پیامبر خدا صلى الله علیه وسلم دستور دادند که به هنگام اراده نمودن خواستگاری و نکاح، به مخطوبه نگاه کنید. امام مسلم از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت نموده است که فرمود: در محضر آن‌حضرت صلى الله علیه وسلم حضور داشتم که مردی آمد و به ایشان خبر داد که قصد ازدواج با زنی […]

نگاه نمودن به هنگام خواستگاریپیامبر خدا صلى الله علیه وسلم دستور دادند که به هنگام اراده نمودن خواستگاری و نکاح، به مخطوبه نگاه کنید.

امام مسلم از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت نموده است که فرمود: در محضر آن‌حضرت صلى الله علیه وسلم حضور داشتم که مردی آمد و به ایشان خبر داد که قصد ازدواج با زنی از انصار را نموده است.

پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمود: «به او نگاه کرده‌ای؟»

گفت: نه.

فرمود: «برو و به او نگاه کن…».

در این حدیث استحباب نگاه کردن به صورت زنی که می‌خواهد با او ازدواج کند، بیان شده است و مذهب جمهور فقها همین است و این به خاطر مهم بودن مسأله‌ی نکاح و اموری که بر آن مترتب می‌شود، می‌باشد.

هم‌چنین امام مسلم رحمه الله روایت کرده است که حضرت مغیره بن شعبه رضی الله عنه به قصد ازدواج، از زنی خواستگاری نمود.

پیامبر صلى الله علیه وسلم به او فرمود: «به او نگاه کردی؟»

گفت: نه.

فرمود: «به او نگاه کن، چون این امر در میان شما موجب تفاهم، سازش و محبت می‌شود.»

در مسأله‌ی خواستگاری، حق نگاه کردن برای هر دو؛ یعنی: زن و مرد، ثابت است. خداوند متعال می‌فرماید:

«وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ» [البقره/۲۲۸]

«برای همسران (حقوق و واجباتی) است (که باید شوهرانشان ادا بکنند) همان گونه که بر آنان (حقوق و واجباتی) است (که باید همسران ادا بکنند) به گونه‌ای شایسته (که برابر عرف مردمان و موافق با شریعت اسلام باشد).»

و مناسب است که این نگاه زمانی صورت پذیرد که مرد تصمیم قطعی و محکمی برای ازدواج گرفته باشد و علاوه بر آن، توانایی مالی، بدنی و روحی را برای ازدواج دارد و دیگر این‌که طرف دوم (یعنی: زن) محلِ درستی برای ازدواج باشد؛ مانند این که: زن کافر و ناسپاس به خدا نباشد، یا همسر مرد دیگری نباشد، که اگر چنین باشد، باید فوراً نگاهش را برگرداند و دوباره به او نگاه نکند.

[هم‌چنین باید در نظر داشت که برای این کار، نباید دو طرف تنها باشند، بلکه باید به همراه زن یا دختر محرمی حضور داشته باشد.]

یکی از علما در توضیح این مسأله می‌گوید:

اختلاف نظر فقها در مورد آن‌چه در وقت اراده‌ی نکاح به آن نگریسته شود، تبسم و شگفتی شخصی را که در عصر حاضر زندگی می‌کند، برمی‌انگیزاند؛ زیرا بیش‌تر زنان در این عصر ـ بدون رغبت ازدواج، یا خواستگاری ـ قسمت بزرگی از بدن خویش را که دیدنش جز برای شوهر جایز نیست.

به راحتی در منظر عمومی برهنه می‌سازند و در این برهنگی زن شوهردار و بی‌شوهر مساوی هستند؛ بلکه ازدواج نزد بسیاری از زنان، مجوزی برای آسانی در برهنگی زیاد و کشف قسمت بیش‌تری از بدن و برهنه ساختن آن در راه‌ها و مکان‌های تجمع مردم در محل کار، مدرسه‌ها و میادین تولید و در هرجا است و با این کار خویش می‌خواهند مردان را شگفت زده نموده و در فتنه بیاندازند و این ـ نزد بیش‌تر مردم ـ به عرف اجتماعی ثابتی بدل گشته است که به خاطر آن جراید تخصصی و خاص برای آموزشِ زنان ـ با وسایلِ فنی ـ درست و افتتاح شده است که چگونه بتوانند مردان را در میدان‌های کار و محل‌های اجتماع، بیش‌تر فریفته سازند.

