نویسنده: دکتر مصطفى سباعی ترجمه: عبدالستار حسینبر سالی را همراه با خوشی و غم، خوبی و بدی پشت سر نهادیم که برخی از آرزوهایمان محقق گشت و برخی دیگر ناکام ماند و اینک در آستانهی سال جدید قمری قرار داریم. سال گذشته به صورت خاطرهای در ذهن ما مجسم میشود. گویا دیروز برای ما تنها […]
نویسنده: دکتر مصطفى سباعی
ترجمه: عبدالستار حسینبر
سالی را همراه با خوشی و غم، خوبی و بدی پشت سر نهادیم که برخی از آرزوهایمان محقق گشت و برخی دیگر ناکام ماند و اینک در آستانهی سال جدید قمری قرار داریم. سال گذشته به صورت خاطرهای در ذهن ما مجسم میشود. گویا دیروز برای ما تنها چند ساعت بیش نبود. انسان نیز به همین گونه روزها و شبها را در خواب غفلت سپری میکند، در حالی که در پی آرزوهایی نفسنفس زنان میرود که بیشتر آنها تحقق نمییابند و اگر نیز اندکی محقق شود، ماندگار نیست و تنها عمل صالحی دوام دارد که شخص پیشاپیش میفرستد تا به هنگام ملاقات با پروردگارش، برایش نوری درخشان باشد. از خداوند متعال خواستاریم که ما را از زمرهی کسانی قرار دهد که کردارِ نیکی از خود به جای میگذارند که اثرش ماندگار، سودش بسیار و پاداشش بیشمار و مشعلی فروزان فرا راهشان است، تا در روزی که مال و فرزندان سودی نمیبخشند، مگر کسی که با قلبی صاف و پیراسته از گناهان به نزد خداوند حاضر شود، با عملی که پاداشش بهشت است، به درگاه خداوند درآید.
بزرگترین رخدادهای تاریخ توسط فرد یا افرادی رقم میخورد و میلیونها نفر در سایهی فضل و بزرگی آن زندگی میکنند که درک درستی از آن افرادِ بزرگ ندارند. شأن انبیا و همراهانشان و مجاهدان خستگیناپذیر در راه هدایت و اصلاح که بزرگمردان تاریخ بشریت هستند، نیز همین گونه است.
سال جدیدی که فرا روی ما قرار دارد، برایمان یادآور رخداد هجرت است که سرآغاز تاریخ اسلام میباشد. هجرت ثمرهی تلاشهای طاقتفرسایی است که رسول خدا صلى الله علیه وسلم به آن اقدام نمود تا عربها را از بت و بتپرستی و جاهلیت به زندگی پرخیر و برکت اسلام – که آنان را از سر نو زنده کرد و در تاریخ برای همیشه جاودانه ساخت – رهنمون سازد.
رسول خدا صلى الله علیه وسلم همراه با صدیق اکبر- رضوان الله علیه- زمانی هجرت نمود که قریشیان برای رها شدن از دعوت پیامبر صلى الله علیه وسلم، بر کشتن ایشان همداستان شده بودند و پس از آن بود که برای اسلام سرزمین و یاورانی میسر شد که مسلمانان به سوی آنها پناهگزین شوند. رسول الله صلى الله علیه وسلم پسر عمویش علی- رضوان الله علیه- را که پهلوانی جوان و مؤمن بود، بر بستر، به جای خود نشاند و پنهانی از خانه خارج شد و به همراه یارش ابوبکر از مکه خارج شد و در غار ثور منزل گرفت. چند روزی در آنجا خود را از چشمان قریشیان که به خاطر گریختن رسول الله از دستشان مدهوش بودند، پنهان نمود و قریش هم جاسوسها و نگهبانان خود را به هر سو گسیل داشت تا اثری از وی بیابند و لیکن خواست خداوند- که خواستش این بود که با اسلام، مردم را هدایت دهد و آنان را از گمراهی بیرون آورد- پیامبرش و همراه او را از نیرنگ دشمنانشان حفظ نمود و آن دو به سلامتی به مدینه رسیدند. رسول خدا صلى الله علیه وسلم در آنجا مستقر شد و اساس دولت اسلامی پیریزی نمود که به او امکان ریشهکن کردن بتپرستی در جزیره العرب را داد و جانشینان وی نیز به وسیلهی آن موفق به محقق ساختن مبادی دین اسلام در جهان و برداشتن پردهی غفلت از چشم و دل مردم شدند.
