قرآن بزرگترین معجزهی پیامبر ـ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ـ و برترین دلیل بر پیامبری اوست؛ چون کلام خداست و آنحضرت صلى الله علیه وسلم علىرغم ظهور معجزات دیگرش، مردم عرب را با غیر از قرآن به هماوردی نخوانده و تحدّی نکرده است. قرآن در عین حال که معجزه است، قانون و برنامهی رسالت و […]
قرآن بزرگترین معجزهی پیامبر ـ صَلَّى اللّٰهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ ـ و برترین دلیل بر پیامبری اوست؛ چون کلام خداست و آنحضرت صلى الله علیه وسلم علىرغم ظهور معجزات دیگرش، مردم عرب را با غیر از قرآن به هماوردی نخوانده و تحدّی نکرده است. قرآن در عین حال که معجزه است، قانون و برنامهی رسالت و موضوع هدایت نیز هست.
سایر معجزات پیامبر مانند شق قمر و… و معجزات سایر انبیاء؛ مانند شتر صالح و عصای موسى حسّی و مادی و محدود به زمان خاصی بودهاند و فقط دلیل بر صحت قانون الٰهی و برنامهی رسالت بودهاند؛ اما قرآن معجزهای علمی، معنوی، عقلی، زنده و ماندگار است؛ چون این دین وختم نبوت ماندگار است.
بر اساس شهادت قرآن و پیامبر اسلام و مشاهدهی اختلافات عینی و محسوس در مطالب و نسخههای توراه و انجیل، این دو کتاب آسمانی و همچنین سایر کتابهای آسمانی- جز قرآن کریم- تحریف شدهاند.
راز مصونیت قرآن – با آنکه دشمنان درونی وبیرونی آن در طول تاریخ خواسته ومی خواهند آن را ولو اینکه با جعل حدیث ویا هر بهای دیگر باشد تحریف کنند- پاسداری خداوند از قرآن است؛ چنانکه ارشاد فرمودهاند:
﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ﴾ [حجر: ۹]؛ «به یقین ما قرآن را نازل کردیم و به یقین ما نگهبان آن هستیم.»
الله پاسداری از آن را به هیچ کس دیگری نسپرده است و همچون دیگر کتابهای آسمانی نیست که خداوند مواظبت از آنها را به پیروانشان سپرده باشد، همچنان که خداوند متعال در مورد ایشان میفرماید: ﴿بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ کِتَابِ اللّٰهِ﴾ [المائده: ۴۴]؛ «به خاطر آنکه محافظت از کتاب خداوند به ایشان سپرده شده بود.» بنابراین، تا قیامت هیچ کس نمیتواند در قرآن کمی یا زیادتی ایجاد نماید.
شواهد عینی در تحریف تورات و انجیل:
«اولاً: عهد قدیم دارای سه نسخهی اصلی است: نسخهی سامری، نسخهی عبری، و نسخهی یونانی؛ و در میان این سه نسخه تضادها و تناقضات و اضافات و نقائص بسیاری وجود دارد به گونهای که نمیتوان به هیچ یک از آنها اعتماد نمود.
ثانیاً: عهد قدیم دارای چاپهای متعددی است که تقریباً هیچ یک از آنها با چاپهای دیگر مطابقت نمیکند. تورات این کشور با تورات آن کشور و تورات این نسل با تورات نسل دیگر همخوانی ندارد….
ثالثاً: اسفار عهد قدیم پُر است از حکایات و افسانههای متناقض که به هیچ وجه نمیتوان در بین آنها نوعی همخوانی ایجاد کرد؛ و حتى مضامین ابواب در یک سِفر واحد با یکدیگر متناقض میباشند.
رابعاً: عهد قدیم آکنده از افسانهها و توهّمات و سرگذشتهای جنسی مبتذل و بدآموزیها و نارواییها است که به هیچ وجه با مظاهر طهارت و تقدُّس سازگاری ندارند.
خامسا: مضامین تورات با حقایق علمی که بر پایهی مشاهده و آزمایش ثابت شدهاند، و با اندیشه و تعقّل تکامل یافتهی بشری، منافات دارند. و بر ناسازگار نشان دادن دین با عقل سالم؛ و تضادّ معارف دینی با دانش صحیح تأکید دارند.
