پس خدا بر ما شریعت ختم کرد /*/ بر رسول ما رسالت ختم کرد رونق از ما محفل ایام را /*/ او رسل را ختم و ما اقوام را خدمت ساقی گری با ما گذاشت /*/ داد ما را آخرین جامی که داشت لا نبی ز احسان خداست /*/ پردۀ ناموس دین مصطفی است محمد […]
پس خدا بر ما شریعت ختم کرد /*/ بر رسول ما رسالت ختم کرد
رونق از ما محفل ایام را /*/ او رسل را ختم و ما اقوام را
خدمت ساقی گری با ما گذاشت /*/ داد ما را آخرین جامی که داشت
لا نبی ز احسان خداست /*/ پردۀ ناموس دین مصطفی است
محمد بن عبدالله آخرینِ پیامبران، امام متقیان، آقای رسولان و دوست رب سبحان!
آری، سخن از ذات مطهر، معطر، منور، مکرم، محکم، معزز، معظم، محترم، مجلی، مصفی، مصطفی، مجتبی و مزکی است که الله تعالی او را برای همهی جهانیان بشارت و بیمدهنده و رحمت برای عالمیان فرستاده است.
الله تعالی در گذشته برای هر قوم و قبیله و منطقه پیامبری را مبعوث مینمودند. در آخر، این سلسله طلایی پیامبری را با ارسال حضرت محمدبن عبدالله صلیاللهعلیهوسلم، ختم کردند. آنحضرت -صلیاللهعلیهوسلم- از جانب الله تعالی برای رهنمایی تمامی جهانیان: اعم از انس و جن فرستاده شده و تاج ختم نبوت بر سر مبارک او نهاده شده است و بعد از او کسی دیگر بهعنوان نبی و رسل مبعوث نخواهد شد.
حضرت محمد رسول الله -صلیاللهعلیهوسلم- دارای هزاران اوصاف زیبا میباشد که یکی از آنها صفت «خاتم النبیین» است.
الله متعال محمد صلی علیه و سلم را به عنوان خاتم النبیین معرفی نموده است: ﴿مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَٰكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ﴾؛
محمد پدر هيچ یکی از مردان شما نيست، بلكه رسول خدا و خاتم پيامبران است.
شیخ القرآن مولانا غلام الله خان -رحمه الله- در تفسیر این آیه مبارکه می نویسد: «معنای خاتم النبیین، ختم کنندۀ انبیاء و آینده در پایان همه است که بعد از او هیچ نبی فرستاده نشده باشد.
این لفظ (خاتم) در این نص تصریح شده است که حضرت محمد مصطفی-صلی الله علیه وسلم- آخرین پیامبر است و بعد از او تا قیامت هیچ پیامبری فرستاده نمیشود.
امت نیز بر این اجماع دارند که این آیه مبارکه، بر آخرینپیامبربودنِ رسول الله -صلی الله علیه وسلم- نصی صریح است.»
(تفسیر جواهرالقرآن: ۱۲۶/۲)
اتفاقاً پیامبر -صلی الله علیه وسلم- خاتم النبیین را با مثال بسیار زیبایی تشریح نمودهاند: «مثلي و مثل الأنبياء كمثل رجل ابتني داراً فأكملها وأحسنها إلا موضع لبنة. فكان من دخلها فنظر إليها قال: ما أحسنها، إلا موضع اللبنة، فأنا موضع اللبنة، حتي ختم بي الأنبياء.»؛
مثال من و انبیای گذشته، مانند شخصیست که ساختمان زیبایی را بنا کند و در یک گوشه آن یک جای خالی بگذارد، مردم آن را میبینند و تعجب میکنند که چرا اینجا یک خشت گذاشته نشده است؟ لذا من همان خشتم (تکمیل کنندۀ خانهام) و خاتم پیامبران هستم.
در حدیثی دیگر آنحضرت میفرماید: «فی امتی کذابون دجالون سبعة و عشرون منهم اربع نسوة و انی خاتم النبیین لا نبی بعدی.» (مشکل الآثار امام طحاوی ۱۰۴/۴)
در امت من بیستوهفت دجال و دروغگو خواهند آمد، چهار تا از آنها زناند و من خاتم النبیین هستم و بعد از من پیامبری نیست.
بنابراین محمد، رسول الله، خاتم النبیین است و دعوای نبوت بعد از ایشان دروغ و گمراهی بیش نیست.
اگر چنانچه بعد از حضرت پیامبر -صلی الله علیه وسلم- کسی ادعای پیامبری کند، دجال و دروغگو است؛ زیرا حضرت رسول -صلی الله علیه وسلم- برای تمام جهانیان تا قیامِ قیامت مبعوث شده است و از جانب الله تعالی پیامبری دیگر نخواهد آمد.
اما از جانب شیطان هر چند وقتی یک دروغگو و دجال ظهور می نماید و به دروغ ادعای نبوت میکند.
حسن یوسف دم عیسی ید بیضا داری /*/ آنچه خوبان همه دارند تو تنها داری
نویسنده: عطاءالله محمدحسنی/ نیمروز
https://www.sunnatonline.org/?p=37647