سپیدهدم امروز (یکشنبه ٢٧ آبان ١٣٩٧/ ١٠ ربیعالاول ١٤٤٠) حاجی عبدالوهاب، امیر نهضت دعوت و تبلیغ در مرکز تبلیغ رایوندِ لاهورِ پاکستان دارفانی را وداع گفت. إنا لله وإنا الیه راجعون ایشان بخشی از تاریخ نهضت دعوت و تبلیغ بود. در این سالها اگر جایی نامی از تبلیغ برده میشد، بلافاصله نام حاجی عبدالوهاب در […]
سپیدهدم امروز (یکشنبه ٢٧ آبان ١٣٩٧/ ١٠ ربیعالاول ١٤٤٠) حاجی عبدالوهاب، امیر نهضت دعوت و تبلیغ در مرکز تبلیغ رایوندِ لاهورِ پاکستان دارفانی را وداع گفت. إنا لله وإنا الیه راجعون
ایشان بخشی از تاریخ نهضت دعوت و تبلیغ بود. در این سالها اگر جایی نامی از تبلیغ برده میشد، بلافاصله نام حاجی عبدالوهاب در اذهان تداعی میشد.
همه کسانی که کمترین آشناییای با کار دعوت و تبلیغ داشتند، ایشان را میشناختند. حاجی فنا فی التبلیغ و تربیتیافتۀ مستقیم حضرت مولانا محمدالیاس رحمهالله بود. الله تعالی هم عمر بابرکتی نصیب ایشان کرده بود و هم عزت و نام نیک به ایشان بخشیده بود. حاجی ازدواج کرده بود، اما فرزندی نداشت و شب و روز خود را وقف کار دعوت کرده بود.
الله تعالی به حاجی عبدالوهاب قدرت یقین عجیبی عنایت کرده بود. حاجی همیشه از «الله» میگفت. این ویژگی بیانات ایشان بود.
ابن قیم رحمهالله در تفسیر معوذتین از دو اصطلاح یاد میکند؛ «توحید» و «تجرید التوحید»؛ توحید یعنی اینکه انسان یقین کند که معبود حقیقی الله است، اما تجرید التوحید یعنی اینکه این یقین در دل انسان ایجاد شود که هیچ مخلوق وهیچ نیرویی، هیچ کاری بدون اذن الله نمیکند. هرچه میشود از الله میشود. از غیرالله هرگونه نفع و ضرری بدون اذن الله منتفی است. حاجی عبدالوهاب رحمهالله به این مقام رسیده بود.
حاجی عبدالوهاب یقین خاصی به الله تعالی داشت و همواره توحید الله تعالی را بیان میکرد.
الله بداند که چقدر انسان از ایشان درس توحید گرفتهاند. ایشان غیرت عجیبی نسبت به دین و انسانیت داشت و خیلی هم دلسوز بود. یکی از ویژگیهای مهم شخصیتی ایشان آن بود که با هر شخصیتی که به دیدار ایشان میرفت مطابق با جایگاه و روحیاتش رفتار میکرد.
برای علم و علما و مدارس علوم دینی ارزش خاصی قائل بود. جملهای از ایشان به یاد دارم که همواره میگفت اگر شما رفتید جایی و آنجا مدرسهای دیدید، حتماً بروید به آنجا سربزنید. این کار شما سبب تشویق طلاب و اساتید آنجا میشود.
این سخن که عدهای میگویند حاجی تبلیغ را بر فراگیری علم در مدارس دینی ترجیح میداد، نشان از عدم آشنایی آنها با شخصیت ایشان دارد.
حاجی عبدالوهاب معتقد بود کار دعوت أمالحسنات است، اگر به آن توجه شود تمام شعبههای دین زنده میشوند؛ حاکمان اصلاح میشوند. مردم تربیت میشوند. علما با صفت استغنا آراسته میشوند. در مدارس روح و جان دمیده میشود.
بنده برای اولین بار زمانی که در دارالعلوم کراچی پاکستان تحصیل میکردم، با حاجی عبدالوهاب رحمهالله ملاقات کردم. تعطیلات عیدقربان بود و ما برای تشکیل به آنجا رفته بودیم. آن زمان به ایشان «حاجی عبدالوهاب» نمیگفتند، «بهایی (برادر) عبدالوهاب» میگفتند. به یاد دارم بیان صبح و هدایت روانگی برعهده ایشان بود.
از آن پس ما هر سال در تعطیلات برای تشکیل به رایوند میرفتیم. سال ۱۴۰۱ که بنده فارغالتحصیل شدم، فرصت را غنیمت شمردم و برای تشکیل به رایوند رفتم. این بار ۴۰ روز (یک چلّه) مدت زمان تشکیل من بود و علیالقاعده باید با دو جماعت همراه میشدم.
مرحلۀ دوم در جماعتی که قرار بود همراه آن باشم با مشکلی مواجه شدم و نخواستم همراهی کنم. مسئولان مرکز هم پذیرفتند و پس از مشورت گفتند به جای همراه شدن با جماعت در مرکز بمان و همین جا مشغول اعمال باش. این تصمیم به مذاق من خوش نیامد اما فیصله شده بود و چارهای نداشتم. آن یک هفته در مرکز رایوند ماندن خیلی به نفع من شد. موفق شدم در مدت آن یک هفته ۱۴ بار پای سخنرانیهای حاجی عبدالوهاب بنشینم.
روزی دو بار؛ یک بار برای بیان صبح و یک بار برای بیان هدایت روانگی. به یاد دارم دفتری داشتم که جلد سبزرنگی داشت. آن را برمیداشتم و میرفتم پای بیان حاجی مینشستم و نکات مهم را یادداشت میکردم. حاجی البته اجازه نمیداد و مانع این کار میشد. و من هم سعی میکردم بروم پشت کسی قرار بگیرم و طوری بنویسم که حاجی متوجه نشود. یعنی دفتر را پنهان میکردم و سربالا بدون اینکه به دفتر نگاه کنم نکات مهم را یادداشت میکردم.
آن ۱۴ بیان حاجی عبدالوهاب خیلی روی من تأثیر گذاشت. تا قبل از آن مطالعات پراکندهام سبب شده بود سؤالاتی دربارۀ کار تبلیغ در ذهنم ایجاد شود. این درحالی بود که من شیفتگی خاصی به این کار داشتم و در دارالعلوم کراچی امیر دعوت و تبلیغ طلاب تعیین شده بودم.
با این حال شبهاتی در ذهن داشتم و آن ۱۴ بیان حاجی عبدالوهاب سبب شدند بیشتر آن شبهات از ذهنم برطرف شوند. درواقع حکمت آن یک هفته ماندن در مرکز رایوند همین بود که پای سخنان حاجی بنشینم و برای سؤالات ذهنیام که از قضا برخی از آنها را سخنان خود ایشان در ذهنم ایجاد کرده بود، پاسخهایی پیدا کنم.
الله متعال درجات ایشان را بلند کند. فکر و راه ایشان را ماندگار نماید. تمنّاها و دعاهای ایشان را در حق ما و همۀ مسلمانان بپذیرد و پس از ایشان ما را دچار فتنه نکند. اللهم لاتفتنّا بعده و لاتحرمنا أجره.
منبع: کانال تلگرامی مفتی قاسمی