خداوند پیامبر صلی الله علیه وسلم را در زمانی مبعوث کرد که شرک، گمراهی، جهالت، ستم و فساد دنیا را فرا گرفته بود. آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم پیام شفابخش و نورانی خداوند را به مردم رساند. به راستی هدایت مردم و نجات از جهل و ضلالت بعد از فضل و کرم خداوند مرهون […]

 

خداوند پیامبر صلی الله علیه وسلم را در زمانی مبعوث کرد که شرک، گمراهی، جهالت، ستم و فساد دنیا را فرا گرفته بود. آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم پیام شفابخش و نورانی خداوند را به مردم رساند. به راستی هدایت مردم و نجات از جهل و ضلالت بعد از فضل و کرم خداوند مرهون جان‌فدایی پیامبر صلی الله علیه وسلم است. نخستین تربیت یافتگان مکتب قرآن نقش مهمی در تبلیغ دین اسلام ایفا کردند؛ پس جا دارد که فرزندان اسلام بیش از پیش شخصیت هر یک از این رادمردان را بشناسند که یکی از آن شخصیات حضرت ابوهریره رضی الله عنه است.

حضرت ابوهریره رضی الله عنه

ابوهریره؛ عبدالرحمن بن صخر یکی از همین جان‌فدایان و مجاهدان است. نام ایشان در جاهلیت عبدشمس بن صخر بود. اما زمانی که اسلام آورد، – طبق قول مشهور: – پیامبر صلی الله علیه وسلم ایشان را عبدالرحمٰن نام گذاشت. (سیر أعلام النبلاء: ٢/ ٥٧٦، الإصابة: ٤/ ٢٠٤)

اما وی به کنیه مشهورتر است. خود درباره‌ی اینکه چرا به ایشان ابوهریره می‌گویند، می‌فرماید: زمانی که گوسفندان خانواده‌ام را می چرانیدم، در صحرا بچه‌های گربه‌ای وحشی را یافتم، آنها را در آستین خود جای دادم، چون به منزل آمدم، مردم صدا‌ی گربه‌ها را از نزدیک من شنیدند، گفتند: این چیست ای عبدشمش؟ گفتم: بچه گربه‌هایی که آنها را یافته‌ام. آنها خطاب به من گفتند: پس تو ابو هریره (صاحب گربه) هستی؛ از این پس، این عنوان بر من مقرر گردید.

ایشان در ١٢ سالگی از نعمت پدر محروم گشت و مادرش به تنهایی سرپرستی او را بر عهده گرفت.

 اوصاف و اسلام ابوهریره

وی را عبدالرحمٰن بن ابی لبید این‌گونه توصیف کرده است: او مردی گندمگون با شانه‌های فراخ و دارای گیسو بود، دندان‌های جلویش از هم فاصله داشت. اﺑﻮهریره رضی الله عنه در ماه ﻣﺤﺮم ﺳﺎل هفتم هجری، هنگامی ﮐﻪ پیامبر صلى الله علیه وسلم در ﻏﺰوه خیبر ﺑﻮد، اﺳﻼم آورد. (سیر أعلام النبلاء: ٢/ ٥٨٦)

در ﺟﻨﮓ خیبر همراه پیامبر صلى الله علیه وسلم ﺷﺮﮐﺖ ﻧﻤﻮد. سعید بن مسیب از ایشان روایت کرده ﮐﻪ ﮔﻔﺖ: همراه پیامبر صلى الله علیه وسلم در ﺟﻨﮓ خیبر ﺣﻀﻮر داﺷﺘﻢ. (بخاری: ٤٢٠٥)

اﺑوالغیث از اﺑﻮهریره رضی الله عنه روایت می‌کند: همراه پیامبر صلی الله علیه وسلم ﺑﻪ ﺳﻮی خیبر رفتیم و ﺧﺪاوﻧﺪ ﻣﺎ را پیروز گردانید. ابوهریره رضی الله عنه ﺑﻌﺪ از خیبر در دیگر ﺟﻨﮓها و ﺻﺤﻨﻪ‌ها ﺣﻀﻮر داﺷﺖ و در ﮐﻨﺎر اﻓﺘﺨﺎر همراهی پیامبر صلی الله علیه وسلم اﻓﺘﺨﺎر جهاد در راه ﺧﺪا را نیز ﺑﻪ دﺳﺖ آورد.

