حضرت شیخ الإسلام مولانا عبدالحمید حفظه‌الله در جلسهٔ هفتگی اساتید دارالعلوم زاهدان (١٧ مهر ١٤٠١) نسبت به داشتن حس غلامی و بردگی/ یا همان درباری بودن، به علما و ریش‌سفیدان هشدار داد و آن را مریضی بزرگی خواند. این سخن مرا یاد واقعه‌ای از حضرت شیخ الحدیث مولانا سید محمّد یوسف رحمه‌الله انداخت، زمانی که […]

حضرت شیخ الإسلام مولانا عبدالحمید حفظه‌الله در جلسهٔ هفتگی اساتید دارالعلوم زاهدان (١٧ مهر ١٤٠١) نسبت به داشتن حس غلامی و بردگی/ یا همان درباری بودن، به علما و ریش‌سفیدان هشدار داد و آن را مریضی بزرگی خواند.
این سخن مرا یاد واقعه‌ای از حضرت شیخ الحدیث مولانا سید محمّد یوسف رحمه‌الله انداخت، زمانی که در معیت ایشان جهت مذاکرهٔ مسألهٔ صلحی به منزل سردارِ یکی از طوایف بزرگ بلوچ رفته بودیم و تنی چند از سران طوایف مختلف هم حضور داشتند، یکی از سرداران بلوچ به حضرت شیخ الحدیث رحمه‌الله رو کرد و گفت: شما چرا در میان ما و فلان قوم، صلح ایجاد نمی‌کنید؟ حضرت فوراً جواب داد: چون شما «غلام» هستید.
یقیناً «غلام» خطاب کردن آن هم به یک سردار بلوچ، از هر فحش و ناسزایی بدتر است؛ به گونه‌ای که شاید به خاطر آن دست به سلاح هم برده شود. به همین خاطر آن سردار هم با شنیدن این سخن، در جا خشکش زد و تا لحظاتی زبانش بند شد تا اینکه بعد از سکوتی که حکمفرما شده بود، گفت: می‌رسد مردی که زنجیر غلامان بشکند….
منظور حضرت شیخ الحدیث رحمه‌الله، این بود وقتی که شما را دیگران تجهیز کرده و اسلحه به دستتان داده‌اند، اختیارتان را به همان‌ها سپرده‌اید. اگر شما طوق بردگیِ آنها را از گردن‌تان باز کنید، ما فوراً برای ایجاد امنیت و برقراری صلح و آشتی از جان خود مایه می‌گذاریم.
امروزه هم که شرایط استان بسیار دردمند کننده است، حضرت شیخ الإسلام حفظه‌الله – مردی که می‌رسد زنجیر غلامان بشکند – همین هشدار را به علما و سرداران طوایف مختلف بلوچستان داده است که طوق «غلامی» را از گردن‌تان باز کنید و مواظب باشید، «مردم» را با «بردگی» عوض نکنید. «مردم» ولی‌نعمت شما و سرمایه‌های بزرگی هستند که حق و حقوق قانونی خویش را می‌خواهند. از شما علما و بزرگانِ قوم «صداقت» می‌خواهند. از« دروغ» و «چاپلوسی» خسته شده‌اند.
می‌خواهند «حق» بگویند و «حق» بشنوند و به «حق» برسند. آنان «حق‌گویان» را بر سر و چشم خود می‌گذارند و تا حد «جان» دوست می‌دارند. اگر «مردم» را به دست آوردید، به جای «غلام»، «آقا» خواهید شد. ولی اگر معادله برعکس شد، در چشم «مردم» حتىٰ ارزش یک «غلام» را هم نخواهید داشت.

✍ زبیر حسین‌پور