سنت‌آنلاین| مولوی زبیر حسین‌پور دیروز (۲۶ رجب ١٤٤٤ هـ.ق./ ۲۸ بهمن ١٤٠١ ش.) در بخشی از خطبه‌های مراسم نماز جمعه مسجد جامع واجه شهر گُشت با اشاره به بازداشت دو نفر از اساتید دارالعلوم مکی زاهدان گفت:

متأسفانه در هفتهٔ جاری خبر شدیم که دو نفر از اساتید دارالعلوم مکی زاهدان بی‌گناه دستگیر شده‌اند، این خیلی نگران کننده است که عالم دین که حتىٰ فعالیت سیاسی هم ندارد، بی‌گناه بازداشت شود و به زندان برود. الله تعالىٰ به رسول اکرم صلى الله علیه وسلم می‌فرماید: ﴿واخفض جناحك للمؤمنین﴾؛ برای مؤمنان نرم باش و سینه را فراخ کن. کسی که حاکم و مسؤول یک کشور است، باید این آیه را مد نظر داشته و دارای سعهٔ صدر باشد. الله تعالىٰ می‌فرماید: ﴿وأما السائل فلا تنهر﴾؛ کسی که سؤالی دارد، مطالبه‌ای دارد، کسی که حق خود را طلب می‌کند، او را زجر نکن و از خود مران، بلکه سخنش را گوش کن، دردش را در حد توانت درمان کن. مطالباتی که اهل سنت پیگیر آنها هستند، تمام به حق‌اند. مسجد داشتن حق ماست. در پایتخت روسیه که ارتباطش با ایران خیلی صمیمی است، در مسکو رئیس جمهوری که کافر است، می‌آید و بزرگترین مسجد مسلمانان را افتتاح می‌کند، اما رئیس جمهور ما نمی‌تواند مجوز یک مسجد را برای اهل سنت در تهران صادر کند. این خیلی جای افت است که با نام اسلام و با ادعای أم القرای جهان اسلام مسجد ما را تحمل نکنند، نماز ما را تحمل نکنند، زبان خیرخواهانهٔ حضرت شیخ الإسلام مولانا عبدالحمید را تحمل نکنند که واقعاً از روی دلسوزی و خیرخواهی سخن می‌گوید، هیچ گونه غرض دنیایی و مادی در سخنان حضرت نیست، سخنان تفرقه‌انگیز در کلام شیخ الإسلام نیست، نفرت‌پراکنی در سخنان ایشان نیست. بلکه ایشان به مثبت‌گرایی دعوت می‌دهد، از منفی‌گرایی هم مردم و هم دولت را برحذر می‌دارد. از شعارهای منفی مرگ بر فلان و مرگ بر فلان باز می‌دارد. با وجود این، متأسفانه برخی تحمل نمی‌کنند.
حق این بود که افراد ضعیف و تنگدست را دولت کمک می‌کرد، کار نباید به جایی می‌کشید که مردم فریاد بزنند حق ما را بدهید، بلکه خود به یاد ملت می‌افتادند و حق‌شان را می‌دادند، عزت و احترام مردم را نگاه می‌داشتند که دست‌شان به سؤال نرود، دست به جایی نمی‌رفت که زنی از یک شهری بلند شود و برای سؤال به شهری دیگر برود. این زیبندهٔ حکومت اسلامی نیست. حضرت عمر رضی الله عنه یک یهودی را دید که گدایی می‌کند، اشک از چشمانش جاری شد که چرا ما اینها را کمک نکنیم و دستور داد به اینها از بیت‌المال کمک بشود، شما کاری به دینش نداشته باشید؛ چه یهودی باشد، چه نصرانی باشد و امروزه در کشور ما بهایی باشد، حق زندگی دارد، از این آب و خاک سهم دارد، لذا باید حقشان داده شود و بر آنها ظلم نشود. الله تعالىٰ آیندهٔ روشن این کشور را به ما نشان بدهد.