اشتیاق به حدیث پیامبر صلى الله علیه وسلم

دوران همراهی ابوهریره رضی الله عنه ﺑﺎ پیامبر صلی الله علیه وسلم چهار ﺳﺎل و اﻧﺪی بود که همواره همراه پیامبر صلى الله علیه وسلم ﺑﻮد و ﻓﻘﻂ ﺑﺮای ﻓﺮاﮔﺮﻓﺘﻦ از پیاﻣﺒﺮ صلى الله علیه وسلم در این ﻣﺪت ﮐﺎملاً ﺧﻮد را از همه چیز ﺧﺎﻟﯽ و ﻓﺎرغ ﮐﺮده ﺑﻮد. او دﺳﺖ در دﺳﺖ پیامبر صلى الله علیه وسلم ﮔﺬاﺷﺘﻪ و هر ﺟﺎ ﮐﻪ رسول اکرم صلی الله علیه وسلم ﻣﯽ‌رﻓﺖ، ﺑﺎ ایشان همراه ﺑﻮد و در ﺳﻔﺮ و حضر از پیامبر صلی الله علیه وسلم ﺟﺪا ﻧﻤﯽ‌ﺷﺪ، ﭼﻮن ﺧﺮید و ﻓﺮوش و ﺧﺎﻧﻮاده و اﻣﻮاﻟﯽ ﻧﺪاﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ آن ﻣﺸﻐﻮل ﺷﻮد؛ زیرا در زمان آن‌حضرت صلى الله علیه وسلم ازدواج نکرد، بلکه بعدها ازدواج کرد.

ایشان از همان اوّل که مسلمان شد، حرص شدیدی نسبت به حفظ قرآن و احادیث نبوی داشت. همیشه صحابه‌ی کرام را از دوران قبل از اسلام آوردن خویش می‌پرسید و آن وقائع را حفظ می‌کرد؛ اما چون در اوایل که مسلمان شد، ضعف حافظه داشت، آن را با پیامبر صلی الله علیه وسلم در میان گذاشت و ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه وسلم ﺑﻪ او ﻓﺮﻣﻮد: «ﭼﺎدرت را پهن ﻛﻦ.» و او چادرش را پهن ﻛﺮد، ﺳﭙﺲ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ صلی الله علیه وسلم ﺑﻪ او احادیثی را ﮔﻔﺖ و فرمود: «آن را ﺟﻤﻊ ﻛﻦ و ﺑﻪ ﺳﻴﻨﻪ‌ات ﺑﭽﺴﺒﺎن.» اﺑﻮهریره ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺮد و از آن ﺑﻪ ﺑﻌﺪ، دﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ ﺣﺪﻳﺜﻲ را ﻓﺮاﻣﻮش نکرد. (الإصابة: ٤/ ٢٠٨)

اﻳﻦ داﺳﺘﺎن را اﺋﻤﻪ ﺣﺪﻳﺚ؛ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺑﺨﺎری، ﻣﺴﻠﻢ، اﺣﻤﺪ، ﻧﺴﺎﺋﻲ، ابویعلىٰ و ابوﻧﻌﻴﻢ ذﻛﺮ ﻛﺮده‌اﻧﺪ. خود می‌فرماید: شما می گویید که ابوهریره به کثرت روایت می‌کند، من مرد فقیری بودم که برای پر کردن شکم خود با نبی اکرم صلی الله علیه وسلم همراه بودم، مهاجرین به داد و ستد در بازارها مشغول بودند و انصار سرگرم اموال و کشاورزی خود، لذا هیچ مجلسی از مجالس سرور کائنات صلی الله علیه وسلم از من ترک نشد.

