حضرت حسن مجتبی کسی که بر اساس عقیده اهل‌سنت پنجمین خلیفه راشده به حساب می‌آید، مادرش فاطمه زهرا و پدرش امیرالمومنین علی رضی الله عنهم هستند. در رمضان سال سوم هجری یا در شعبان به دنیا آمد. در این‌باره اختلاف وجود دارد.‌ نامش ابتدا حرب بود. علی رضی الله عنه می‌گوید: نامش را حرب گذاشتم […]

حضرت حسن مجتبی کسی که بر اساس عقیده اهل‌سنت پنجمین خلیفه راشده به حساب می‌آید، مادرش فاطمه زهرا و پدرش امیرالمومنین علی رضی الله عنهم هستند. در رمضان سال سوم هجری یا در شعبان به دنیا آمد. در این‌باره اختلاف وجود دارد.‌

نامش ابتدا حرب بود. علی رضی الله عنه می‌گوید: نامش را حرب گذاشتم زمانی که پیامبرصلی الله علیه و سلم نامش را جویا شد فرمود خیر بلکه نام او حسن است.
زمانی که حسن رضی الله عنه، به دنیا آمد رسول الله صلی الله علیه و سلم طبق سنت خویش در گوش وی اذان گفت که یکی از شعایر اسلام، و بانگی که همواره

در گوش فرزند مسلمان طنین انداز می‌شود و شیطان را فراری می‌دهد.

از دیگر سنت‌های پیامبر صلی الله علیه و سلم این است که عایشه رضی الله عنها می‌گوید: نوزادان را نزد آنحضرت می‌آوردند و ایشان برای آن‌ها دعای خیر می‌کرد و به کامشان خرما می‌مالید.

رسول خدا صلی الله علیه و سلم برای حسن رضی الله عنه دعای خیر نموده و به کامش خرما مالیده است.

جعفربن محمد به نقل از پدرش می‌گوید: فاطمه رضی الله عنها موی سر حسن و حسین را در هفتمین روز ولادت‌شان، تراشید و سپس موها را وزن کرد و به اندازه‌ی وزن آن، نقره صدقه داد. (طبقات ابن سعد ۱/۲۳۱/)

ابن عباس رضی الله عنه می‌گوید که پیامبر  صلی الله علیه و سلم برای حسن یک قوچ و برای حسین نیز یک قوچ عقیقه کرد. (سنن ابی داود)

جایگاه حسن نزد ابوبکر صدیق (رضی الله عنه)

عقبه بن حارث می‌گوید: چند روز پس از وفات رسول الله صلی الله علیه و سلم همراه با ابوبکر رضی الله عنه پس از نماز عصر بیرون شدم و علی رضی الله عنه در کنار ابوبکر رضی الله عنه راه می‌رفت. گذر ابوبکر به حسن افتاد که مشغول بازی با بچه‌ها بود. ابوبکر حسن را روی گردنش گذاشت و گفت: قسم می‌خورم که شبیه پیامبر صلی الله علیه و سلم است، نه شبیه علی. و علی رضی الله عنه لبخند می‌زد. (بخاری۵/۳۵)

حسن رضی الله عنه از رفتار و سیرت ابوبکر صدیق بسیار متاثر بود و از این رو نام یکی از فرزندانش را ابوبکر نهاد.

ایمان و عبادت حسن (رضی الله عنه)

از مهمترین ویژگی‌های حضرت حسن رضی الله عنه، ایمان عظیمش به الله و روز رستاخیز، دانش والای وی از کتاب و سنت، اطمینان به الله، عبادت گزاری خاشعانه‌اش، زهد و تقوا و سخاوت می‌باشد.

عبادت

خداوند حسن را به وسیله‌ی زیستن با قرآن گرامی داشت و بدین ترتیب حسن با قرآن زیست و اصول و فروعش را از کتاب خدا و رهنمود پیامبر بر گرفت و یکی از امامان هدایت گردید.

در آخرین آیه سوره‌ی کهف، دو شرط اساسی برای پذیرش اعمال بیان شده است.
۱_ پیروی از رسول خدا صلی الله علیه و سلم ، آنجا که خداوند می‌فرماید : «فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا»؛ باید کار شایسته انجام دهد؛
۲_ اخلاص نیت برای الله چنانچه می‌فرماید: «وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا»؛ و کسی را در پرستش پروردگارش شریک نسازد.

حسن رضی الله عنه، این آیات روح بخش را هر روز تلاوت می‌کرد و در مفاهیم والای موجود در آن می‌اندیشید و از این رو این آیات، تاثیر فراوانی در وجود و زندگانی وی نهاده بود.

