این روزها ایل من درگیر سیل مهیبی شده، منطقهای که ما هستیم هوا بهتر شده و فقط کمی از آثار طوفان چند روز پیش مانده است، واقعاً وحشتناک بود، هم باد شدید بود، هم باران بیش از یک روز بدون قطعی بارید، برق هم در این مدت قطع بود با گوشی که در فضای مجازی […]
این روزها ایل من درگیر سیل مهیبی شده، منطقهای که ما هستیم هوا بهتر شده و فقط کمی از آثار طوفان چند روز پیش مانده است، واقعاً وحشتناک بود، هم باد شدید بود، هم باران بیش از یک روز بدون قطعی بارید، برق هم در این مدت قطع بود با گوشی که در فضای مجازی میگشتم خبری از اتفاقات افتاده در ترکمنصحرا و گنبد نبود.
حتی رسانه استانی و ملی ما شبکهٔ گلستان که بهتر بود میگفتند “شبکهٔ گلستان جز ترکمنصحرا” یا هر نام دیگری که مشخص میشد این رسانه محدود به چند شهر گرگان، علی آباد و کردکوی و بندرگز میشود و شهرستانهای شرقی گلستان و ترکمنصحرا ربطی با این شبکه ندارند، اما حالا بعد از یک هفته سیل و بالا آمدن آب به همت سبلریتیهای ترکمنصحرا از جمله سردار آزمون و فرهاد قائمی و رسانههای فضای مجازی از جمله اینستاگرام و تلگرام تا حدودی مردم ایران از سیل ترکمنصحرا خبردار شدند و محبتهای بیپایان مردم ایران از هر نقطهاش اشکهایم را حلقه کرده است.
جناب استاندار چند روزی است که نامرئی گشته و رؤیت نشده است، دیگر مسئولین استانی هم در مرکز استان به مانند همیشه در مسائل شرق استان و ترکمن صحرا بیتفاوت برخورد کردند، اما با وجود سیل و مشکلاتش مردم از هر سو به کمک همدیگر شتافتهاند، محبت را میتوان در این لحظه احساس کرد.
وقتی میشنوم مردم مناطق زلزلهزده ثلاث باباجانی با وجود اینکه هنوز در مشکلات خود غوطهوراند، برای ترکمن صحرا کمک جمع کردند، برای آن مردی که با چند نان و یک بطری دوغ شتر محلی به محل سیلزدگان مراجعه کرده است، معنای محبت را درک کردم.
اما در سکوت خبری رسانه ملی بسیاری از رسانههای خارجی همچون شبکههای خبری ترکیه، یورونیوز و… به پوشش این واقعه پرداختند، حتی در نمازهای جمعه در استانبول برای مردم سیلزدهٔ ترکمنصحرا دعا شد، خیلی از دوستان نیز از این واقعه با عنوان سیل گلستان یاد کردهاند که توصیه میشود از این سیل با عنوان سیل ترکمنصحرا یاد کنند، چرا که فقط در منطقهٔ ترکمن صحرا سیل آمده و تبعیض ناملموس مرکز استان غیر ترکمننشین نیز بیش از پیش احساس میشود. اما مردمِ ما هیچ وقت محبتهای شما عزیزانی را که به یاریمان شتافتید، از یاد نخواهند برد.
نویسنده: آرمان خرمالی/ ترکمنصحرا