در قرآن کریم اکثراً از ابراهیم علیه السلام به عنوان “حنيف” یاد شده و یکبار نیز با عنوان “خلیل” از ایشان یاد شده است. حنیف؛ یعنی یکسو؛ یعنی دین را فدای هیچ کس و هیچ چیز نکردن و خلیل؛ یعنی دوست لایقِ تحسین؛ یعنی دوست واقعی. ابراهیم علیه السلام بارها از خود حنیفیت نشان داد […]
در قرآن کریم اکثراً از ابراهیم علیه السلام به عنوان “حنيف” یاد شده و یکبار نیز با عنوان “خلیل” از ایشان یاد شده است.
حنیف؛ یعنی یکسو؛ یعنی دین را فدای هیچ کس و هیچ چیز نکردن و خلیل؛ یعنی دوست لایقِ تحسین؛ یعنی دوست واقعی.
ابراهیم علیه السلام بارها از خود حنیفیت نشان داد تا این که خداوند متعال او را خلیل خود خواند.
از وطن خود گذشت؛
از قوم خود گذشت؛
از پدر خود گذشت؛
قرار بر این شد که او را در آتش بیندازند، بنابراین از زندگی خود گذشت، اما هرگز از ایمان خود نگذشت.
دین حق را فدای وطن و قوم و حتی فدای پدر نکرد؛ بهتر بگویم دین حق را فدای زندگی و منافع شخصی نکرد.
پس از هجرت دستور رسید زن و فرزند را در صحرای بیآب و علف رها کند.
سبحان اللہ! از زن و فرزند نیز گذشت، ولی از فرمان حق سرپیچی نکرد و اما سختتر از همه پس از مدتها دوری از زن و فرزند وقتی نزدشان آمد، دستور رسید تنها پسر خویش را ذبح کن.
اللہ اکبر! چه ایمان راسخ و پایداری داشت برای اجرای این فرمان نیز آماده شد.
بارها از خود لیاقت نشان داد تا اینکه مقبول خدا و مردم شد و یاد خیرش ماندگار گشت.
نویسنده: یاسر زومکزهی