امروز دمکراسی اصلی‌ترین واژهٔ  مشروعیت در جهان برای حاکمیت‌هاست، هر جا سخن از دمکراسی می‌آید ملزوم آن رای و انتخابات است. در همهٔ جوامع پیشرفته از اروپا و آمریکا گرفته با چندین حزب و کاندیداتور که شرکت‌کنندگان در انتخابات دارای انتخاب‌های متنوعی هستند تا کشورهای تک حزبی و تک کاندیدتاتوری که شرکت‌کننده در هر انتخابات […]

جایگاه رای مردم در تصمیم‌گیری مدیران کشورامروز دمکراسی اصلی‌ترین واژهٔ  مشروعیت در جهان برای حاکمیت‌هاست، هر جا سخن از دمکراسی می‌آید ملزوم آن رای و انتخابات است.

در همهٔ جوامع پیشرفته از اروپا و آمریکا گرفته با چندین حزب و کاندیداتور که شرکت‌کنندگان در انتخابات دارای انتخاب‌های متنوعی هستند تا کشورهای تک حزبی و تک کاندیدتاتوری که شرکت‌کننده در هر انتخابات به غیر از شرکت کردن و انتخاب  یک شخص و یک حزب  خاص چاره‌ای ندارد، انتخابات و رای مردم ابزار و عامل اصلی در اثبات مشروعیت نظام‌ها به جامعه بین المللی و تثبیت موقعیت حتی دیکتاتورهایی هم‌چو: «قذافی»، «صدام» و «کیم جونگ اون» است.

هرچند از دید فیلسوفان بزرگی هم‌چو «ایمانوئل کانت» که پس از ارسطو بزرگترین فیلسوف غربی به شمار می‌رود و بی‌ترديد بيشترين تأثير را بر نظام انديشهٔ دوران جديد به ويژه در حوزه‌های گوناگون فلسفه داشته است دمکراسی با مبنای رای و انتخابات کنونی برایش قابل قبول نمی‌باشد و با جملهٔ «دموکراسی بدترین نوع دیکتاتوری است» خط بطلانی بر دمکراسی می‌کشد.

همچنین قرآن می‌فرماید: «واکثرهم لایعلمون، لا یعقلون»، رای عمومی را حداقل در مواردی مبنایی بر تصمیم صحیح و درست نمی‌داند، ولی به هر حال در حکومت عده‌ای به‌عنوان حاکم، دولت‌مرد، مدیر و یا هرآنچه که نامش را می‌توان گذاشت «آلترناتیوی» مناسب‌تر از رای، انتخابات و نظرسنجی حداقل در عصر کنونی نمی‌توان برای شرکت دادن جامعه و مردم در تصمیم‌گیری‌ها پیدا کرد.

صرف رای دادن، انتخابات و نظرسنجی نمی‌تواند آن دمکراسی و آزادی واقعی مورد نظر جامعه را تامین کند و کشور یا جامعه را به مسیر مورد دلخواه مردم هدایت نماید.

در جوامع پیشرفته و مترقی مطالبه‌گری جامعه در برابر منتخبین و رایشان باعث شده که هر لحظه سیستم حاکمیتی، سیستم رسانه و موسسات مالی و اقتصادی برای ادامهٔ حاکمیت و تداوم فعالیت‌شان نظر رای دهنده و مخاطب خود را مورد رصد قرار دهند و به آن توجه کنند تا سیاست و برنامه‌هایشان را بر مبنای آن تدوین نمایند و به وعده‌های انتخاباتیشان جامهٔ عمل بپوشانند تا بتوانند با قدرت بیشتر و بهتر به فعالیت خود ادامه دهند مانند:

رسانه‌های جمعی با نظر سنجی‌ها در مورد برنامه‌هایشان؛ موسسات مالی در خدمات مالی و یا احزاب سیاسی و نمایندگان در حاکمیت، تا دوباره از مردم رای اعتماد بگیرند.

ولی در کشور ما انتخابات و نظرسنجی در رسانه آیا شروع یک مطالب‌گری برای جامعه است؟ آیا جامعه بعد از انتخابات یا نظرسنجی می‌تواند دنبال رای و مطالباتش از  منتخبان باشد؟

به واقعیت نوع برخورد منتخبین در مجلس در عدم جوابگویی حتی به تماس‌های تلفنی در جامعهٔ ایرانی به وضوح ثابت می‌کند که انتخابات فقط شو و نمایشی برای رسیدن عده‌ای به مقام و قدرت است که با پایان انتخابات و تا شروع انتخابات بعدی این شو به پایان می‌رسد.

نظرسنجی تلویزیونی و رسانه‌ای که نمونهٔ بارز آن انتخاب «برنامه نود» به‌عنوان بهترین برنامه توسط بینندگان و بلافاصله عزل مجری توانمند برنامهٔ نود عادل فردوسی‌پور نشان از  بازار گرمی برای *۳* است و نظر مردم جایگاهی در تصمیم‌گیری مدیران ندارد.

شاید اگر منتخبینی در دوره‌هایی از مدیریت کلان کشور با شعار «خدمت به مردم» با میلیون‌ها رای، پا به عرصهٔ خدمت در سطح اول مدیریت کشور گذاشته ولی بدون هیچ نظرخواهی از مردم تصمیم به اموراتی می‌گیرند که در طول سه سال با یک بیانیه و چهار قطعنامه از فصل شش و هفت منشور ملل توسط شورای امنیت کشورمان را با عدم درک درست از واقعیت‌های شورای امنیت و روابط بین الملل به لبه پرتگاه می‌کشاند.

این واقعیت دارد که مدیران انتخابشان توسط مردم را بسان مختار بودنشان در انجام هر تصمیم و کاری می‌دانند که تصوری بس نادرست است؛ زیرا انتخابات و نظرسنجی شروع یک انتخاب برای مطالب‌گری و پاسخگویی به جامعه و مردم است که متاسفانه پاسخگویی به جامعه مگر در مواردی آن هم در حد شعار و یا از ترس فشار رسانه‌های جمعی، در مدیریت کشور وجود ندارد که این شرایط در ارگانهایی که کمتر با انتخاب سروکار دارند و بیشتر انتصابی هستند دارای شدت بیشتریست و با ژستی مقدس‌گونه حتی انتقاد و مطالبه‌گری جامعه را  نوعی هنجار شکنی می‌دانند.

ولی به واقعیت راه رشد، توسعه، پیشرفت، خوشبختی و موفقیت هر جامعه و حاکمیت از مطالبه‌گری جامعه و جواب‌گویی همیشگی منتخبین و مدیران سیاسی و اجرایی به مردم می‌گذرد و رای مردم در نظر سنجی‌ها و رفراندوم‌ها باید مبنای تصمیم‌گیری مدیران حداقل در امورات مهم باشد.

نویسنده: فاتح کردی