حضرت حسن رضی الله عنه، عبادت گزاری بود که الله تعالی را با شناخت و معرفت، بندگی می‌نمود و با یقین و باور راستین، به سوی خدا روی آورده و به دنیا پشت کرده بود. به همین سبب هرگاه وضو می‌گرفت، رنگ چهره‌اش دگرگون می‌شد، و چون علتش را از او جویا شدند، فرمود: سزاوار است رنگ چهره‌ی کسی که می‌خواهد در آستان خداوند صاحب عرش، به عبادت بایستد، تغییر نماید.

حسن بن علی رضی الله عنهما، پس از ادای نماز صبح در مسجد النبی، در محل نمازش می‌نشست و تا بالا آمدن خورشید، به ذکر الله تعالی می‌پرداخت و عده‌ای از بزرگان و سایر نمازگزاران نیز همراه او می‌نشستند و پیرامون مسایل دینی سخن می‌گفتند. آنگاه حسن بر می‌خواست و نزد مادران مومنان (همسران رسول الله صلی الله علیه و سلم) می‌رفت و به آنان سلام می‌کرد. و گاهی هدیه‌ای از مادران مومنان دریافت می‌نمود و سپس به منزلش باز می‌گشت.

در روایت داریم، کسانی پس از ادای نماز، سرجایشان می‌نشینند، از آن دسته افراد سعادتمند و خوشبختی هستند که فرشتگان، بر آنها درود می‌فرستند.

ایشان بر اذکار و دعاهایی که از رسول الله به ثبوت رسیده، پایبندی می‌کرد و مردم را به ادای نماز در مساجد تشویق می‌نمود و می‌گفت: کسی که به رفتن به مسجد عادت کند، الله تعالی به او یکی از این ویژگی‌ها را ارزانی می‌دارد: محبتی سودمند و مهری پوشیده نسبت به او، یا علمی برگزیده، یا سخنی که به سوی هدایت رهنمون می‌گردد، یا گناهان را از ترس و یا شرم و حیا، ترک می‌کند.

حسن رضی الله عنه شب‌ها را به قیام و عبادت الله سپری می‌کرد. وی ابتدای شب را به عبادت می‌پرداخت و برادرش حسین رضی الله عنه بخش پایانی شب، بر می‌خاست و عبادت می‌نمود. همچنین حضرت حسن بسیار حج می‌گزارد و به گفته ابن عباس رضی الله عنهما حسن بیست مرتبه با پای پیاده، حج گزارد. در حالی که بهترین مرکب‌ها را در اختیار داشت.

زهد

یکی از سخنان زیبای حضرت حسن این بود که می‌فرمود: هرگاه شخصی را دیدی که برای به دست آوردن دنیا با تو مسابقه می‌دهد تو برای به دست آوردن آخرت، با او مسابقه بده.
باری معاویه رضی الله عنه برای ایشان یکصد هزار درهم فرستاد. حسن این مقدار پول را در میان هم نشینانش تقسیم نمود و به هر یک از آنان، ده هزار درهم رسید، که زهد و سخاوتمندی حضرت حسن را می‌رساند.

فروتنی

گذر حسن بن علی بر تعدادی از فقیران افتاد که مشغول خوردن چند تکه نان بودند که از روی زمین، جمع کرده بودند، آنان حسن را به خوردن نان فرا خواندند. حسن دعوت‌شان را پذیرفت و می‌گفت : «ان الله لا یحب المتکبرین»؛ همانا الله متکبران را دوست ندارد. پس از آن، حسن مجتبی آنان را به مهمانی خویش فرا خواند و به ایشان غذا و لباس داد و به آنها احسان و نیکی بسیاری نمود.

در مورد ارجمندی حسن مجتبی، رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است: «ان ابنی هذا سید وعسی الله ان یبقیه حتی یصلح بین فئتین عظیمتین من المسلمین»؛ این فرزندم، سید و آقاست، چه بسا خداوند او را نگه دارد تا او را واسطه‌ی صلح و سازش دو گروه بزرگ از مسلمانان بگرداند. گذشت روزها و ماه‌ها و سال‌ها، سیادت و ارجمندی حسن رضی الله عنه را به ثبوت رساند و این مقام والا، زمانی به اوج کمال رسید که آن بزرگوار با معاویه رضی الله عنه صلح نمود، امت اسلامی را متحد و یکپارچه ساخت و پیشگوئی رسول الله صلی الله علیه و سلم تحقق پذیرفت.

