نیاز به توضیح نیست، میدانم و میدانید که این روزها در اطراف ما چه میگذرد. شاهدیم که چه بیانصافانه شیخ عزیز ما مورد کملطفی قرار میگیرد. مگر او برای ما چه میخواهد جز خیر، جز سرافرازی، جز کرامت، جز شرافت. او مدتهاست فریاد زده درد ما را، غم ما را، اندوه ما را، دغدغهٔ ما […]
نیاز به توضیح نیست، میدانم و میدانید که این روزها در اطراف ما چه میگذرد. شاهدیم که چه بیانصافانه شیخ عزیز ما مورد کملطفی قرار میگیرد.
مگر او برای ما چه میخواهد جز خیر، جز سرافرازی، جز کرامت، جز شرافت.
او مدتهاست فریاد زده درد ما را، غم ما را، اندوه ما را، دغدغهٔ ما را و نگرانی ما را. میتوانست بنشیند در کنج عافیت، فارغ از هرچیز، بیخیال همهکس، همچنان که بسیاری نشستهاند و نشستهایم. بیدغدغه و بیدردسر. هرچه بادا باد. اما او به میدان آمد برای من، برای تو، برای آنکه حق ما را بگیرد، به هر نحو ممکن.
او سالهاست چشم بینای ماست. درد ما را فریاد زده است، از تریبون نماز جمعه، از فضای مجازی، از مطبوعات، از هرجا که توانسته است و قدرتش را داشته است.
او در تمام عمر لحظهای آرام نگرفت. تحمل کرد، از دوست و دشمن، خودش را فدا کرد تا به عزت برسیم من و تو.
اکنون که در میدانی خطیر پا نهاده است، اگر نمیتوانیم و نمیخواهیم مرهمی بر دردش باشیم، نمک بر زخمش نریزیم، این خواستهی بزرگی نیست!/قلم، ادب، فرهنگ و رسانه
✍️ حسین سلیمانپور
https://www.sunnatonline.org/?p=38763