به گزارش سنتآنلاین به نقل از پایگاه اطلاعرسانی دفتر امامجمعه اهلسنت زاهدان، مولانا عبدالحمید اظهار داشتند: این روزها در کشور صحبت از مجلس و نمایندگان مجلس است. ما گلایهها و انتظارات مردم از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را مطرح میکنیم. فلسفۀ وجودی مجلسها و پارلمانها در دنیا چیست؟ نه در نظامهای استبدادی، اما در نظامهای دموکراسی مجلس و پارلمان مرکز نمایندگی مردم است. در کشور ما با عنوان «مجلس شورای اسلامی» و «خانه ملت» یاد میشود. مجلس مرکز و خانۀ حاکمیت و دولت نیست بلکه خانۀ ملت است.
ایشان ادامه دادند: الان فلسفۀ وجودی مجلس و نمایندگان پیگیری برق و آب و جاده شده است، درحالیکه اینها اصلا کارهای مجلس و نمایندگان نیستند و وظیفه دولت است. حالا بهخاطر اینکه مردم نمیتوانند به وزیر دسترسی داشته باشند اگر یک نماینده در جایی این مسائل را پیگیری کند و نامهای بنویسد خوب است، اما وظیفۀ نماینده و فلسفۀ وجودی مجلس این نیست. مجلس باید از حقوق مردم دفاع کرده و بر عملکرد حاکمیت و دولت و نحوۀ اجرای قانون اساسی و اجرای عدالت و تامین آزادیها نظارت کند. نمایندگان باید بر سیاستهای داخلی و خارجی نظارت کنند و اینکه آیا عدالت و قانون در کشور اجرا میشود یا نه. نماینده یک فرد معمولی نیست، یک کشاورز و دامدار نمیتواند نماینده باشد. نماینده باید فردی فرهیخته و صاحبنظر و از «رجال» باشد.
مردم با مشکلات مواجهاند؛ چرا صدای مؤثری از مجلس بلند نمیشود؟!
امامجمعه زاهدان خاطرنشان کردند: این یک اشتباه بزرگ سیاسی است که گمان کنیم میتوانیم با یک تفکر کشور و مجلس را اداره کنیم. مجلس محل تفکرات گوناگون است و باید به اندازۀ قومیتها و اندیشهها و تفکرات در مجلس نماینده باشد. نماینده باید فردی مستقل و آزاد باشد. نمایندهای که مستقل نباشد به هیچ دردی نمیخورد. امروز کشور با مشکلات زیادی مواجه است؛ چرا صدایی از نمایندگان مجلس شنیده نمیشود؟! اینهمه اعدامهای گسترده که به ضرر حاکمیت و کشور و ملت هستند، اینهمه تبعیض و نابرابری و بیعدالتی که در کشور وجود داشته و دارد چرا صدایی از خانۀ ملت بلند نمیشود؟! اگر نماینده مستقل و آزاد نباشد و وابسته باشد در اینصورت فلسفۀ مجلس و نمایندگی برآورده نمیشود.
ایشان تصریح کردند: امروز مردم آرامش و آسایش خودشان را از دست دادهاند و مشکلات اقتصادی در کشور وجود دارد. معلمان، بازنشستگان، کارمندان، کارگران و اصناف و اقشار مختلف هر روز فریاد میزنند، اما هیچ صدای مؤثری از مجلس بلند نمیشود. نمایندگان باید بازداشتگاهها را بازدید کنند که در آنجا چه میگذرد. قانون اساسی شکنجه و اعتراف اجباری را ممنوع قرار داده است. نماینده باید نظارت کند که آیا در بازداشتگاهها قانون اجرا میشود یا عدهای هرآنچه دلشان میخواهند اجرا میکنند. زنانی که به زندان افتادهاند خواهر و مادر همین ملت و آبرو و حیثیت همۀ ما هستند؛ آیا حرمت آنها در زندان و بازداشتگاهها حفظ میشود؟ علما که حیثیت ملت هستند آیا حرمت آنها در زندانها حفظ میشود؟ دانشگاهیان و دانشجویان و جوانان که به زندان افتادهاند، آیا حرمت آنها حفظ میشود؟ نماینده باید بر این مسائل نظارت کند. نمایندهای که نتواند این کارها را انجام بدهد در مجلس چکار میکند؟! بگذارید ما برق و آب و جاده نداشته باشیم، اما عزت و مجد و شرف و حیثیت ملت باید حفظ شود.
