ۴۵ نفر یک معلم وجود دارد. استاندارها اما میگویند برای هر ١٤ نفر یک معلم باشد. ما میگوییم برای این مناطق یک بودجه ویژهای ارائه دهند. بیشتر معلمان آموزش و پرورش استان مدارک مرتبط ندارد.
عزیزانی به صورت خرید خدمات آموزشی اصلاً نمیتوانند با دانشآموزان ارتباط برقرار کنند. ما بازدیدی از برخی از مدارس داشتیم. در یک کلاس دیدیم که یک معلم لیسانس هوافضا دارد و در کلاس دیگر معلم لیسانس ریاضی دارد و اصلاً نمیتوانند با دانشآموزان دیالوگی برقرار کنند.
این معلمان فارسزبان هستند و دانشآموزان ابتدایی اصلاً فارسی نمیتوانند حرف بزنند. ببینید در پایه پیش دبستانی دانشآموزان غربالگری میشوند. یک فرد فارس زبان را میگذارند تا با کودکان ۶ ساله که اصلاً زبان فارسی نمیداند ارتباط برقرار کند تا ببیند که این دانشآموز عادی است یا ویژه. بسیاری از دانشآموزان نمیتوانند با معلم ارتباط برقرار کنند و همین موضوع باعث شده تا در مدارس استثنایی تحصیل کنند.
الآن به من گفتند که در مدارس استثنایی بیشتر دانشآموزانش از قوم بلوچ هستند. چرا؟ برای اینکه نتوانستند ارتباط برقرار کنند.آموزش و پرورش هم نمیداند که باید همزبان این دانشآموزان با آنها ارتباط برقرار کند. ببینید این دانشآموزان سه یا چهار سال در پایه اول میمانند چون معلمانشان فارسی حرف میزنند. برای شما آماری بدهم از ١٠٠ نفری که در کلاس اول ثبت نام میکنند فقط ٥ تا ١٢ نفرشان در کلاس دوازدهم فارغ التحصیل میشوند.
در کنار این مسائلی که اشاره کردید به نظر میرسد نبود مدرسه و فضای آموزشی موجب شده تا کودک همسری افزایش پیدا کند؟
این موضوع بسیار تأثیرگذار است. در شمال زاهدان یک مدرسه دخترانه وجود ندارد و اخیراً یک مدرسهای تأسیس شده است. خیلی از دختران منطقه هماکنون با خانواده هایشان در حال جنگیدن هستند و میخواهند درس بخوانند. اما آموزش و پرورش باید بداند که مردم منطقه در بحث دختران بسیار حساسند. فاصله مدارس نباید دور باشد. ما در برخی از روستاها دختران برای رفتن به مدرسه ٩ کیلومتر راه میروند. کسانی که امکانات رفت و آمدی ندارند.
مسأله دانشآموزان بیشناسنامههای سیستان و بلوچستان حل شد؟
آمارهای رسمی میگوید حدود ٥٠ هزار نفر بدون شناسنامه هستند اما من میگویم تا ١٠٠ هزار نفر هم میشود. ما پیگیر کارهایشان هستیم و برای دانشآموزان شرایطی را فراهم کردیم تا بتوانند درس بخوانند.