نویسنده: عبدالوحید عمرزهی یکی از مهترین اهداف بعثت رسول گرامی در قرآن مجید، غالب گرداندن دین بر سایر ادیان، ملل‌های و مکاتب فکری جهان بود. نه اینکه در فکر مطرح کردن شخصیت خود باشد! قرآن می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ يعنى دين اسلام بايد بر […]

نویسنده: عبدالوحید عمرزهی

یکی از مهترین اهداف بعثت رسول گرامی در قرآن مجید، غالب گرداندن دین بر سایر ادیان، ملل‌های و مکاتب فکری جهان بود. نه اینکه در فکر مطرح کردن شخصیت خود باشد! قرآن می‌فرماید: «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»؛ يعنى دين اسلام بايد بر همه اديان، ملل و تمامى اهل زمين غلبه پيدا كند و بر آنان ظاهر گردد و در جهان به عنوان دین رسمی مطرح شود. برخی از مفسرین در تفاسیر خود غلبه ظاهر دین را مراد گرفته‌اند و نوشته‌اند: مراد آیه، پیروزی و غلبه ظاهری و ایجاد حکومت اسلامی است؛ به طوری که در تمام نقاط زمین ندای اسلام شنیده شود و از شرک خبری نباشد. براستی این امر در زمان خلفای راشدین، اموی، عباسی و عثمانی اتفاق افتاد که اکثر سرزمین‌های جهان تحت سیطره‌ی حکومت‌های اسلامی قرار داشتند. البته برخی از مفسران گفته‌اند: مراد از پیروزی، چیرگی در منطق و استدلال است. به هر حال پیامبر اسلام در تمام زندگی خود در همین تلاش بود که اسلام بر تمام ادیان از لحاظ قوت معنوی و ظاهر چیره گردد. به همین خاطر از تمام وجود و هستی خود گذشت. از جان، مال، آبرو… و ذات ایشان در پی کسب نام و شهرت خود هم نبود. به این دلیل که قریش به وی پیشنهاد پست، ریاست و ازدواج دادند و ایشان نپذیرفت و قسم یاد کرد: اگر خورشید را در دست راست من بگذارید و ماه را در دست چپم بگذارید، هرگز از این رسالتم عقب نشینی نخواهم کرد. علماء که جانشینان واقعی پیامبر هستند، همه تن باید در فکر مطرح کردن دین الهی باشند نه این که از دین استفاده ابزار‌ی برای مطح کردن خود بکنند. این اشخاص بدانند به بجای محبوب بودن منفور همه می‌شوند. چون عزت و ذلت دست الله متعال است. محبت را خدا در دل‌ها می‌گذارد. کسی برای خدا کار می‌کنند، خداوند محبت او را در دل مردم می‌اندازد و مردم ناخوداگاه با او محبت می‌کنند. گمان نکنیم که مردم بخاطر جایگاه اجتماعی ما به ما احترام ظاهر می‌گذارند که شاید بخاطر ترس از جایگاه ما باشد و در دل از ما نفرت داشته باشند. کسب شخصیت و جایگاه آنهم به نام دین غضب الله را در پی دارد. باید دانست که وظیفه عالم دینی این است که اگر در زمینه‌ای استعداد دارد و می‌تواند برای دین الهی خدمتی انجام بدهد، آن را با جان و دل انجام دهد. و اگر خود در کاری تخصص ندارد و شخصی دیگر در شعبه‌ای از شعبه‌های دین استعداد دارد و می‌تواند کاری انجام بدهد، او را حمایت بکند و برای او دعا کند تا خداوند متعال وی را در اجر عمل کننده سهیم گرداند نه اینکه آن عالم کار شکنی بکند و جلوی فعالیت‌های دینی را بگیرد. هر عالمی هدف خدایی را دنبال کنند، مسلما خداوند او را در دینا و آخرت می‌درخشاند به خلاف آن عالمی که کارشکنی و حسادت را پیشه خود می‌سازد او بداند که نه تنها خود را بر باد می‌دهد بلکه ملتی را با افکار انحصار طلبانه و جامد خود به انحراف و بی‌راهگی می‌کشاند.