سادساً: عهد قدیم مطالب و مضامین خود را از مآخذ متعددی برگرفته است که مهمترین آنها عبارتاند از:
(۱) سرود اِخناتون؛
(۲) حکمتهای آمینوبی؛
(۳) قانون حمورابی.
سابعاً:ارائهی تصویرهای نادرست از ذات خداوند؛
ثامناً: آلوده نشان دادن انبیا؛
تاسعاً: اضافه بر همهی اینها، تعصّب کور نسبت به ملّت بنی اسرائیل که ما را بر آن میدارد که به متن تورات فعلی کمترین اطمینانی نداشته باشیم و به هیچ وجه مضامین آن را تصدیق نکنیم. [بخشی از مقدمهی دکتر علی عبدالعظیم بر کتاب دکتر بدران، تورات: عقل، علم و تاریخ، صص ۷ و۸]
بر اساس تحقیقات نوینی که خود غربیها انجام دادهاند تحریف شدن تورات به اثبات رسیده است. اسپینوزا، فیلسوف آزاداندیش که خود یهودی است، نقدی قوی بر عهد قدیم نوشته و نادرستی منسوب بودن آن را به انبیای الٰهی به اثبات رسانیده است. به ویژه در مورد تورات، وی تأکید بیشتری دارد و با دلایل قاطع ثابت نموده است که صدها سال پس از موسى نوشته شده، و….
حتى برخی از دانشمندان و متفکران غربی مصرّانه خواستار دور گردانیدن کتاب مقدس ـ به ویژه عهد قدیم ـ از محیط مدارس پسرانه و دخترانه شدهاند؛ زیرا بر این باورند که در آن مطالبی وجود دارد که با عفّت عمومی و آداب و رسوم جامعه همخوانی ندارد.
… انجیل، ظاهراً اندک زمانی پس از حضرت عیسى علیه السلام مفقود گردیده و چیزی از آن باقی نمانده است و آنچه را که امروزه مسیحیان به عنوان انجیل با آن آشنایی دارند، به نویسندگان آن نسبت داده شده است که از میان آنها چهار انجیل از معروفیت بیشتری برخوردارند: متّى، مَرقُس، لوقا، یوحنّا. که آنها را از میان هفتاد انجیل انتخاب کردهاند و حکم تحریم قرائت، بلکه از میان بردن بقیّهی اناجیل را صادر کردهاند.
این انجیلها چیزی به جز سلسله مطالبی در باب سیره و زندگانی حضرت عیسى علیه السلام نیست؛ البته برخی از گفتارها و مواعظ را هم در بر دارد که در برخی از موارد با یکدیگر بسیار تضاد دارند. حتى برخی مضامین در هر یک از این انجیلها با مضامین دیگر آن در تناقض است.
راجع به تاریخ نگارش این انجیلها و زبان اصلی آنها و زبانی که به آن ترجمه شدهاند، اختلاف نظرهای بسیاری وجود دارد. حتى محققان و متخصصان در مورد صحت انتساب این اناجیل به مؤلفان آنها تردید دارند. رشید رضا در مجلهی المنار از دائره المعارف فرانسه نقل مینماید که انجیلهای چهارگانهی مورد اعتماد مسیحیان سیصد سال پس از حضرت عیسى علیه السلام نوشته شدهاند.
پدر عبدالواحد داوُد، کشیش مسیحی آشوری که به اسلام گرویده است، در کتاب انجیل و صلیب میگوید:
انجیلهایی که اکنون مورد اعتمادند، پیش از قرن چهارم میلادی هرگز مورد اعتماد نبودهاند. [ر.ک. النصرانیه والإسلام، محمد طهطاوی، دارالأنصار، قاهره، صص ۲۶ – ۱۴؛ کتاب «الکتب المقدّسه بین الصحه والتحریف»، دکتر یحیى محمّد ربیع، دارالوفاء، مصر، فصل مربوط به سند اناجیل، صص ۱۸۵ – ۱۱۵؛ کتاب علّامه شیخ محمّد ابوزهره: «محاضرات فی النصرانیّه»؛ کتاب «الأسفار المقدّسه»، دکتر علی عبدالواحد وافی]»؛ به نقل از قرآن منشور زندگی، دکتر قرضاوی، ترجمهی عبدالعزیز سلیمی، صص ۵۳ – ۵۱ با اندکی تصرف.
نویسنده: عبدالحکیم سیدزاده