نویسنده: عبدالوحید عمرزهی انسان تشکیل یافته دو بعد حیوانی و فرشتگی است که با اخیتار نمودن صفات هر کدام از حیوانیت و ملکوتیت به‌سوی آن تنزل یا ارتقاء می‌یابد. به طور نمونه انسان‌های سگ دوست با اختیار نمودن صفات حیوانی از مقام انسانیت تنزل پیدا کرده و در ردیف حیوانات قرار گرفته‌اند؛ آنان به‌جای موانست […]

نویسنده: عبدالوحید عمرزهی

انسان تشکیل یافته دو بعد حیوانی و فرشتگی است که با اخیتار نمودن صفات هر کدام از حیوانیت و ملکوتیت به‌سوی آن تنزل یا ارتقاء می‌یابد. به طور نمونه انسان‌های سگ دوست با اختیار نمودن صفات حیوانی از مقام انسانیت تنزل پیدا کرده و در ردیف حیوانات قرار گرفته‌اند؛ آنان به‌جای موانست با انسان‌های بی‌بضاعت، گورخواب و کارتون خواب، دوستی و مؤانست سگ و گربه را اخیتار کرده‌اند. این‌ها از مقام حیوانیت هم پائین‌تر آمده‌اند و غریزه‌ی جنسی خویش را با آنها اشباع می‌کنند. در حالی‌که هیچ حیوانی خودش را با خلاف نوعش اشباع نمی‌کند. سگ و گربه دوستان تمام ثروت‌ و دارای خود را به نام سگ و گربه ثبت می‌کنند بهترین و گران قیمت‌ترین غذا را برای آنها تهیه می‌کنند. آن سوی قضیه نیز افرادی قرار گرفته‌اند که با اخیتار نمودن صفات فرشتگی پله‌های انسانیت را یکی پس از دیگری پیموده و خویشتن را با صفات متعالی مزین و آراسته می‌کنند. آنان دستی بر سر مستضعفان و هم نوعان خود کشیده، هستی خود را فدای انساینت نموده‌اند و انسانیت را با عملکرد خود به معنای واقعی تفسیر می‌کنند. همسری از میان انسان‌ها بر می‌گزینند و کنار او می‌آرامند. گوشت‌های تازه را تقدیم هم نوعان خود می‌کنند و استخوان‌های گوشت را جلوی سگ‌ها می‌اندازند. شعارشان هم این است که «ما انسانیم نه حیوان.»