ایشان افزودند: قانون اساسی «اعتراض مسالمتآمیز» را حق مردم میداند؛ نمایندگان نظارت کنند که چرا وقتی مردم اعتراض مسالمتآمیز کردند بسیاری را زدند و کشتند. یک نمونۀ آن اینجا در زاهدان بود. درحالیکه اینجا مردم فقط برای نماز آمده بودند. «اغتشاش» بر خلاف قانون و شرع است و هیچکسی آن را تایید نمیکند، اما اعتراض مسالمتآمیز حق مردم است؛ قانون گفته است. نمایندگان یا قوانین را تغییر بدهند و یا به همین قانون اساسی که اشکالات زیادی هم دارد، عمل بشود. این قانون اساسی ضعفهای زیادی دارد و ما با این قانون گرفتاریم، اما موارد خوبی هم دارد و این موارد باید اجرا بشوند. اگر اجرا میشد امروز این مشکلات کمتر پیش میآمدند.
ما در کشور «شایستهسالاری دینی» ندیدیم
مولانا عبدالحمید گفتند: اگر نمایندگان مجلس مستقل و از طیفهای مختلف میبودند و گزینشی نمیبودند و گزینشهای سخت نمیکردیم و اجازه میدادیم افراد مستقل و شایسته وارد مجلس بشوند، بسیاری از این مشکلات پیش نمیآمدند. الان میگویند «شایستهسالاری دینی». کدام شایستهسالاری دینی؟! ما که در کشور این را ندیدیم.
ایشان ادامه دادند: شما بهترین شایستگان اقوام را که در حد وزیر هستند حتی در حد مدیرکل هم نگذاشتید. شما دنبال فردی میگردید که به شما وفادار باشد و برای شما کار کند. نتیجهاش هم وضعیت موجود میشود. شما باید نمایندگی، وزارت و امور را به اهلش بسپارید و آنوقت ببینید که چه تحولی بهوجود میآید. وقتی کار با فرد شایسته سپرده نشود هم خودش و هم شما را گرفتار میکند و ملت هم گرفتار میشود.
اگر «آزادی بیان» بود روزنامهنگاران در زندان نبودند
وکلا باید آزادی داشته باشند
مولانا عبدالحمید افزودند: شما مانند دیگر نقاط جهان عمل کنید که رئیسجمهور و نمایندگان و وزیران را چگونه انتخاب میکنند. وقتی افراد را از دهها فیلتر رد کنید نتیجهاش همین میشود؛ مجلس هست و امروز در کشور مسائلی وجود دارند و برای ملت گرفتاری و مشکلات پیش آمدهاند. شما نمایندۀ حاکم و دولت نیستید؛ نمایندۀ مردم هستید، چقدر در کنار مردم ایستادید و از حقوق مردم دفاع کردید؟ چه اندازه از عدالت و آزادی بیان و قلم دفاع کردید؟ اگر آزادی بیان بود چرا روزنامهنگاران به زندان بیفتند؟!
ایشان ادامه دادند: من خبری دیدم و تکان خوردم؛ دبیر کانون وکلا اعلام کرده است که هفتاد وکیل را احضار کردهاند. در کجای این کره خاکی هفتاد وکیل را احضار میکنند؟ وظیفۀ وکیل همین است که از حقوق مردم دفاع کند؛ وقتی شما این وکلا را احضار میکنید و دستگاه قضایی بعضی را به زندان میاندازد دیگر چه کسی جرأت میکند کار وکالت را انجام بدهد؟ این کارها درست نیست. وکلا باید آزادی خودشان را داشته باشند.
ایشان تاکید کردند: آزادی بیان و قلم باید باشد. اینکه میگویم «باید»، این حکم بنده نیست، بنده یک شهروند هستم. آزادی بیان و قلم حکم قانون و شریعت اسلام است. آزادی جزو سیاست اسلامی است. مردم در نزد حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم مطالبۀ خودشان را مطرح کردهاند. یکی از صحابه در یک موضوع عرض کرد ای رسول خدا اگر این چیزی که میفرمایید دستور است؛ یعنی جنبۀ تشریعی دارد من قبول میکنم، اما اگر مشورت شماست من آن را قبول نمیکنم. آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم فرمودند این دستور شرعی نیست و مشورت من است و اگر میخواهید میتوانید نپذیرید. صحابه عرض کرد که پس من این مشورت را نمیپذیرم.
