سؤال: رسم است كه بسياري از مردم به‌غير نام خدا قسم ياد مي‌كنند؛ مثلاً مي‌گويند: قسم به‌جان پدرم يا پدربزرگم، يا به‌سرِ قلندر، يا قسم به‌قرآن يا به‌رسول، يا به‌سرِ سردار! آيا اين نوع قسم رواست يا خير؟ بيان بفرماييد. جواب: ياد كردن قسم به غير از نام خدا روا نيست؛ بلكه شرك است. در ”سنن […]

قسم به نام غيرالله شرك استسؤال: رسم است كه بسياري از مردم به‌غير نام خدا قسم ياد مي‌كنند؛ مثلاً مي‌گويند: قسم به‌جان پدرم يا پدربزرگم، يا به‌سرِ قلندر، يا قسم به‌قرآن يا به‌رسول، يا به‌سرِ سردار! آيا اين نوع قسم رواست يا خير؟ بيان بفرماييد.

جواب: ياد كردن قسم به غير از نام خدا روا نيست؛ بلكه شرك است.

در ”سنن ترمذي“ از عبداللّٰه بن عمر ـ رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمَا ـ مروي است كه گفت: شنيدم از پيامبر ـ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ـ كه فرمودند:

«مَنْ حَلَفَ بِغَيْرِ اﷲِ فَقْدْ كَفَرَ أَوْ أَشْرَكَ»([۱])؛ «به يقين كفر ورزيده است (يا اين‌كه پيامبر فرمودند:) شرك ورزيده است آن كسي كه به غير از نام اللّٰه قسم ياد كرد.»

فايده: شرك حرام است و قسم به غير از نام خدا متضمن شرك است؛ پس آن هم حرام است.

در ”صحيح مسلم“ از عبدالرحمن بن سمره ـ رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُ ـ مروي است كه پيامبر ـ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ـ فرمودند:

«لَا تَحْلِفُوْا بِالطَّوَاغِيْتِ وَلَا بِآبَائِكُمْ»([۲])؛ «به نام بتان [و ديگر معبودان باطل] و پدرانتان، قسم ياد نكنيد.»

فايده: يعني: به نام هيچ كس غير از خدا قسم ياد نكنيد.

در ”صحيح بخاري“ و ”مسلم“ از عبداللّٰه بن عمر ـ رَضِيَ اللّٰهُ عَنْهُمَا ـ مروي است كه پيامبر ـ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ـ فرمودند:

«أَلاَ إِنَّ اﷲَ يَنْهَاكُمْ أَنْ تَحْلِفُوْا بِآبَائِكُمْ؛ مَنْ كَانَ حَالِفاً فَلْيَحْلِفْ بِاﷲِ أَوْ لِيَصْمُتْ»([۳])؛ «بدانيد كه به يقين، اللّٰه شما را باز مي‌دارد از اين‌كه به پدران و اجدادتان سوگند بخوريد. هر كس مي‌خواهد قسم ياد كند، پس بايد به نام اللّٰه قسم ياد كند، ورنه ساكت باشد (يعني: به نام ديگري سوگند نخورد).»

خلاصه اين‌كه سوگند خوردن به نام هيچ كسي غير از خدا، روا نيست؛ خواه نبي باشد، يا ولي، يا قرآن، يا كعبة اللّٰه([۴])

پی‌نوشت:

[۱]. ابوداوود، الأيمان والنذور (۳۲۴۹). ترمذي، ۹ (۱۵۳۵)؛ و قال أبو عيسى: هٰذا حديث حسن. بيهقي، السنن الكبرى (۱۰/۲۹). مستدرك (۱/۱۸) و (۴/۲۹۶) و قال الحاكم: هٰذا حديث صحيح على شرط الشيخين. مسند احمد (۴۹۰۴ و۶۰۷۲). مشكل‌الآثار (۸۳۱). الترغيب والترهيب (۴۳۴۱). به‌روايت حضرت عمر C: مسند احمد (۳۲۹). مشكل الآثار (۸۲۶). و حضرت سعد بن عبيده C: صحيح ابن‌حبان (۴۳۵۸). مشكل الآثار (۸۳۰).

[۲]. صحيح مسلم، الأيمان (۱۶۴۸). نسائي، الأيمان والكفارات (۴۷۱۵). ابن‌ماجه، الكفارات (۲۰۹۵). بيهقي، السنن الكبرى (۱۰/۲۹).

[۳]. صحيح بخاري، الأدب ‌(۶۱۰۸) و (۶۶۴۶). صحيح مسلم، الأيمان (۱۶۴۶)(۳). ابوداوود، الأيمان والنذور (۳۲۴۷). نسائي، النعوت (۷۶۶۳). ابن‌ماجه، الكفارات (۲۰۹۴). دارمي، كتاب النذور (۲۳۴۵). بيهقي، السنن الكبرى (۱۰/۲۸ و۲۹). شرح السنة (۲۴۳۱). مؤطا امام مالك، كتاب النذور… (۱۴).

[۴]. قسم خوردن به پيامبر و كعبه، قسم به حساب نمي‌آيد؛ من حلف بغيراللّٰه لم يكن حالفاً كالنبيّ H والكعبة، كذا في الهداية (الفتاوى العالمگيرية، كتاب الأيمان، باب دوم، فصل اوّل). قسم به قرآن همان‌گونه كه مؤلف O نوشته، جايز نيست؛ ليكن اگر كسي به قرآن قسم ياد كند، قسم به حساب مي‌آيد و احكام قسم بر آن جاري مي‌شود؛ ولا يقسم بغيراللّٰه تعالى كالنبيّ والقرآن والكعبة، قال الكمال: ولا يخفى أن الحلف بالقرآن الآن متعارف فيكون يميناً. (رد المحتار، كتاب الأيمان). ثم لا يخفى أن الحلف بالقرآن الآن متعارف فيكون يميناً كما هو قول الأئمة الثلاثة. (فتح القدير، كتاب الأيمان: ۵/۶۹).

 

برگرفته از: أحسن المقصود في توحيد المعبود
نویسنده: سيد عبدالواحد سيدزاده رحمه الله/ بانی مدرسۀ عین العلوم گشت سراوان

تصحیح و تحقیق: سید عبدالحکیم سیدزاده