سؤال: طلب شفاعت از قبور بزرگان دین جایز است یا خیر؟

سؤال: طلب شفاعت از قبور بزرگان دین جایز است یا خیر؟

جواب:

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله والصلاة والسلام علی رسول الله و علی آله و صحبه ومن اتبع هداه؛ اما بعد:
به توفیق الله ذوالجلال والإکرام عرض می کنم:

الف) انسان در این جهان مکلف به ایمان و انجام دادن فرائض و دوری از کبائر است.
ب) کسی که به این مسئولیت عمل می‌کند، الله برنامه های دنیا و آخرت او را ردیف می‌کند و نیازی به رفتن پیش قبور بزرگان برای استشفاع ندارد و کسی که به این وظیفه عمل نکند، استشفاع از قبور به او سودی نمی‌رساند.
ج) در هیچ جا از قرآن و سنت از مؤمنان خواسته نشده که از قبور بزرگان شفاعت بخواهید و معمول أئمه دین و سلف صالح نیز استشفاع نبوده است!!!
د) دنیا دارالعمل است نه دارالجزاء، در دارالعمل باید دنبال عمل دوید که فرصت فراهم است. در میدان قیامت که فرصت عمل تمام شده است و انسان با خطرات گوناگون مواجه می‌گردد، آنجا نیاز به شفاعت دارد نه اینجا!
در این دنیا اگر یک ایرانی به احتمال اینکه شاید در آینده مرتکب خطائی شد و شاید به زندان افتاد و شاید قاضی حکم ابد یا شلاق یا اعدام برای وی صادر کرد، از همین الآن جهت احتیاط از سران نظام درخواست شفاعت کند تا فردای روز سخت مشکلش حل شود!
قطعاً سران نظام از این درخواست می‌خندند و به او می‌گویند: تو فعلاً در حد توان قوانین را رعایت کن، بعد که در گِل افتادی بیا تا چاره‌ای بیندیشیم!
شفاعت هم مربوط به عالَم بعد است نه این عالم، اینجا خود شخص می‌تواند با توبه جبران کند و در حد توان عمل نیک انجام دهد و با توسل به نماز، روزه، صدقات و حج و عمره دعا کند.
هـ)  شفاعت در آخرت مشروط است به اینکه طلب شفاعت کننده مؤمن باشد و شفاعت کننده نیز مؤمن باشد و به اذن رب العالمین و برای کسی که اجازه برسد شفاعت می‌کند.
باز محل تامل است اینکه آیا به هر بزرگی اجازه شفاعت داده می‌شود و برای هر کس که از او استشفاع کند اجازه می‌رسد؟
این آزادی بدون قید و بند برای مخلوق کجا آمده است!
ز) منفعت اعمال نیک قطعی و مسلّم است به نسبت طلب شفاعت از قبور، تاکید شریعت بر اعمال صالح است نه استشفاع که نفع آن در صورت جواز احتمالی است!
ح) برخی از صوفیای کرام فقط در حد جواز قائل به استشفاع هستند نه استحباب و نه سنت و نه واجب و نه فرض و اکثر اهل علم به آن توصیه نمی‌کنند و آن را ترجیح نمی دهند و مصلحت امت اسلامی در همین است.
ط) آیا حتماً بزرگان درخواست شفاعت را می‌شنوند یا خیر؟ این مسئله به صورت قطعی و به اجماع دانشمندان اسلام ثابت نیست؛ زیرا مسئلهٔ سماع موتی مختلف فیه است، باز فرض بر اینکه سماع موتی در مجموع ثابت است، آیا بزرگان این نوع درخواست‌ها را می‌شنوند؟ این اصلا ثابت نیست، و آیا این درخواست اگر مربوط به عالم آخرت باشد تا روز قیامت در حافظه‌ بزرگان می‌ماند می‌ماند یا خیر؟ و آیا… ؟؟؟
و اگر درخواست شفاعت مربوط به مسائل دنیوی باشد باز هم قطعی نمی توان گفت که مرده آن را می‌شنود یا خیر؟ و آیا در حوزهٔ اختیارات او هست یا خیر؟ و آیا حوصله و فرصت آن را دارد یا خیر؟ و آیا… ؟؟؟؟

برخی از فتاوای محققین علمای حنفیه:

 پاسخ مولانا رشیداحمد گنگوهی به این سؤال: حاجت خواستن از اهل قبور به طریق دعا جایز است یا نه؟
جواب: استعانت و استمداد اهل قبور به هر نهج که باشد جایز نیست. (فتاوی رشیدیه ۳۳۱)
مفتی کفایت‌الله نوشته است:
اگر کسی سر قبر از صاحب قبر بخواهد که از الله بخواه که از روی رحمت خویش کار مرا را انجام دهد، این درخواست فایده‌ای ندارد؛ زیرا سماع اصحاب قبور ثابت نیست، بنابراین هر حاجتمند از الله تعالیٰ سؤال و دعا کند، این تعلیم سید و مولای ما و خاتم الأنبیاء صلی‌الله‌علیه‌وسلم است.
(کفایة المفتی ج۱ / ۱۷۹-۱۸۰ – نگا: همان: ۲۲۶)
مفتی محمود هم در فتاوی خود نسبت به اینگونه دعاها نوشته:
«احتیاط در این است که این چنین نکند.» (فتاوی مفتی محمود ج۱ / ۱۷۲)
مفتی محمد شفیع نوشته:
احتیاط در اجتناب است. (امداد المفتیین ج۲ / ۱۸۱)
مفتی محمود الحسن نوشته:
غیر از روضهٔ نبی اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم بر قبر هر کسی حاضر شدن و از صاحب قبر درخواست دعا کردن ثابت نیست. (فتاوی محمودیه ج۱ / ۳۵۷)

در پایان چیزی که در قرآن و سنت به آن توصیه نشده و حتی اشاره‌ای به جواز آن نرفته و از سوی دیگر مؤمن صالح به آن اندازهٔ سر سوزنی نیاز ندارد و باز اکثر اهل علم به جواز آن قائل نیستند، و آنان که به جواز قائل‌اند باز هم از روی احتیاط به ترک آن توصیه می‌کنند؛ چون این امر عوارض شرکی دارد، پس آن را باید ترک کرد نه اینکه دنبال اثبات آن شد و بر آن پافشاری کرد و کتاب نوشت و در فضای مجازی تبلیغات کرد.

خوانندهٔ محترم بدان که انجام دادن فرائض و ترک کبائر و تلاوت قرآن و ذکر الله و نماز حاجت و جهاد  بهترین عبادت و برترین وسیله و شفاعت‌گر برای تمام مشکلات دنیوی و اخروی هستند.

عبدالحکیم سیدزاده

 

  • نویسنده : استاد عبدالحکیم سیدزاده