به همین خاطر ایشان احادیث زیادی روایت می‌کند. او بسیاری از این روایات را از صحابه فرا گرفته، بخصوص روایاتی که قبل از مسلمان شدن ایشان هستند و شخصاً آنها را نشنیده است. از این رو ابوهریره رضی الله عنه از بسیاری از ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ اﺑﻮﺑﮑﺮ، ﻋﻤﺮ، ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﻋﺒﺎس، اﺑﯽ ﺑﻦ ﮐﻌﺐ، اﺳﺎﻣﻪ ﺑﻦ زید، ﻋﺎﺋﺸﻪ، سهل ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ساﻋﺪی، ﻧﻀﺮ ﺑﻦ اﺑﯽ‌ﻧﻀﺮ و… رضی الله عنهم حدیث روایت ﮐﺮده اﺳﺖ. (سیر أعلام النبلاء: ٢/ ٥٧٩)

اینها علاوه از آن احادیثی هستند که مستقیماً از پیامبر صلى الله علیه وسلم روایت کرده است. اﺑﻮهریره رضی الله عنه بیش از همه‌ی ﺻﺤﺎبه ﺣﺪیث روایت ﮐﺮده است و سعی بر این داشت که در روایت حدیث، عین الفاظ آن‌حضرت صلى الله علیه وسلم را استعمال کند. تعداد روایات ایشان، ﭘﻨﺞ هزار و سیصد و هفتاد و چهار ﺣﺪیث (٥٣٧٤) است. (همان: ٢/ ٦٣٢)

امام بخاری می‌گوید: از ابوهریره رضی الله عنه تعداد هشتصد نفر یا بیشتر روایت کرده‌اند. (همان: ٢/ ٥٨٦)

امام احمد بن حنبل در مسند خویش از ایشان – با حساب تکراری‌ها – تعداد ٣٨٤٨ حدیث روایت کرده است. امام بقی بن مخلد هم در مسند خود از ایشان ٥٣٧٤ حدیث آورده است. ﮐﺜﺮت روایات و ﺣﻔﻆ اﺑﻮهریره رضی الله عنه از آنجاست که ایشان از همه چیز دست کشید و ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻋﻠﻢ و ﺣﻔﻆ ﻣﺸﻐﻮل شد.

 محبت با پیامبر صلى الله علیه وسلم

ایشان با آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم محبت زیادی داشت و این محبت خود را روزی به آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم چنین اظهار کرد: یا رسول الله! چون نام شما را می‌شنوم چشمانم روشن می‌شود. این محبت به جایی رسیده بود که نام مبارک آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم را می‌شنید، نمی‌توانست آرامش خود را حفظ کند و به گریه می‌افتاد. این کار یک بار نبود، بلکه چه بسا که غش می‌کرد.

 ابوهریره و تحمل گرسنگی

کتابهای حدیث، صورتهایی از زندگانی مشقت‌بار ابوهریره رضی الله عنه را آن‌طور که خود ایشان بیان کرده است، آورده‌اند. خود می‌فرماید: گاهی اوقات از شدت گرسنگی بر شکم خود سنگ می‌بستم، گاهی شکمم را به زمین می‌چسباندم و گاهی شدت گرسنگی به جایی می‌رسید که بیهوش می‌شدم.

این همه مشقت به خاطر حفظ احادیث نبوی بوده است نه چیزی دیگر.

عبادت حضرت ابوهریره

ایشان به عبادت و تقوا معروف بود؛ چرا این‌گونه نباشد حال‌آنکه او با بهترین الگو در عبادت همراه بود، ایشان روزهای دوشنبه و پنجشنبه را روزه می‌گرفت، روزانه ١٢٠٠٠ مرتبه استغفار می‌کرد، شب را به سه قسمت تقسیم می‌نمود: یک‌سوم برای خوابیدن، یک‌سوم برای نماز، و یک‌سوم دیگر را به تکرار احادیث آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم می‌پرداخت.