رفتار حسن با کسی که به او بدی کرد

شخصی که کینه حضرت علی را در دل داشت، به مدینه آمد و از ادامه‌ی سفرش بازماند و توشه و مرکبی نداشت، مشکل را با یکی از مردم مدینه، در میان گذاشت. وی آن شخص را به حسن بن علی حواله داد. آن شخص گفت: کسی جز حسن نیست که مشکلم را حل کند؟ و بدین‌سان ناخوشایند دانست که از حسن کمک بگیرد.

به او گفته شد: بدان که از کسی جز حسن هیچ خیری نخواهی دید. از این رو نزد حسن رفت و مشکلش را با او در میان نهاد. حسن دستور داد که سواری و توشه‌ای برای سفر به او بدهند. آن شخص گفت: خداوند بهتر می‌داند که چه کسی را به پیغمبری برگزیند. به حسن گفتند: شخصی که کینه‌ی تو و پدرت را در دل داشت، نزدت آمد و تو، دستور دادی سواری و توشه‌ی سفر، به او بدهند؟!. فرمود: آیا سزاوار نبود که آبرویم را در ازای سواری و توشه‌ی سفر از او بخرم؟

ادب و اخلاق حسن رضی الله عنه

عمیر بن اسحاق می‌گوید: هیچ کس، نزد من سخن نگفته، مگر اینکه دوست داشته‌ام سکوت نماید و سخنی نگوید، جز حسن، من هیچ گاه از او فحش و سخن ناسزایی نشنیده‌ام مگر یک بار؛ ماجرا از این قرار بود که میان حسن و عمروبن عثمان دعوایی وجود داشت. حسن گفت: برای او چیزی نزدمان نیست جز آنکه بینی‌اش را به خاک بمالد. و این بزرگترین دشنامی بود که از حسن شنیدم.

محبت مردم به حسن و حسین رضی الله عنهما

ابوسعید می‌گوید: حسن و حسین را دیدم که نماز عصر را با جماعت ادا کردند و سپس به سوی حجرالاسود رفتند و پس از استلام آن، هفت دور، طواف نمودند و آن‌گاه دو رکعت نماز به جای آوردند. مردم گفتند: این‌ها نوه‌های رسول الله هستند. بدین ترتیب مردم به سوی آن دو هجوم آوردند و آن قدر ازدحام نمودند که حسن و حسین نتوانستند طواف کنند و جلوتر بروند. یکی از رکانی‌ها، همراه آن دو بود. حسین دست او را گرفت و مردم را از اطراف حسن دور کرد.

فرازی از سخنان و اندرزهای حسن مجتبی

فرمود: هلاکت مردم، در سه چیز است: تکبر ، حرص و حسد.
تکبر، نابودی دین را به دنبال دارد و سبب ملعون قرار گرفتن ابلیس گردید.
حرص، دشمن نفس است و باعث اخراج آدم از بهشت شد.
حسد، انسان را به سوی بدی می‌کشاند و به خاطر همین حسد بود که قابیل، هابیل را به قتل رساند.

توضیح

همانطور که حسن رضی الله عنه این سه مورد را نکوهش فرمود، هر سه تا بیماری‌های مهلک هستند.

خلافت حسن مجتبی رضی الله عنه

پس از شهادت امیرالمومنین علی در سال چهل هجری به دست یکی از خوارج به نام عبدالرحمن بن ملجم مردادی، با حسن بیعت شد بدون اینکه حضرت علی کسی را جانشین تعیین کند خود مردم در این‌باره تصمیم گیرنده بودند. (طبقات ابن سعد) و حسن بن علی بر جنازه پدرش نماز جناز خواند و چهار تکبیر در آن گفت. و سپس در کوفه دفن گردید.

در روایت ابن سعد آمده است: حسن رضی الله عنه پس از پدرش، از اهل عراق، دو بیعت گرفت: یکی بیعت خلافت و دیگری بیعت بر سر اینکه به هر کاری که او بکند، تن دهند و به تصمیم او راضی و خرسند شوند. از این روایات چنین به نظر می‌رسد که حسن بن علی از همان آغاز خلافتش مقدمات صلح با معاویه را فراهم نمود. (طبقات ابن سعد۱/۳۱۶)

مدت خلافت

مدت خلافت امیرالمومنین حسن را از شش تا هشت ماه ذکر کرده‌اند که پس از شهادت پدرش زمام امور را در بلاد اسلامی در مدت یاد شده در دست گرفت. و خلافت حسن بن علی ادامه خلافت خلفای راشدین بود و خلافت ایشان مکمل مدت زمان پیشگوئی شده از سوی رسول الله صلی الله علیه و سلم برای دوران سی ساله خلافت بود.

