اگر بخواهیم به چهل یا پنجاه سال قبل برگردیم، می‌بینیم که هر خانواده‌ای حداقل هشت‌ نه بچه داشته است که با کمترین دغدغه‌های تربیتی آنها را بزرگ کرده‌اند؛ چراکه کمتر نگران در کوچه ماندن بچه‌هایشان بوده‌اند، نگران بازی‌های الکترنیکی نبوده‌اند. نگران شبکه‌های اجتماعی رنگارنگ و فضای مجازی نبوده‌اند و خیلی نگرانی‌های این زمان ما را نداشته‌اند. هرچه بوده واقعی‌ و قابل‌درک‌ بوده است.
بعضی از والدین دهۀ پنجاه و شصت هنوز فکرشان در همان زمان مانده است و گمان می‌کنند که خطرات و آسیب‌ها فقط برای بچه‌های دیگران است و آنچه در اخبارها می‌شنوند و می‌خوانند برای شهرهای بزرگ است که اسیر تکنولوژی و شلوغی و بی‌خبری شده‌اند.
وقتی پای صحبت خیلی از مادرها نشسته‌ام، متوجه شده‌ام از خطراتی که ممکن است در خانه و یا مدرسه و یا کوچه و بازار و پارک و ورزشگاه و خانۀ دوستان و خیلی جاهای دیگر بچه‌هایشان را تهدید کند خبر ندارند. مثلا وقتی صحبت از تجاوز می‌شود، بیشتر والدین گمانشان این است که فقط باید مواظب دخترانشان باشند و آنها هستند که ممکن است موردتجاوز قرار بگیرند و از پسربچه‌ها غافل می‌شوند. خیلی‌ها از سوءاستفاده‌های جنسی چیزی نمی‌دانند.
وقتی به مادری می‌گفتم که آثار روحی و روانی سوءاستفاده جنسی از پسربچه‌ها خیلی بیشتر از تجاوز به دخترها است و پسرها ممکن است تا آخر عمر با آن نتوانند کنار بیایند، با تعجب گفت که مگر به پسرها هم تجاوز می‌شود؟
مادرانی که فیلم نمی‌بینند، کتاب نمی‌خوانند، روزنامه نمی‌خوانند و در اجتماع کمتر حاضر می‌شوند اصولا هیچ شناختی ندارند از خطرها و آسیب‌های جبران‌ناپذیری که روح و روان و جسم فرزندانشان را نشانه می‌گیرد.
دیگر ما در آن جوامع ساده که محدود به افراد یک فامیل و یا قوم بود، نیستیم و جوامع متشکل از آدم‌هایی است که ما هیچ شناختی از آنان نداریم. آدم‌هایی که همراه پیشرفت جوامع، بیماری‌های روانی‌شان هم پیشرفت کرده است؛ لازم است که کنار اطلاعات روانشناسی ما اطلاعاتی از جامعه‌شناسی هم داشته باشیم. آن‌وقت است که به رفتارها و تعاملات انسان‌ها با هم در جامعه آشنا می‌شویم. با الگوها و روابط و مناسبات اجتماعی‌ای که بین افراد وجود دارد آگاه می‌شویم.
خانواده و والدین نقش مهمی در تربیت فرزندان و مراقبت از آنها در برابر رفتارهای پرخطر و آسیب‌های اجتماعی دارند. اولین گام در محافظت از فرزندان این است که ما خودمان نسبت به خطرها آگاه باشیم و آنها را بشناسیم و بعد فرزندانمان را از آنها آگاه کنیم. آشنایی با خطراتی که فرزندان را تهدید می‌کند یکی از شیوه‌های تربیتی و راهکارهای مراقبت از آنها است.
جامعۀ ما به سمتی پیش می‌رود که بیشتر این رفتارهای پرخطر دیگر سن و جنس نمی‌شناسد و هم کودکان و هم نوجوانان را تهدید می‌کنند. برخی از این خطرها: گرایش به مصرف دخانیات، گرایش به سوءمصرف مواد، گرایش به خشونت، گرایش به سبک زندگی نابهنجار و تأثیرپذیری از فضاهای مجازی و شبکه‌های اجتماعی است. این روزها با فضاهای مجازی تجاوز و سوءاستفاده‌های جنسی از کودکان و نوجوانان هم افزایش یافته است.
همۀ کودکان و نوجوانان در معرض خطر هستند، پس باید مهارت‌های خودمراقبتی را به آنها آموزش بدهیم، خطراتی که آنها را تهدید می‌کند بشناسیم و آنها را نسبت به این خطرات آگاه کنیم و تاب‌آوری فرزندانمان را در رویدادهای ناگوار و شرایط مخاطره‌آمیز افزایش دهیم.

✍🏻 ف.رحمتی