 یکسویی از اختلافات صحابه

ایشان بعد از اینکه مسلمان شد، در جنگ‌های زمان آن‌حضرت صلى الله علیه وسلم مثل ذات الرقاع، تبوک، موته حضور داشت و بعد از وفات آن‌حضرت صلی الله علیه وسلم در جنگ با مرتدین و جنگ یرموک نیز شرکت کرد، اما در زمان وقوع اختلافات دو صحابی جلیل القدر؛ حضرت علی و حضرت معاویه رضی الله عنهما، کناره گیری کرد و علتش آن حدیثی بود که از رسول خدا صلی الله علیه وسلم نقل می‌کرد که: «فتنه‌هائی پدید خواهد آمد، کسی که بنشیند، بهتر از کسی است که برود و کسی که بر آن گذر می‌کند، بهتر از کسی است که در آن تلاش می‌کند، هر کس در کنار آن واقع شود، در آن خواهد افتاد و هر کس پناهگاهی یافت، باید [از فتنه‌ها] فاصله بگیرد.»

 ابوهریره در کلام الهی، پیامبر، صحابه و علمای امت

خداوند در آیات زیادی اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم را ستوده است که نشانگر فضیلت و عدالت آنان است؛ در برخی از این آیات فردی از اصحاب مورد ستایش قرار گرفته و در پاره‌ای شامل همه‌ی صحابه می‌شود. از آن جمله که شامل تمام صحابه می‌شود آیه‌ی ٢٩ سوره‌ی فتح است که خداوند می‌فرماید: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ وَالَّذِیْنَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَیْنَهُمْ﴾؛ «محمّد – صلى الله علیه وسلم – فرستاده‌ی خداست و کسانی که با او هستند، در برابر کافران تند و سرسخت و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزاند.»

پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید: «ابوهریره ظرفی از علم است.» ابن عمر رضی الله عنهما می‌فرمود: «ای ابوهریره! تو بیش از ما ملازم رسول الله صلی الله علیه وسلم بوده‌ای و بیش از ما حدیث او را حفظ کرده‌ای.» (سیر أعلام النبلاء: ٢/ ٦٠٣؛ الإصابة: ٤/ ٢٠٨)

امام شافعی می‌فرماید: «ابوهریره رضی الله عنه از همه‌ی کسانی که در روزگار او حدیث روایت کرده‌اند، حافظه‌ی قوی‌تری داشته است.»

 ﺑﻴﻤﺎری و وﻓﺎت اﺑﻮﻫﺮیره

هنگامی که ﻣﺮگ اﺑﻮﻫﺮیره رضی الله عنه ﻓﺮا رﺳﻴﺪ، ﮔﻔﺖ: ﺑﺮ ﺟﺴﺪ ﻣﻦ ﺧﻴﻤﻪ برنیفرازید و ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﺟﻨﺎزه‌ام آﺗﺶ روﺷﻦ ﻧﻜﻨﻴﺪ و ﻣﺮا ﺧﻴﻠﻲ زود ﺑﻪ ﺳﻮی ﻗﺒﺮ ﺑﺒﺮﻳﺪ؛ ﭼﻮن از ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ صلى الله علیه وسلم شنیده‌ام ﻛﻪ ﻣﻲ‌فرمود: «ﻫﺮﮔﺎه ﻣﺮد ﺻﺎﻟﺢ ﻳﺎ ﻣﺆﻣﻦ را بر ﺗﺎﺑﻮت ﺑﮕﺬارﻧﺪ، ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﺮا ﺑﻪ ﺳﻮی ﻗﺒﺮ ﺑﺒﺮﻳﺪ، و ﻫﺮﮔﺎه ﻣﺮد ﻛﺎﻓﺮ ﻳﺎ ﻓﺎﺳﻖ را بر ﺗﺎﺑﻮت ﺑﮕﺬارﻧﺪ، ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: وای ﺑﺮ ﻣﻦ! ﻣﺮا ﺑﻪ ﻛﺠﺎ ﻣﻲ‌ﺑﺮﻳﺪ؟»

ابوهریره رضی الله عنه طبق قول هیثم بن عدی، ابومعشر و ضمرة بن ربیعه: به سال ٥٨ هجری درگذشت، نیز در همین سال أم‌المؤمنین عائشه رضی الله عنها جهان را بدرود گفت. (الإصابة: ٤/ ٢١٠)

گویند به هنگام وفات ۸۷ سال داشته است. والله أعلم.
«رَضِیَ اللهُ عَنْهُ وَأَرْضَاهُ»

 احمد حسینی پور

 

 

  • نویسنده :  احمد حسینی پور