امامجمعه زاهدان خاطرنشان ساختند: در یک حکومت اسلامی تنها حکمی میتواند حکم حکومتی باشد که مُهر تایید شریعت بر آن باشد. اگر نظر شخصی حاکم باشد و شریعت تایید نکند نمیتواند «حکم» باشد. نظر حضرت رسول صلیاللهعلیهوسلم را نپذیرفتند. از حضرت علی رضیاللهعنه انتقاد کردند. ایشان مقام و درجۀ والایی داشت و یکی از اولیای خدا بود، اما مردم ایشان را به چالش میکشیدند و از ایشان انتقاد میکردند. همۀ خلفای راشدین اینگونه بودند. ما وقتی میگوییم «حکومت اسلامی»، باید بر مسیر سیرۀ این بزرگان باشد، نه آنچه ما میخواهیم.
ایشان گفتند: بنده قبلا پیرامون «اسلام سیاسی» و «سیاست اسلامی» مطالبی بیان کردم و گفتم که دو نظریه وجود دارد و نظر جمهور مسلمانان آن است که سیاست باید تابع اسلام و دین باشد. در «سیاست اسلامی» دروغ و هر نوع عمل خلاف شریعت حرام است و هیچکسی از خودش هیچ اختیاری بهجز اجرای قانون ندارد. اما در «اسلام سیاسی» که دیدگاه یک گروه اقلیت از مسلمانان است، هر چیزی که اقتضای سیاست باشد اسلام هم همان است. درحالیکه اینگونه نیست، بلکه سیاست باید اسلامی باشد؛ همانطور که نماز و روزه و حج و سایر عبادات باید تابع احکام اسلام باشند و اگر تابع اسلام نباشند قبول نمیشوند.
مسأله «بیحجابی» با هیچ قانون و مصوبهای حل نمیشود؛ باید حرمت و جایگاه زنان حفظ شود
مولانا عبدالحمید در ادامۀ سخنانشان به مسأله «بیحجابی» در کشور اشاره کردند و گفتند: امروز بیحجابی در کشور دغدغۀ مسئولان و علما شده است. زنان ایرانی باحجاب بودند، ما چکار کردیم که روسری از سر برداشتند؟! واقعیت آن است که این نتیجۀ عملکردهاست. زنانی که امروز روسری بر سر نمیکنند در گذشته روسری داشتند و رعایت میکردند. حجاب و پوشش، لباس مسلمانان و مردم مشرقزمین بوده است، اما شما زنان را عقدهای کردید.
ایشان تصریح کردند: این پیام را از این شهروندتان بشنوید که این موضوع با هیچ قانون و مصوبهای حل نمیشود بلکه خرابتر میشود. شما بررسی کنید که چه چیزی سبب نارضایتی زنان شده است و رضایت زنان و ملت را فراهم کنید. شما زنان را در جایگاه رفیعی که دارند قرار بدهید. مگر فاطمةالزهرا، خدیجةالکبری، امهاتالمومنین، حضرت مریم زن نیستند؟ ببینید چگونه با زنان رفتار کردهاند. با زنان با خشونت برخورد نکنید که جواب نمیدهد. با زنان با حرمت و احترام رفتار کنید و آنان را طرف مشورت قرار بدهید و تبعیض را از زنان برطرف کنید، بعد ببینید که زنان چگونه حرف شما را قبول میکنند.
مردم ولینعمت هستند؛ از مردم سؤال کنید
مدیر دارالعلوم زاهدان افزودند: وقتی علت موجود است و شما با معلول مبارزه میکنید، این از مسلّمات دنیاست که در اینصورت مبارزه با معلول فایدهای ندارد. الان مردم ایران گرسنهاند و ۵۳ میلیون تومان یکهزار دلار است، درحالیکه یک میلیون تومان ما یکهزار دلار، و چهارصدهزار ما یکهزار دلار بود و حتی ارزانتر. ما دلار هفت تومانی را تحویل گرفتیم، چرا به ۵۳ هزار تومان برسد؟ مردم گرسنه هستند و از نبود آزادی و عدالت شکایت دارند. شما این مسائل را حل کنید سایر مشکلات حل میشوند.
ایشان خاطرنشان کردند: از مردم سؤال کنید. مردم اصل و ولینعمت هستند و کشور متعلق به همین مردم است. اگر من به جای شما بودم همه چیز را در اختیار مردم میگذاشتم و میگفتم تسلیم نظر جمهور هستم. اگر هشتاد میلیون هستند، هرچیزی که هفتاد میلیون یا شصت میلیون بخواهد ما به همان تسلیم شویم و آن را قبول کنیم، مشکلات حل خواهند شد.