رسول الله صلی الله علیه و سلم در حدیثی تصریح فرمودند: مدت خلافت راشده سی سال می‌باشد و پس از سی سال، پادشاهی خواهد بود.

متن حدیث که آن را امام ترمذی در کتاب خودش و به نقل از غلام آزاد شده پیامبر نقل کرده است چنین است: «الخلافه فی امتی ثلاثون سنه ثم ملک بعد ذلک»؛ خلافت در امت من سی سال خواهد بود و پس آز آن سلطنت و پادشاهی می‌باشد. همچنین امام احمد در کتابش حدیث را با این الفاظ آورده است: «الخلافه ثلاثون عاما ثم یکون بعد ذلک ملک

ابن کثیر در شرح حدیث می‌گوید: سی سال با خلافت حسن بن علی رضی الله عنهما تکمیل می‌گردد. چرا که حسن در ربیع الاول سال ۴۱ هجری خلافت را به معاویه تفویض نمود.

و این واقعه دقیقا پس از گذشت سی سال از وفات رسول خدا اتفاق افتاد. چون که رسول خدا صلی الله علیه وسلم در ربیع الاول سال ۱۱ هجری وفات نمود و این، یکی از نشانه‌های نبوت آن حضرت می‌باشد از این رو شکی وجود ندارد که حسن رضی الله عنه پنجمین خلیفه از خلفای راشدین است و اینگونه پیشگوئی رسول الله صلی الله علیه وسلم تحقق یافت.

ابوبکربن العربی می‌گوید: فرموده‌ی رسول خدا صلی الله علیه وسلم در این حدیث، مصداق پیدا کرد و دوران خلفای راشدین و هشت ماه خلافت حسن بن علی مطابق آنچه که در حدیث آمده، بدون آنکه حتی یک روز هم کم یا زیاد باشد، سی سال طول کشید.

ابن ابی العز حنفی رحمه الله در شرح العقیده الطحاویه می‌گوید: خلافت ابوبکر صدیق رضی الله عنه دو سال و چند ماه بود؛ خلافت عمر فاروق رضی الله عنه ده و نیم سال به طول انجامید؛ عثمان رضی الله عنه دوازده سال خلافت کرد و خلافت علی رضی الله عنه چهار سال و نه ماه طول کشید و حسن رضی الله عنه شش ماه بر مسند خلافت نشست. (شرح العقیده الطحاویه ص ۵۵).

مناوی رحمه الله، حدیثی بدین مضمون از رسول خدا صلی الله علیه و سلم آورده است که فرموده است: «ان ابنی هذا سید ولعل الله ان یصلح به بین فئتین من المسلمین» (روایت بخاری)؛ این فرزندم، سید و آقاست و خداوند، او را سبب صلح و سازش دو گروه از مسلمین قرار خواهد داد. مناوی رحمه الله پس از ذکر این حدیث می‌گوید: این رویداد، زمانی رخ داد که پس از شهادت علی رضی الله عنه با حسن بیعت شد و حسن به حق مدت شش ماه، خلیفه بود و این مدت، مکمل سی سال خلافتی است که پیامبر بر گزیده‌ی خدا، از آن خبر داده و بیان نموده که پس از آن، سلطنت و پادشاهی خواهد بود.(فیض القدیر ج۲ ص۴۰۹)

منبع مطلب: کتاب حسن مجتبی رض نوشته دکتر علی صلابی
منابع بسیاری در این کتاب به کار رفته است که به دلیل تلخیص مطلب فقط نام برخی از آنها را ذکر می‌کنیم.

برخی از منابع:

صحیح بخاری، صحیح مسلم، مسند احمد، سنن ترمذی، سنن ابی داود، سنن نسائی، سنن ابن ماجه، البدایه و النهایه، اسدالغابه، طبقات ابن سعد، حلیه الاولیاء، دلائل النبوه، صحیح السیره النبویه، فضایل الصحابه، المعجم الکبیر، کنزالعمال، التاریخ الاسلامی للحمیدی، الاستیعاب، مسند طیالسی، مستدرک حاکم، السنن الکبری للبیهقی، الانتصار، سیر اعلام النبلاء، فتح الباری، صحیح ابن حبان، شرح فتح القدیر، الانصاف، معالم السنن، المغنی، تفسیر ابن کثیر.