بنابر این، هجرت حادثهای عادی نیست که تنها انگیزهی آن حرص بر زندگی یا رغبت به مال و زندگی باشد. هجرت فرار از جهاد و عقب ماندن از هدف و رسالت و طفرهرفتن از وظیفه نبود؛ بلکه اقدامی جدید بود برای از سرگرفتن جهاد در زمانی که همه امکانات، یاران و وسایل پیروزی برای پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم فراهم شده بودند. هجرت نوعی جانفشانی و فداکاری تازه بود و قبلاً رسول الله همه وسایل جانفشانی را به مرحله اجرا درآورده بود. هجرت سرآغاز مرحلهی جدیدی و انعطاف و چرخش نوین و مهمی در تاریخ انسانیت بود.
اگر هجرت نمیبود – و بتپرستان توان زنده به گور کردن دعوت در گهوارهاش و نابودی پیامبرش را میداشتند – جزیره العرب تا هماکنون بتپرست بود که به عبادت لات و عزى و مناه میپرداخت و عربها در حاشیهی تمدن و زندگی قرار داشتند و هیچ ملتی برای آنان ارزشی قائل نمیشد و هیچ تاریخی از آنان یادی نمیکرد و دستهدسته و متفرق میبودند که برخی از آنان در برابر فارسیان کُرنش میکردند و فرمانبردار آنان میبودند که برای شکوه و خواستههای خسرو میجنگیدند و برخی دیگر فرمانبردار و پیرو روم میبودند که با برادرانشان به خاطر شکوه و خواستههای سزار میجنگیدند.
اگر هجرت نمیبود، دولت خلفای راشدین برقرار نمیشد و پس از آنان تمدن امویان و عباسیان در جهان به وجود نمیآمد.
اگر هجرت نمیبود، تمدن باشکوه و دلانگیز اسلام در اندلس به ظهور نمیپیوست که بر اثر آن اروپا که در آن هنگام پست و فرومایهترین ملت تاریخ بود، از خواب غفلت قرون وسطى برخاست.
اگر هجرت نمیبود، بغداد، دمشق- اگر چه پیش از این وجود داشت- ، قاهره، قرطبه، زهرا، بخارا، سمرقند، آستانه و قیروان متعلق به ما نمیبودند.
اگر هجرت نمیبود، قادسیه، یرموک، بدر، احد و حطین از آنِ ما نبودند.
اگر هجرت نمیبود، ما قهرمانانی در حکومت و فرمانروایی مانند ابوبکر و قهرمانانی در سیاست همچون عمر بن خطاب و پهلوانانی در جنگآوری و سلحشوری مانند خالد بن ولید، عمرو بن عاص و صلاح الدین ایوبی نمیداشتیم.
هجرت همین است- ای مردم!- آنچه بیان شد، بخش اندکی از فضائل و آثار هجرت است. میبایست در ماه اول که طلیعهی سال جدیدمان میباشد، به خوبی- چنان که شایسته است- از آن یاد کنیم.
ای پسران و دختران جوان! ای بزرگسالان! ای پدران و مادران! از این رخداد سترگ یاد کنید. آنان افرادی همچون شما بودهاند که در آن رویداد مهم نقشآفرین شده و باعثِ شکوهِ آن شدهاند.
هجرت
از هجرت یاد کنید تا از فداکاری، جانفشانی و خستگی در راه حق و خیر یاد کرده باشید و تا باشد به زمانی بازگردیم که بهترین امتی بودیم که برای نفعرسانی به مردمان در این دنیا آمدهاند.
از هجرت یاد کنید تا فضل و منتی که رسول خدا صلى الله علیه وسلم و یارانش که به همراه وی در راه الله- چنان که حق جهاد است- جنگیدند، بر ما دارند، را بشناسید. ما بر اثر فضلی که خدا ایشان را به آن رهنمون ساخته بود، خدای یگانه و بدون شریک را میپرستیم و بهترین رسالتی که برای مردم نازل شده را به دوش داریم. رسالت محمدی همانگونه که بر گذشتگان صالح ما حق داشت، امروز بر ما نیز حق دارد، آیا ما چنانکه آنان حقش را ادا نمودند، برای ادای حقش اقدام میکنیم؟ آیا برای خیر و صلاح امت خود و تمام جهان- چنانکه آنان عمل نمودند – کار و تلاش میکنیم تا به دستهی آنان در بهشت ملحق شویم و نزد خداوند متعال از زمرهی افراد خوشبخت و موفق باشیم؟
بار الها! آن را که تو هدایت دهی، کسی نمیتواند به گمراهی بکشاند و آن که تقدیر تو بر گمراهیاش رفته، کسی نمیتواند او را به هدایت رهنمون سازد. ما را با رحمت خویش در زمرهی بندگان نیک خود داخل فرما و ستایش تنها سزاوار پروردگار جهانیان است.