صنعت و فنون تخصصی درست شده است که زن را با وسایل گوناگون آماده می‌سازد تا مردِ بی‌گانه را در هر جایی که با وی دیدار کند، در فتنه بیاندازد و بفریبد و زن توانا هر روز ـ قبل از رفتن به محل‌های تجمّع مردم ـ به خانه‌ها و محل‌هایی که زن را برای فتنه انگیزی و فریفتن آماده می‌کنند، می‌رود و در بیش‌تر موارد سر پرستی آن مکان‌ها بر عهده‌ی مردانی است از آن راه کسبِ درآمد می‌کنند.

اگر چه تمام این معانی با اختلافی که در آن است، از چشم و نظر ما پنهان نبود، ولی آن‌ها را به نحو سابق تعلیل نموده و اثبات کردیم و در حقیقت حکم شرعی را برای اجتماعی که می‌خواهد همه احکامش مطابق شریعت باشد و نیازمند آن است، ثابت نمودیم، یا این کار را برای افرادی انجام دادیم که شوق دارند که در تمام کارهایشان مطابق شریعت باشند، که ـ بحمد الله ـ زمین از وجود چنین افرادی خالی نیست و نخواهد بود ـ ان شاء الله ـ.

«وَمَنْ لَمْ یَحْکُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ (×) وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنًا عَلَیْهِ فَاحْکُمْ بَیْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَکَ مِنَ الْحَقِّ»  [المائده/۴۶-۴۸]

«و هر کسی که به آن چه خدا نازل کرده، حکم نکند، پس ایشان‌اند فاسق و نا‌فرمان. و بر تو کتاب (کامل و شامل قرآن) را نازل کردیم که (در همه‌ی احکام و اخبار خود) ملازم حق و موافق و مصدق کتاب‌های پیشین (آسمانی) و شاهد (بر صحت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آن‌ها است. پس (اگر اهل کتاب از تو داوری خواستند) میان آنان بر طبق چیزی داوری کن که خدا بر تو نازل کرده است و به خاطر پیروی از امیال و آرزوهای ایشان، از حق و حقیقتی که برای تو آمده است، روی مگردان.»

ما حکم خدا را همان گونه که از مجموعه‌ی نصوص و سخنان فقها در آن مورد، نمایان می‌شود، ثابت می‌کنیم، پس هر کسی که از آن پیروی نمود، پیروز و کامیاب است و هر کس که نافرمانی آن را کند، یا مهمل و ناکارش سازد، یا به تمسخر آن بپردازد- و هر کسی که به گفتار یا کردار آن شخص که چنین رفتار می‌کند، راضی و خوشنود باشد- پس او نفرین شده و از رحمت الهی به دور است و در نارضایتی و خشم خدا به سر می‌برد، یا این که توبه‌ی راستینی انجام می‌دهد، یا در همین حال می‌میرد و به سوی عذاب دردناک برده می‌شود. [۱]

نویسنده: عبدالعزیز سیدهاشم غزولی
ترجمه: عبدالستار حسین‌بر


[۱]. نگا: د. محمد بلتاجی حسن: احکام خانواده، صص: ۱۶۹-۱۶۸٫

در مواردی که به اراده‌ی خواستگاری و نکاح ارتباط دارد، در ابتدا شایسته است  که دانسته شود که خواستگاری شرعاً چیزی جز تصمیم، رضایت و وعده برای ازدواج نیست و جای عقد را نمی‌گیرد و خلوت کامل بین آن‌ها روا نیست، زیرا آنان تا هنوز، شرعاً زن و مرد بی‌گانه و نامحرم محسوب می‌شودند و بین آنان عقد شرعی صحیحی ارتباطی برقرار نکرده است و لازم است که هر دو در ارتباط شان خدا را مد نظر قرار دهند و بدانند که آنان برای ازدواج ـ که امری بزرگ است ـ پیش‌گام شدند، و در آن- هر قدر هم بینشان محبت باشد- به توفیق و یاری خدا نیازمند‌اند و این خواستار نافرمانی خدا نیست، پس بر هر دو لازم است که هوى و هوس خود را باز دارند و نفس خود را عادت دهند که ازحدود الهی پا فراتر ننهد. همان منبع. ص