این روزها آسمان هندوستان چادر غم و اندوه را بر سر کشیده و پیوسته باران درد و رنج، ظلم و ستم را بر دلها میباراند. هندوهای گاوپرست شادی این روزها را به کام ملت آن دیار چنان تیره و تار کردهاند که قلم هم برایِشان گریه میکند. مسلمانان آن سرزمین در خاک و خوناند. کودکان […]
این روزها آسمان هندوستان چادر غم و اندوه را بر سر کشیده و پیوسته باران درد و رنج، ظلم و ستم را بر دلها میباراند.
هندوهای گاوپرست شادی این روزها را به کام ملت آن دیار چنان تیره و تار کردهاند که قلم هم برایِشان گریه میکند. مسلمانان آن سرزمین در خاک و خوناند.
کودکان جلوی چشم مادرانشان تکهتکه میشوند. مادران جلوی جگرگوشههایشان در آتش انداخته میشوند.
جوانان و پیران چنان در خون آلوده گشتهاند که انگار لباس سرخ به تن کردهاند. مساجد و معابد را تخریب میکنند و مسلمانان را با خانههایشان آتش میزنند.
این جنایتهای وقیحانهشان را برای نابودی اسلام و مسلمین اعمال میکنند و با این کارهای غمانگیز آرامش و سکون را از آنها سلب نمودهاند.
دیگر ابر درد و ناله بر آسمان هندوستان پیچیده و باد ظلم و ستم، غارت و تجاوز، بی دینی و جنایت در آنجا میوزد.
نهرها با خون مسلمانان مثل آب جاری گشته و برگهای درختان اسلام با طوفان عداوت و تنفر میریزند.
مسلمانان دیگر در بستر غفلت چنان در خواب نسیان فرورفتهاند که گویی حدیث گهربار آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم، را فراموش کرده که فرمودند: «الْمُسْلِمُونَ كَرَجُلٍ واحِدٍ، إنِ اشْتَكى عَيْنُهُ، اشْتَكى كُلُّهُ، وإنِ اشْتَكى رَأْسُهُ، اشْتَكى كُلُّهُ.» سعدی چه زیبا میسراید:
بنی آدم اعضای یکدیگراند
که در آفرینش زیک گوهراند
چو عضوی به دردآورد روزگار
دگر عضو هارا نماند قرار
تو کز مهنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
مگر درد آنها درد ما نیست؟
مگر حدیث گهربار آنحضرت صلی الله علیه وسلم را فراموش کردیم؟
خیر؛ بلکه این ضعف از جانب ما مسلمانان است که خود را به خواب غفلت زدهایم.
بر همه مسلمان لازم است به داد مظلومان آن دیار رسیده و آنها را از چنگال ظلم و ستم رانده و صاحب زندگی آرام و ایدهآل کنیم.
✍ علی دومگیمنش
https://www.sunnatonline.org/?p=36764